سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دوستیاینترنتیبهکجاکشیدهمیشود؟

    نظر

دوستی‌‌اینترنتی‌به‌کجاکشیده‌می‌شود؟

 اصولاً یکی از راه‌های دوستیابی به خصوص در بین افرادی که معذوریت‌هایی در خانواده دارند و خجالتی و کم‌رو هستند استفاده از اینترنت است.

 در بسیاری موارد افراد با هم دوست می‌شوند و ارتباط معمولی دارند اما وقتی این ارتباط بیشتر می‌شود و دو طرف، جنس مخالف باشند وابستگی ایجاد می‌شود که به راحتی نمی‌توانند از یکدیگر جدا شوند.

 این دوستی‌ها به علت اینکه خانواده در تحقیقات آن دخیل نیستند ممکن است به فرد آسیب بزند و دو طرف با هم دوست شوند در حالی که این ارتباط بنیان و اساس درستی ندارد و مشکلات گذشته ممکن است کتمان شود. به عنوان مثال آقا یا خانم ممکن است قبلاً ازدواج کرده باشند اما بروز ندهد.

این روانشناس تصریح کرد: این افراد پس از دوستی‌های اینترنتی وقتی همدیگر را بیرون ببینند به هم وابسته می‌شوند و آسیب‌ها از همین جا است که آغاز می‌شود. گاهی کار به مسائل جنسی هم می‌رسد چرا که خانواده در آن نقشی ندارد.

وی اضافه کرد: البته گاهی این دوستی‌ها به ازدواج هم می‌رسد اما به دلیل اینکه در ازدواج موضوعات مهمی از جمله سن، توانایی‌های شغلی، خانواده، طبقه اجتماعی و سطح سواد و حتی چهره و فیزیک افراد از اهمیت بالایی برخوردار است ممکن است به علت محبت ایجاد‌شده بین دو طرف این مسائل در نظر گرفته نشود.

قلمبر با بیان اینکه بیشتر افرادی که به دنبال این روش می‌روند کسانی هستند که در برقراری ارتباط سالم دچار مشکل هستند خاطرنشان کرد: والدین باید در خانواده به بچه‌ها یاد دهند که نیازها و خواسته‌هایشان را بتوانند در جامعه عنوان و از لحاظ اجتماعی و فردی ابراز وجود کنند چرا که برخی افراد حتی در برقراری ارتباط سالم هم دچار مشکل می‌شوند که ریشه آن به خانواده برمی‌گردد.

وی گفت: برخی پسرها و دخترها چون می‌خواهند وارد دنیای هم شوند اقدام به برقراری ارتباط اینترنتی می‌کنند که وابستگی ایجاد می‌شود. به عنوان مثال دختر و پسری پس از 18 ماه ارتباط اینترنتی همدیگر را دیدند و معلوم شد که از نظر خانوادگی و طرز تفکر اصلاً با هم همخوانی ندارند اما آنها به هم وابسته شده بودند و خانواده‌ها نیز راضی به ازدواج نبودند.

این روانشناس یادآور شد: خانواده مهمترین رفتاری که باید با این موضوع داشته باشد این است که برخورد شدید و تندی با این موضوع نکند و در عین حال به صورت منطقی فرد را نسبت به رفتارش آگاه کند چرا که رفتاری شدید موجب گرایش بیشتر دختر و پسر نسبت به هم می‌شود


آتشفشان ایدز فوران کرد

    نظر

آتشفشان ایدز فوران کرد


سرانجام هشدار کارشناسان در باب ایدز رنگ واقعیت به خود گرفت و آژیر قرمز موج سوم ایدز به صدا در آمد. پیش از این مرضیه وحید دستجردی از در راه بودن آتشفشان ایدز خبر داده بود که در صورت فوران، گدازه‌های آن همه جامعه را می‌سوزاند. مسوولان دیگر نیز برنامه‌هایی پیشنهاد داده بودند که موج سوم قابل پیشگیری باشد. با این همه آنچه مسوولان در باب ایدز هشدار داده بودند رخ داد و این موج از راه رسید.

عباس صداقت، رییس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت از آن دسته بود که با نگرانی از تغییر الگوی گسترش ایدز گفته بود: «باید بحران‌ها در جوانان و نوجوانان مدیریت شود و در رفتارهای پرخطر همچون اعتیاد و ارتباط جنسی مداخله کنیم تا بتوان موج سوم ایدز قابل پیشگیری باشد.» او هشدار داده بود که «اگر تا 5 سال آینده مداخلات در این زمینه صورت نگیرد، باید منتظر رسیدن موج سوم انتقال ایدز از ارتباط جنسی غیرایمن باشیم.» حالا در جدیدترین اظهارنظرها دبیر کمیته پیشگیری و کنترل ایدز سازمان بهزیستی کشور از آغاز موج سوم ایدز به دلیل رفتارهای پرخطر جنسی خبر داده است.

