سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

معضلی به نام تاخیر در ازدواج

    نظر

معضلی به نام تاخیر در ازدواج

یکی از معضلات پیش روی قشر جوان کشور ما سخت و بالا بودن هزینه ازدواج است. اگر نگاهی به آمار و ارقام قشر جوان کشور بیندازیم به خوبی به این نکته پی می بریم که بخش عمده ای از این قشر همچنان هنوز ازدواج نکرده اند که این تاخیر در ازدواج می تواند چالش های متعدد فرهنگی و اجتماعی را در پیش روی جامعه پدید آورد. اما در این میان یک معضل دیگر نیز وجود دارد وآن کاهش زمان بلوغ در میان نوجونان ایرانی است که
می تواند مدت تاخیر در ازدواج را افزایش دهد. به گفته محققان کشورمان شاخص های بلوغ در ایران تغییر یافته است. بررسی روند بلوغ در چندین دهه گذشته مشخص کرده است که سن بلوغ در هر دهه سه ماه کاهش می یابد به عنوان مثال از سال 1950 تا سال1990 در دوره زمانی40 ساله چهار تا سه ماه از سن بلوغ دختران در اروپا و آمریکا به علت شرایط اقتصادی و بهترشدن وضع زندگی مردم کاسته شده است. اگر سن بلوغ را برای دختران پیش از هشت سالگی و در پسران پیش از9 سالگی بنامیم در می یابیم سن بلوغ در تعدادی از دختران سفیدپوست در آمریکا حدود هفت سالگی و در سیاهپوستان در شش سالگی بوده از این رو سن بلوغ در دختران این کشور یک سال کاهش یافته است.

سن ازدواج یکی از شاخصه‌های مهم برای ارزیابی میزان سلامت و بهداشت جسمی و روانی افراد یک جامعه محسوب می‌شود. در کشور ما که هنجارهای دینی نزد عموم مردم از مطلوبیت خاصی برخوردار است و جوانان بخش غالب جمعیتی را تشکیل می‌دهند، این ارزیابی در حوزه اخلاق اجتماعی و روحیه جمعی نیز مطرح می‌شود و دامنه تاثیر سن ازدواج را به حوزه‌های رفتاری و فرهنگی هویتی نسل جوان می‌کشاند. بررسی سن ازدواج جوانان ایرانی در چند دهه اخیر، روندی صعودی را نشان می‌دهد در حالی که سن ازدواج در سال 1354 حدود 25 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش (به‌جز سال 1365)‌ در سال‌های اخیر برای پسران به 28 و دختران به 24 رسیده است. البته آمارهای متفاوتی در این باره ارائه می‌شود و طبق اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است. این اعداد و ارقام هر چه که باشد، از بالا بودن نامعقول سن تاهل خبر می‌دهد که بالطبع از جنبه‌های مختلف و به صورت پردامنه به آسیب‌زایی در جامعه عرف‌پسند و هنجارطلب ما می‌پردازد.

امروزه هزاران پسر در دبستان بلوغ جنسی را تجربه می کنند که باید در نظر داشت در بلوغ جنسی تغییر الگوی تغذیه، استفاده از فضای مجازی و استفاده از برخی مواد تحریک آمیز به عنوان مثال در شامپوها مهم است و مربیان مدارس باید به این موضوع بها دهند. در واقع امروزه اطلاعات کودکان در زمینه مسائل جنسی و سن بلوغ به صورت لگاریتمی افزایش یافته است و این اطلاعات به نوعی حس جنسی را در کودکان افزایش می دهد. در حال حاضر اطلاعاتی که در اختیار کودکان در زمینه مسائل جنسی می رسد نسبت به گذشته افزایش یافته است لذا میزان ذخیره مغزی در زمینه مسائل بلوغ زیاد شده و این اطلاعات وقتی انبوه
می شوند حس های کاذبی را در کودکی که به سن بلوغ نرسیده اند، برمی انگیزد.

قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج می‌داند و از آن با تعبیر بلوغ نکاح یاد می‌کند. روایات ائمه و تفاسیر مختلف نیز بر همین موضوع صحه می‌گذارند؛ به طوری که شیخ طوسی سن ازدواج را سن توانایی جنسی و رغبت به تاهل می‌داند. یعنی سن ازدواج، سن تمایل است و چنین برمی‌آید که در صورت نیاز اگر ترک آن موجب گناه ‌شود، ازدواج واجب می‌شود. اما در جوامع امروزی به دلایلی سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته است و اغلب این فاصله معقول پنداشته می‌شود.

جوامع غربی این خلا زمانی یا در حقیقت دوره بحرانی را با روابط آزاد جنسی که پشتوانه قانونی دارد، می‌پوشانند اما جامعه دینی ما چنین راهکاری را برنمی‌تابد. بالطبع در چنین شرایطی، آشکار شدن آسیب‌های دوره بحرانی ناگزیر است چرا که نه می‌توان مطابق راهکار دینی، سن ازدواج را به دوران بلوغ نزدیک کرد و نه شرایط فرهنگی و اجتماعی دنیای معاصر اجازه می‌دهد جامعه در شرایطی سالم افزایش سن ازدواج را تابی بیاورد. در این باره توسلی به آموزه‌های دینی مبنی بر خویشتنداری تنها گزینه پیش روست که باز هم به دلیل شرایط فرهنگی روز و حاد بودن آسیب‌های تاخیر در ازدواج به صورت عمومی و گسترده راه به جای نمی‌برد.

با این حال باید دانست که کاهش سن بلوغ و تاخیر در سن ازدواج می تواند بسیار برای جامعه چالش زا باشد . برخی از صاحب نظران بر این باورند که یکی از دلایل شیوع بدحجابی و بی بند و باری در جامعه فعلی مان نیز به دلیل همین فاصله زیاد میان سن بلوغ و سن ازدواج است.در واقع موضوع بدحجابی شاخصی برای بیان این نکته که جامعه ایرانی به دلیل جمعیت جوان خود هم اکنون با چالش مهمی به نام فرهنگ جنسی مواجه است که در صورت عدم توجه به این فرهنگ می تواند تاثیرات نا مطلوبی بر عرصه‌های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و حتی سیاسی کشور بگذارد .متاسفانه که بخشی از جوانان ایرانی علی الخصوص قشر دانشگاهی به شدت در حال عبور از خط و مرزهای فرهنگ دینی و تقلید از الگو های زن و مرد مدرنیته هستند که در صورت عدم تدوین و تبیین راهکارهای مناسب در خصوص مقوله فرهنگ جنسی کشور سال به سال باید شاهد وخیم تر شدن اوضاع و عقب نشینی از خطوط قرمز بود! اما دین مبین اسلام پاسخ های بسیار روشنی را در پیش روی مسئولان فرهنگی کشور قرار داده است . در خصوص روابط میان زن و مرد و تبیین فرهنگ جنسی دین مبین اسلام به بهترین شکل ممکن دستورات لازم در این عرصه را صادر کرده است . یکی از اساسی ترین راهکار ها برای ممانعت از هرچه وخیم تر شدن اوضاع فرهنگی کشور در عرصه حجاب و مسائل جنسی نگرش جدید به مسائل ازدواج جوانان است امروز مهمترین راه برای تبیین فرهنگ جنسی سالم در کشور زدودن برخی سنت های غلط از رسوم ازدواج است. متاسفانه هم اکنون ازدواج در ایران برای جوانان به غول بزرگی بدل شده است که میلیون ها تومان سرمایه لازم دارد و پس از آن نیز تازه ابتدای راه است و مسئله اشتغال و مسکن و... آغاز می گردد.

لذا در نهایت باید گفت نهادهای تربیتی که با نوجوانان تعامل دارند باید به این نکته نیز توجه داشته باشند که عدم آگاهی این قشر از نتایج زیان آور بی بندوباری های جنسی بسیار خطرناک است و می تواند آینده فرد و جامعه را تهدید کند . با این حال آگاهی دادن به قشر نوجوان کشور و تبیین صحیح آموزه های اسلامی در این حوزه می تواند در خویشتنداری و دوری از معصیت بسیار موثر باشد و از سوی دیگر مسئولین و خانواده‌ها نیز باید نسبت به ترویج ازدواج آسان کوشا باشند و مشکلات را از پیش روی قشر جوان بردارند


علل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان

علل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان

نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی بند وبار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضاهای سکس را به صورت یک عطش روحی در می‌آورد.