دکتر مجید رضازاده با بیان اینکه ایران در کنترل شیوع HIV در معتادان تزریقی موفق بوده است، در عین حال از آغاز موج سوم این بیماری ناشی از انتقال ویروس HIV از طریق رفتارهای پرخطر جنسی ابراز نگرانی کرد و به ایسنا گفت: «طی دهه 70 شروع ایدز در میان معتادان تزریقی روز به روز افزایش می‌یافت. براساس تازه‌ترین گزارش وزارت بهداشت، در سال‌های اخیر چنین وضعیتی را در میان افرادی که دارای رفتارهای پرخطر جنسی هستند، شاهدیم.» رضازاده ادامه داد: «از آنجا که تمام گروه‌های آسیب‌دیده اجتماعی مثل دختران فراری و زنان آسیب‌دیده، چنین رفتارهای پرخطری ندارند، نمی‌توان آمار دقیقی از تعداد افراد در معرض HIV از طریق رفتارهای پرخطر جنسی ارایه داد.»

 

پاییز سال گذشته بود که وزیر بهداشت در اقدامی بی‌سابقه در برابر دوربین‌های تلویزیونی و خبرنگاران در حاشیه نشست با مدیر اجرایی برنامه مشترک سازمان ملل‌متحد در زمینه «ایدز» اعلام کرد که آتشفشان ایدز در راه است و با اعداد و ارقام، ادعای خود را مستند کرد. وی بیشترین مبتلایان به ایدز را مربوط به معتادان تزریقی عنوان کرد و گفت: «در حال حاضر 7 درصد از مبتلایان به ایدز را افراد در معرض خطر مسائل اخلاقی و رفتاری تشکیل می‌دهند که با افزایش رفتارهای پرخطر در آینده ممکن است با آتشفشانی از بیماری ایدز در کشور روبرو شویم، بنابراین لازم است در این زمینه اطلاع‌رسانی لازم به مردم صورت گیرد.»

با این همه او به تغییر رتبه ابتلا به ایدز از طریق سرنگ آلوده اشاره و اعلام کرد که در صورت ادامه این روند رتبه نخست به رفتارهای پرخطر جنسی اختصاص خواهد یافت. وحید دستجردی اظهار داشت: «خطر ارتباطات جنسی غیرقانونی و غیراخلاقی می‌تواند افراد را به شدت در معرض ابتلا به ایدز قرار دهد و بررسی‌ها نشان داده که بسیاری از افراد خیابانی مبتلا به ایدز هستند که می‌توانند دیگران را نیز درگیر این بیماری کنند.»

وی در ادامه با اشاره به شناسایی حدود 22 هزار ایرانی مبتلا به ایدز گفت: «بیش از 80 هزار فرد مبتلا به ایدز در کشور وجود دارد که یک‌چهارم آنها شناسایی شده‌اند که البته این میزان نسبت به آمار دنیا، آمار بالایی نیست، اما نسبت به فرهنگ کشور آمار بالایی است.»

رسیدن سومین موج، دور از انتظار نبود. هشدارها نشان می‌داد که پیشگیری امکانپذیر است، اما تعلل مسوولان سبب شد تا این امر محقق شود. از 24 سال پیش تاکنون که ابتلای 5 درصد از بیماران تالاسمی و هموفیلی به ویروس HIV به عنوان نخستین مبتلایان ایدز در کشور به ثبت رسید تا امروز، آمار HIV مثبت‌های کشور به بیش از 22 هزار نفر رسیده است.

ابتلای بیماران تالاسمی و هموفیلی، موج نخست ایدز در کشور بود؛ اگرچه به اعتقاد مسوولان ذی‌ربط این تنها آمار رسمی است و مبتلایانی که به آنها دسترسی وجود ندارد، بسیارند. غربالگری فرآورده‌های خونی نخستین اقدام کمیته کشوری مبارزه با ایدز بود و بیشترین بار این کمیته به دوش وزارت بهداشت، اما امروز نهادهای دیگری نیز پایشان در کمک‌رسانی به مبتلایان به ایدز گیر است. از سازمان بهزیستی گرفته تا ستاد مبارزه با موادمخدر هریک در این امر دخیل هستند.