 هر چند حجاب در طول تاریخ فرازو نشیبهای بسیاری را طی کرده و گاهی هم با اعمال سلیقه حاکمان تشدید یا تخفیف یافته ولی هیچ گاه به طور کامل از بین نرفته است و این یکی از عوامل فطری بودن حجاب است. 

به گزارش سرویس فرهنگی صراط در این مقاله به بررسی مفهوم حجاب و دلایل تاکید اسلام بر حجاب می پردازیم.‏

مفهوم شناسی حجاب

در حال حاضر بحث حجاب و پوشش اسلامی از نظر مفهومی و در ذهنیت مردم تفاوتی ندارد یعنی وقتی می‌گوییم پوشش اسلامی همان حجاب به ذهن می‌رسد و وقتی می‌گوییم حجاب همان مفهوم پوشش به ذهن خطور
می‌کند. استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب مسئله حجاب در اسلام می‌نویسد:
« کلمه حجاب هم به معنای پوشیدن است و هم به معنی پرده وحاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت معنی پوشش می‌دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اهل لغت هر پوششی حجاب نیست. آن پوششی حجاب نامیده می‌شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت می‌گیرد.»‏در فرهنگ فارسی حجاب به معنای پرده، نقاب و چادر است که زنان چهره و سر تا پای خود را با آن می‌پوشانند، اما در لغت عرب حجاب به معنای حایل و پرده است و در برخی از آیات نیز به این معنا به کار رفته است.شاید کسانی که حجاب را لغوی معنا می‌کنند؛ یک نگاه انتقادی به دین دارند چرا که این برداشت و تلقی برایشان به وجود آمده که هدف اسلام از تشریع پوشش با توجه به استفاده کلمه حجاب بر این معنا، در پرده کردن زنان است. از قضا قرآن کریم در یک مورد کلمه حجاب را که در خصوص حفظ حریم زن و مرد به کار گرفته است، به معنای پرده بیان کرده نه به معنای پوششی که زنان بر بدن خودشان می‌آویزند؛ آن هم در مورد زنان پیامبراست که به خاطر رعایت شأن همسر پیامبر بودن این دستورات از جانب خداوند فرمان داده شد و مردها هم ملزم به اجرای این دستورات اختصاصی بودن، بله قرآن در آیه 59 سوره احزاب تأکید می‌کند که شما وقتی که می‌خواهید چیزی از همسران پیامبر بپرسید و چیزی از آنها بگیرید ما بین شما و آنها پرده‌ای حائل باشد، این به خاطر ویژگی خاص زنان پیامبر است اما در مورد سایر زن‌ها این دستور به این کیفیت وارد نشده، لذا یک عده‌ای که مستشرق بودند یعنی اسلام شناس بودند؛ به نظرشان رسیده که اسلام می‌خواهد زنان را در پرده کند، در حالی که این‌طور نیست، لذا واژه‌ای که در اصل در ادبیات فقهی ما رایج است کلمه حجاب نیست کلمه ستر و ساتر است همین که ما ترجمه‌اش می‌کنیم به پوشش.‏ حجاب یکی از زیر مجموعه‌های بحث عفت است که طبیعتاً به سهم خودش می‌تواند در عفت اجتماعی نقش بازی کند و اگر که ما با همین نگاه کل‌گرایانه بحث حجاب را آموزش می‌دادیم، یعنی یک مجموعه‌ای را دست اندر کار ایجاد عفت اجتماعی طراحی می‌کردیم و بعد به همه آن مجموعه رسیدگی می‌کردیم از جمله حجاب بانوان، الآن در یک نقطه خیلی بهتری قرار داشتیم. در کتاب فلسفه حجاب شهید مطهری نکته خیلی ظریفی وجود دارد و آن این است که ظاهر حجاب به نوعی محدودیت برای زن‌ها است ولی در واقع پوشش یک جور محدودیت عظیم برای مردان است. بحث حجاب در امت‌های پیشین و ملل دیگر گاهی طوری مطرح شد که باعث انزوا و عزلت زنان می‌شد که به عنوان مثال همه زن‌ها موظف بودند روی خودشان را بپوشانند و صدای خودشان را بلند نکنند طبق آن چیزی که ویل دورانت می‌گوید که اگر در ایران باستان صدای بلند یک زنی را می‌شنیدند همسرش او را طلاق می‌گفته. ولی در اسلام اصلا این‌طورنیست. پس فقط و فقط بحث پوشش اسلامی از این نظر یک قانون‌مندی برای حضور زن در اجتماع است تا اینکه در آن واحد به صورت چند منظوره عمل کند. آن منظورها چیستند؟ در واقع حکمت‌هایی که قرآن دنبال می‌کند در بحث حجاب متفاوت است که در این قسمت برخی از آنها را یاد آوری می‌کنم.‏

دلایل تأکید اسلام بر پوشش مناسب زنان:‏

فلسفه پوشش چند چیز است. که از جمله آنها می توان به این ذیل اشاره کرد :‏

‏1. التهاب های جنسی ‏2.حفظ حرمت و کرامت انسانی زن ‏3.کنترل غرایز ‏4.حرمت بخشیدن به زن:‏ ‏5 ـ آرامش روانی:‏ ‏6 ـ استحکام پیوندهای خانوادگی:‏ ‏7.استفاده بهینه از سرمایه انسانی زنان در اجتماع ‏8ـ استواری نظام اجتماعی:‏ در این بخش به دو مورد از این حکمتها اشاره خواهیم کرد.‏

‏1.التهاب های جنسی

یکی از دلایل خیلی مهم این است که زنان را از کالای جنسی خارج می‌کند. در آخرین نوشته‌هایی که از مدافعین حقوق زن و جنبش اجتماعی زنان یا فمینیسم در دست است، معمولاً دل نگرانی آنها این است که چرا همه بازی‌های سیاسی و اقتصادی دست به دست هم داده که از زن‌ها یک اسباب بازی بسازد یا چرا به آنهابه عنوان یک کالای جنسی نگاه می‌کنند؟ چرا زن فورا عقربه ذهنیت افراد را به سمت مسائل جنسی می‌برد؟ در حال حاضر این مطلب آن‌قدر مطرح است که حتی برخی از طرفداران حقوق زن استفاده از لوازم آرایشی را یک برنامه استعماری سرمایه‌داری می‌دانند که نظام سرمایه‌داری دنبال می‌کند برای اینکه به دو هدف مهم برسد اول اینکه سود سرشاری که از فروش این اقلام نصیبشان می‌شود و دیگری هم این‌که استفاده از لوازم آرایشی برای زنان کمک می‌کند به برقراری و ماندگاری جریان پرونو و هرزه نگاری، لازم به ذکر است جاذب کردن بیشتر زن‌ها از همین حیث و حیث مسائل جنسی دربردارنده منافع مختلف از جمله منافع سیاسی و اقتصادی برای نظام سرمایه‌داری است.مفید بودن این امر برای نظام سرمایه‌داری از نظر سیاسی به خاطر اینکه تقریباً آخرین دستور‌العملی که برای به زانو درآوردن ملت‌های صاحب فرهنگ و مذهب و ایده دارند این است که حریم‌های بین زن و مرد را از بین ببرند. در طرح خاورمیانه بزرگ که در گروه 8 مطرح می‌شود برای اینکه مقاومت و اقتدار کشورهایی از جمله ایران را بشکنند یا بتوانند بر قارّه آسیا تمرکز و تسلط بیشتری و یا برای به زانو درآوردن این کشورها یکی از سه محوری که ارائه می‌دهند از بین بردن یک سری حریم‌هایی است که بین افراد وجود دارد. نمی‌گوییم این نگاه، یعنی نگاه بسیار قادحانه و تحقیرآمیز نسبت به لوازم آرایش چیز خوبی است به نوعی که معتقد باشم زن‌ها در هیچ کجا حتی در منزل آرایش و پیراش نداشته باشند، ولی می‌گوییم پشت ترویج بدحجابی یا ترویج لوازم آرایشی چیز دیگری نهفته است و آن اینکه ابژه جنسی ( ابزار جنسی) باشند، و از اینکه هرکسی آنهارا فقط از این منظر ببیند به ستوه آمده‌اند. ولی راه گریز از آن را نمی دانند. نکته دیگر آنکه در جامعه‌ای که پیوند زن و مرد بدون ضابطه و خارج از اعتدال باشد و حریمی بین آنهانباشد نیاز جنسی نیز از حد طبیعی خارج می‌شود و به شکلی بیمارگونه افزایش یافته و به صورت خواست اشباع ناشدنی در می‌آید.‏

شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب در این باره می‌نویسد:‏

نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرت‌های بی بند وبار، هیجان‌ها و التهاب‌های جنسی را فزونی می‌بخشد و تقاضاهای سکس را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در می‌آورد.