موج دوم ایدز با ابتلای معتادان تزریقی از طریق استفاده از سرنگ مشترک آلوده بروز کرد و حالا موج سوم از طریق رفتارهای پرخطر جنسی جان گرفته است.

آمارهای وزارت بهداشت نشان می‌داد موارد ابتلا به ایدز از طریق رفتارهای جنسی پرخطر رو به افزایش است و می‌تواند زنگ خطر برای تشدید عواقب ناگوار این بیماری در جامعه باشد. بدون شک در این میان نقش زنان خیابانی پررنگ و برجسته است. زنانی که میان مجرم بودن و قربانی بودن سرگردانند. چراکه یک روز در رسانه مجرم اعلام می‌شوند و یک روز قربانی. نیروی انتظامی از عدم همکاری بهزیستی درباره آنها سخن می‌گوید و بهزیستی از کمبود امکانات و اعتبارات برای رسیدگی به آنها.

پیش از این نیز رییس انجمن ایدز ایران از ورود به موج سوم ابتلا به ایدز در کشور یعنی ابتلا از طریق مسائل جنسی ابراز نگرانی کرده بود. کارشناسان بسیاری نیز بر ضرورت آموزش‌های گسترده بهداشت جنسی به افراد جامعه تاکید کرده بودند.

حمیدرضا شاعری رییس انجمن ایدز ایران گفته بود: «از 8 سال پیش تاکنون برنامه کاهش آسیب در کشور آغاز شده و این برنامه توانسته است تا حدود زیادی عفونت ایدز را در بین معتادان تزریقی کنترل کند، اما بسیم آن می‌رود که این موج به موج سوم یعنی سرایت جنسی منتقل شود. اینکه ابتلا به این عارضه به سمت مسائل جنسی برود یک سیر طبیعی در دنیا محسوب می‌شود.»

وی با اشاره به برنامه استراتژیک ملی در خصوص کنترل ایدز خاطرنشان کرد: «سومین برنامه استراتژیک ملی از برنامه پنج‌ساله در حال اجراست که اولین برنامه دسترسی به معتادان پرخطر بود که این دسترسی به کمک کلینیک‌های مثلثی و مراکز کاهش آسیب امکانپذیر شد، اما جمعیت افراد پرخطر مانند زنان خیابانی هنوز به طور کامل کنترل نشده است و بیم آن می‌رود که به علت عدم دسترسی به آنها ابتلا به ایدز در بین این جمعیت رشد یابد. لذا باید هرچه سریعتر برای جلوگیری از رسیدن به موج سوم ابتلا به ایدز زنان خیابانی و افراد پرخطر جنسی را کنترل کنیم.»

با این همه آتشفشان ایدز رو به فوران است. حالا که پس از رسانه‌یی شدن این خبر مردم با چشم‌هایی نگران به دستان مسوولان خیره شده‌اند انتظار می‌رود تا اقدامی جدی‌تر انجام و کمیته‌یی مشترک بین تمام نهادها تشکیل شود. انتظار می‌رود اعتبارات و امکانات لازم برای درمان زخم جامعه اختصاص یابد.


پشت پرده فیلم زیر زمینی \تهران من حراج\

    نظر

پشت پرده فیلم زیر زمینی "تهران من حراج"

در زمان دریافت آزمایش ها برای سفر به استرالیا مشخص میشود که به خاطر روابط آزاد نامشروع به ایدز مبتلا شده است، پسر او را رها میکند، دختر تمام نفرتش را در بام تهران در حالی که صدای اذان طنین انداز شده است با فریاد بر سر شهرش خالی میکند و ...