نکته قابل توجه اینکه مردان نسبت به زنان به محرک‌های جنسی حساس‌ترند از این روی پوشش نامناسب زنان و جاذبه ناشی از آن مردان بخصوص جوانان را تحریک می‌کند. واین تحریک‌ها علاوه برایجاد و شیوع فساد و فحشا موجب اختلال روانی،
فرو‌پاشی خانواده‌ها و... می شود.‏

‏2.حفظ حرمت و کرامت انسانی زن

یکی از مهم‌ترین پیام‌های حجاب این است که زن انسان است یعنی قبل از اینکه انوثیت و زنانگی داشته باشد و در بازار شهوت و هوسرانی به بازار فروش بگذارند، یک انسان است، منتهی برای اینکه این مطلب روشن بشود یک راهکار دارد. ما نمی‌توانیم به قول بعضی از افرادی که در نظام غربی مطالبی نوشته‌اند و این عقیده را دارند که ما به جای اینکه به زن‌ها بگوییم حجاب بر سر کنند یا آرایش نکنند؛ مردان بی‌ادب را ادب کنیم، البته یک طرف موضوع همین است که برای مردهای مزاحم مانعی ایجاد شود که دین این تدبیر را هم بیان کرده است. منتهی یک طرف اصلی ومهم قضیه این است که زن‌ها با اختیار پوشش مناسب به عزت، حرمت، حریت و کرامت انسانی دست می یابند و در برابر تهدیدهای بازار جنسی نیز در امان می‌مانند. از آنجا که در طبیعت، بر پیکر و روح زنان جاذبه‌های مختلف قرار داده شده است، زن نمی‌تواند با هر هیبت و هیئتی وارد اجتماع بشوند.

مگر آنکه برای وجود و انسانیت خود ارزشی قائل نباشد و بخواهد با پوشش نامناسب، خود را در بازار جنسی عرضه کند. ‏

یکی از فلسفه‌های حجاب همین است و این خیلی منطقی است. یعنی دختران ما وقتی رعایت بحث حجاب را نمی‌کنند یا مثلاً‌ با استفاده از وسایل آرایش در مجامع عمومی حاضر می‌شوند در واقع یک نگاه بسیار تحقیر آمیزی به خودشان دارند. یعنی برای سوء استفاده نا محرمان راه را باز می‌کنند.


تصاویر مستهجن در ذهنتان حکمیشود

تصاویر مستهجن در ذهن‌تان حک‌می‌شود

تصاویر مستهجن هیچگاه از ذهن شما پاک نمی‌شوند و به صورت یک خالکوبی در مغزتان حک می‌شوند و در نهایت شوک بسیار قوی را بر کل سیستم بدن‌تان وارد می‌کنند.

جام نیوز

شما نمی‌توانید بعضی چیزها را ببینید ولی تصاویر مستهجن پاک نمی‌شوند و به صورت یک خالکوبی در مغزتان حک می‌شوند و در نهایت شوک بسیار قوی را بر کل سیستم بدن‌تان وارد می‌کنند.

روزنامه دیلی میل نوشت: دانشمندان علم اعصاب اعلام کردند که با در دسترس بودن اینترنت برای کودکان، آنها به طور تصادفی با عکس ها و فیلم های مستهجن در اینترنت برخورد می کنند و این در حالی است که مغز آنها توانایی تطبیق و هضم آنها را ندارد و باعث ایجاد آسیب های جدی روحی و جسمی در آنها می شود.

دکتر "ویلیام استراچر" گفت: از هر ده کودک 9 الی 14 ساله هشت نفر از آنها به طور تصادفی با تصاویر مبتذل در اینترنت برخورد می کنند.

وی در ادامه خواستار بسته شدن این سایت ها در اینترنت شد و گفت: در این سنین نوجوان از لحاظ جسمی و جنسی در حال رشد است ولی مغز او هنوز از لحاظ هیجانی رشد نکرده به همین دلیل دیدن این تصاویر باعث ایجاد لطمه های جبران ناپذیری به کودکان و جوانان می زند، مانند ایجاد رفتارهای انزواگرایانه و تقلید از فیلم ها و عکس های مبتذل به طوری که این رفتارهای مبتذل در فیلم ها تبدیل به بخشی از رفتارهای جوان می شود.

آکادمی عصب شناسی آمریکا از روزنامه دیلی میل خواست تا به مبارزه خود برای محدود کردن جریان بی حد و مرز فیلم های مستهجن در خانه و خانواده آمریکایی ها و اروپایی ها ادامه دهد.

دکتر استراچر متخصص علم برانگیختگی جنسی که بر روی تاثیر فیلم های مستهجن بر جوانان تحقیق می کند، گفت: در طی تحقیقاتم، زمانی که از افراد می خواستم تا اولین تجربه خود را از فیلم سکس به یاد بیاورند، آنها اکثر اعلام می کردند که این تصاویر را به طور تصادفی و غیر عمدی در اینترنت مشاهده کردند و اصلا نمی خواستند این تصاویر را ببینند.

وی ادامه داد: بیشتر جوانان امروزه قربانیان اینترنت هستند و علاوه بر سایت های حرفه ای مخصوص به مسائل ابتذال جنسی، بیشتر جوانان نیز برای شوخی هم که شده تصاویر جنسی را به عناوین مجاز برای دوستان خود ارسال کرده و شخص ناخواسته بعد از باز کردن ایمیل با تصویر مبتذل روبرو شده و دچار اختلالات مغزی می شود که در نهایت او را به سمت هرزگی و دیدن دوباره این گونه فیلم ها و تصاویر هدایت و جذب می کند.

شما نمی توانید بعضی چیزها را ببینید ولی آنها به این راحتی پاک نمی شوند و به صورت یک خالکوبی در مغزتان حک می شوند و در نهایت شوک بسیار قوی را بر کل سیستم بدنتان وارد می کنند. آنها بعد از گذشت سال ها به قدری اولین تصاویر مبتذل و جزئیات آن را به یاد می آورند که اگر از آنها تصاویر مبتذل جدید را بپرسی این قدر دقیق یادشان نمانده است.

وی گفت: دسترسی آسان به فیلم های مبتذل باعث ایجاد نسلی در آینده از جوانان می شود که به مسائل جنسی به عنوان یک ابزاری برای سرگرمی می نگرند و 80 درصد کودکانی که برای اولین بار این تصاویر را می بینند به کسی این موضوع را نمی گویند و با ادامه تحریک آنها به دیدن این تصاویر بیشتر از لحاظ ارتباط اجتماعی منزوی می شوند.

تحقیقات حاکی از این است که دیدن تصاویر و فیلم های مبتذل باعث تسریع در ایجاد ارتباط جنسی شده و تاثیر بدی در اولین تجربه جنسی با همسر آینده فرد می گذارد. در حال حاضر اکثر والدین غربی علیه فیلم ها و تصاویر مبتذل در اینترنت اعتراض کرده اند و خواستار فیلتر گذاری بر روی چنین سایت هایی هستند.


گفتگوی زنده درمورد مسائل جنسی در بی بی سی

گفتگوی زنده درمورد مسائل جنسی در بی بی سی

استفاده از کلمات دور از ادب اجتماعی توسط برخی بینندگان و باز گذاشتن فضای مصاحبه در تمام زمینه ها از دیگز جنبه های جذب مخاطب برنامه دیروز بی بی سی فارسی بود

 شبکه تلویزیونی سلطنتی انگلستان " بی بی سی فارسی " ، در برنامه دیروز "نوبت شما" موضوع (آموزش مسائل جنسی در ایران، کمبودها و امکانات ) را با شیوه ای مخاطب جذب کن به بحث و گفتگو گذاشت .
، "برنامه نوبت شما "که در ظاهر قرار است یک برنامه تحلیلی توسط مردم باشد و هرکسی بتواند به راحتی از طریق تلفن ، ایمیل و پیامک به ارائه نظرات خود به صورت آزادانه بپردازد عملا به محلی برای القائات فکری جریان های هدایت کننده بی بی سی تحت نام مردم تبدیل شده است.
برنامه دیروز نوبت شما که در ظاهر برای ارتباط با مخاطبین در زمینه مسائل جنسی و مشکلات آن در ایران کلید خورده بود ، با توسل به شگرد های مخصوص همیشگی مورد انتظار از مجریان بی بی سی فارسی ، سعی در القای نظرات و اهداف خاصی داشت که همواره تهیه کنندگان برنامه های شبکه سلطنتی انگلستان با رنگ و لعابی به ظاهر مردمی به دنبال نقد وتحلیل آن به سمت هدفی که خود می خواستند سوق داده شد .
بسیاری از کسانی که با "برنامه نوبت" شما تماس گرفتند از نبود آموزش های جنسی مناسبت در ایران انتقاد کرده و به مشکلاتی که نبود آموزش صحیح در گوشه و کنار ایران ایجاد کرده اشاره داشتند .
رفتارهای غلط ، خشونت جنسی بر اثر کپی برداری از فیلم های پورنو و نبود منبع اطلاعاتی جایگزین، سرگردانی و عدم اطلاع از اینکه به سوال های کودکان در این زمینه چه جوابی باید داد، عدم رضایت جنسی زوج ها به دلیل نداشتن اطلاعات کافی درباره روابط جنسی و بالارفتن طلاق ها در ایران به دلیل نارضایتی جنسی از جمله مواردی بود که مجری بی بی سی با قرار دادن محور های آنها در زبان بینندگان سعی در نتیجه گیری در مورد این موضوعات در فضای امروز ایران داشت .

استفاده از کلمات سخیف و دور از ادب اجتماعی توسط برخی بینندگان و باز گذاشتن فضای مصاحبه در تمام زمینه ها از دیگز جنبه های جذب مخاطب برنامه دیروز بی بی سی فارسی بود که به نظر می رسد در شرایطی که بی بی سی اعلام کرده که با کاهش مخاطب روبه رو شده است این سیاست در جهت پروژه جذب مخاطب با ارائه مسائل سخیف و ترویج بی بند و باری در جامعه باشد .

عمق سیاه نمایی در رابطه با وضعیت وخیم جنسی در ایران در این برنامه زمانی رخ داد که یکی از بینندگان که خود را دانشجوی مامایی معرفی کرده بود به مجری این شبکه گفت : "به اقتضای حرفه ام با خانوم های زیادی برخورد دارم که در سنین نوجوانی تا جوانی هستند و وقتی برای مسائل شخصی و زنانگی مراجعه می کنند حتی از آناتومی ساده خودشان هم اطلاع کافی ندارند!"

این دروغ جهت دار در حالی مطرح شد که طی سال های اخیر وزارت بهداشت ایران چندین پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده را برای ترمیم مسائل جنسی در ایران راه اندازی کرده است که به مسائل مختلفی جنسی پرداخته و خدماتی از قبیل مشاوره آنلاین و پاسخ به سوالات مختلف در زمینه مسائل جنسی ارائه می دهد و از سویی نیز کلاس های ویژه قبل و بعد از ازدواج برای زوج های جوان همه روزه در مراکز آموزشی و درمانی سراسرکشور اجرا می شود .
 
بررسی های صورت گرفته در رابطه با برنامه نوبت شما نشان دهنده این حقیقت است که : مجریان اصلی این برنامه عملا ماموریت یافته اند سناریوی نوشته شده برنامه را به پیش ببرند و در این راه به نحوی گفت و گو ها و صحبت های مردم را کنترل کنند که برنامه در جهت دلخواه به پیش برود و حتی مدتی است به دلیل کاهش مخاطب به بررسی موضاعات مبتذل در جامعه می پردازد تا برای خود مخاطبی دست و پا کند و این پروژه تا جایی که در برنامه اخیر نوبت شما تبدیل به صحنه فحاشی مخاطبین این شبکه علیه هم شد ، در این برنامه یکی از بینندگان بی بی سی و شبکه فارسی وان علیه یک مخاطب دیگر شروع به فحاشی و نسبت دادن الفاظ بسیار زشت و رکیک کردند .

در حقیقت برنامه نوبت شما نشان داده است که از مخاطب همواره به عنوان یک ابزار برای رسیدن به اهداف شوم و استراتژی های بلند مدت رسانه ای استفاده می کند در این میان تنها نوبتی که متعلق به مردم نیست نوبت صحبت آزادانه و حاکی از حقیقت در روی خط آنتن زنده بی بی سی فارسی است .


دو درویش

دو درویش

دو درویش که مراحلی از سیر و سلوک را گذرانده بودند و از جایی به جای دیگر سفر می کردند، سر راه خود دختری را دیدند در کنار رودخانه ایستاده بود و تردید داشت از آن بگذرد. وقتی آن دو نزدیک رودخانه رسیدند دخترک از آن ها تقاضای کمک کرد. یکی از آنها بی درنگ دخترک رابرداشت و از رودخانه گذراند.
دخترک رفت و آن دو به راه خود ادامه دادند و مسافتی طولانی را پیمودند تا به مقصد رسیدند. در همین هنگام درویش دوم که ساعت ها سکوت کرده بود خطاب به همراه خود گفت:
«دوست عزیز! ما نباید به جنس لطیف نزدیک شویم. تماس با جنس لطیف برخلاف عقاید و مقررات مکتب ماست. در صورتی که تو دخترک را بغل کردی و از رودخانه عبور دادی.» درویش با خونسردی و با حالتی بی تفاوت جواب داد:
« من دخترک را همان جا رها کردم ولی تو هنوز به آن چسبیده ای و رهایش نمی کنی.»



مورچه و سلیمان نبی

روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.
سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.

مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.
ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.
آن مورچه آز دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.
مورچه گفت :
” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند.
خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم.
خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد
من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم
و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا
می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم.”
سلیمان به مورچه گفت :
"وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟”
مورچه گفت آری او می گوید :
ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن


آب بکش و وضو بساز

دزدى به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت ، اما چیزى نیافت که قابل دزدى باشد . خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت :اى جوان !سطل را بردار و از چاه ، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزى از راه رسید، به تو بدهم ؛ مباد که تو از این خانه با دستان خالى بیرون روى ! دزد جوان ، آبى از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند.
روز شد . کسى در خانه احمد را زد . داخل آمد و 150 دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه ، به جناب شیخ است . احمد رو به دزد کرد و گفت : دینارها را بردار و برو؛ این پاداش یک شبى است که در آن نماز خواندى . حال دزد، دگرگون شد و لرزه بر اعضایش افتاد. گریان به شیخ نزدیک تر شد و گفت : تاکنون به راه خطا مى رفتم . یک شب را براى خدا گذراندم و نماز خواندم ، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بى نیاز ساخت . مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه صواب را بیاموزم . کیسه زر را برگرداند و از مریدان شیخ احمد گشت .

 

آرزوی بزرگ


همه درصف ایستاده بودند و به نوبت آرزوهایشان را می گفتند. بعضی ها آرزوهای خیلی بزرگی داشتند. بعضی ها هم آرزوهای بسیار کوچک و پست! نوبت به او رسید. از او پرسیدند: چه آرزویی داری؟ گفت : می خواهم همیشه به دیگران یاد بدهم، بی آنکه مدعی دانستن (دانایی) باشم. پذیرفته شد! گفتند چشمانت را ببند! چشمانش را بست.
وقتی چشمانش را باز کرد، دید به شکل درختی در یک جنگل بزرگ در آمده است! با خود اندیشید: حتما اشتباهی رخ داده، من که این را نخواسته بودم!
سالها گذشت. روزی داغی اره را بر روی کمر خود حس کرد. بازاندیشید: عمر به پایان رسید و من بهره خویش را از زندگی نگرفتم! با فریادی غمبار سقوط کرد. نفهمید چه مدت خواب بود یا بیهوش! با صدایی غریب؛ که از روی تنش بلند می شد؛ به هوش آمد. تخته سیاهی بر دیوار کلاسی شده بود.

 

درخت و تبر

سیاه پوشیده بود ، به جنگل آمد .. استوار بودم و تنومند !
من را انتخاب کرد ...
دستی به تنه ام کشید ، تبرش را در آورد و زد .. زد .. محکم و محکم تر ...
به خود میبالیدم ، دیگر نمی خواستم درخت باشم ، آینده ی خوبی در انتظارم بود !
سوزش تبر هایش بیشتر می شد که ناگهان چشمش به درخت دیگری افتاد ، او تنومند تر بود ...
مرا رها کرد با زخم هایم ، او را برد ... و من که نه دیگر درخت بودم ، نه تخته سیاه مدرسه ای ، نه عصای پیر مردی ...
خشک شدم ..

---
بازی با احساسات مثل داستان تبر و درخت می مونه .. تا مطمئن نشدی تبر نزن !
احساس نریز!!
زخمی می شود ... در آرزوی تخته سیاه شدن ، خشک می شود ....