بعد از ورود موسیقی های زیر زمینی به چرخه موسیقی کشور این روزها شاهد پدیده نوظهوری با نام " فیلم های زیر زمینی هستیم" .
فیلم هایی که با تبلیغات در تلویزیون های بیگانه و جشنواره های بی نام و نشان خارجی رسمیت پیدا کرده است و این روزها با کمی پرسه در پیاده روهای خیابان به راحتی می توان آنها را از دست فروش ها تهیه کرد.
فیلم های زیر زمینی از بُعد ساختاری نوعی نافرمانی مدنی محسوب میشوند، زیرا انجام فعالیت های سینمایی در هر کشوری باید با کسب مجوز از مراجع قانونی انجام شود که فیلم های زیر زمینی این قاعده را نقض میکند. این که یک فیلم بدون مجوز در داخل ایران تولید شود همان ویژگی نافرمانی مدنی را دارد و مسولان باید از تولید قارچ گونه این نوع فیلم ها که محتوای آنها اکثرا شِکوه کردن مغرضانه از ایران و نظام اجتماعی حاکم بر آن، سرخوردگی، اعتیاد و مسائل جنسی و عدم رعایت خطوط قرمز است جلوگیری کنند.
به گزارش سرویس فرهنگی صراط نیوز ، در روزها و سال های دهه شصت در کنار سینمای رسمی ایران و سینمای عامه پسند که هنوز رگه هایی از فیلم فارسی را در خود حفظ کرده بود نوعی دیگر از سینما متولد شد که منتقدان به این سینمای بی مخاطب سینمای جشنواره ای لقب دادند. در سینما اگر فیلمی مخاطب نداشته باشد روانه سطل زباله میشود یا تبدیل به فیلم جشنواره ای میشود. اگر به دنبال تعریف جامع تری از سینمای جشنواره باشیم باید بگویم سینمای جشنواره ای آن دسته از سینمای بدون مخاطب در داخل و خارج است که وضعیت ایران را سیاه و تلخ و آنگونه که باب میل غرب است توصیف میکند. به هر حال نافرمانی مدنی یکی از معضلات فیلم های زیر زمینی است، فیلم هایی که اگر حمایت کشور های غربی از محتوای بی محتوای آن نبود نگاتیو های آن پوسیده بود!
نکته قابل توجه فیلم های زیر زمینی در مقایسه با فیلم های جشنواره ای مدرنیته بودن فضا و آدم های قصه است، چنان که می بینیم در این گونه فیلم ها نه از کودکان روستایی خبری هست نه از بدبختی و فلاکت، بلکه شخصیت های این نوع فیلم ها آدم های روشنفکر نمایی هستند که دغدغه های زندگیشان نداشتن آزادی های بی حد و حصر فردی،حکومت و قوانین مذهبی ایران است. این اصلا اتفاقی نیست که با اوج گرفتن انتقاد از نظام اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کشور سینما هم به همان سمت برود. چه برخی فیلم هایی که با مجوز در سینماهای کشور اکران میشود و چه این گونه فیلم ها که هدفی جز سیاه نمایی و تلخ گرایی ندارد و مغرضانه اوضاع حاکم را نشانه رفته اند.
در فیلم "تهران من حراج" که این روزها بازتاب زیادی در بین جوان پیدا کرده است، داستان دختری تنها به تصویر کشیده میشود که خانواده مذهبی و سنتی اش او را ترد کرده اند، دختری که رویای زندگی اش تئاترو طراحی لباس است، موهایش را تراشیده است، با پسری در یک مهمانی آنچنانی آشنا میشود که به او قول خروج از کشور را میدهد ، محفل شادی و طربش در اصطبل برگزار میشود که رویاها و شادی های نامشروعش مورد هجمه حکومت و قوانین مذهبی کشورش قرار میگرد، در زمان دریافت آزمایش ها برای سفر به استرالیا مشخص میشود که به خاطر روابط آزاد نامشروع به ایدز مبتلا شده است، پسر او را رها میکند، دختر تمام نفرتش را در بام تهران در حالی که صدای اذان طنین انداز شده است با فریاد بر سر شهرش خالی میکند و تصمیم میگیرد به صورت قاچاقی از کشور خارج شود ....
این فیلم علاوه بر به تصویر کشیدن بسیار واضح مصرف مواد مخدر، دیالوگ ها و صحنه هایی دارد که با عرف و شرع ما سازگاری ندارد، هرچند که در این فیلم از نشان دادن صحنه ها جنسی خودداری شده است اما در بعضی سکانس ها این صحنه ها در لفافه به مخاطب القا میشود.
اگر از نقد این آثار که تمام محوریت آنها مسائل سیاسی است صرف نظر کنیم، نمیتوان از این موضوع چشم پوشی کرد که چگونه این فیلم زیر زمینی که هیچ کسی مسئولیت ساخت و تولید ان را به عهده نمیگیرد در نماهای بیرونی در میدان ها ومعابر اصلی شهر تهران تصویر برداری شده است؟ در صورتی که تمامی اهل فن می دانند کاشتن یک دوربین در یک میدانی مانند میدان انقلاب نیازمند چندین مجوز و هماهنگی برای تصویر برداری است.
نکته قابل توجه دیگری که در فیلم تهران من حراج به چشم میخورد این است که این فیلم برخلاف فیلم هایی دیگری که عنوان زیر زمینی را به خود اختصاص داده است از لوکیشن ها و امکانات حرفه ای و از همه مهم تر وجود یک بازیگر معروف برخوردار است که نمیتوان به راحتی از آن گذشت. حضور خانم ( آ.م) که بازیگر معروفی در سینما وتلویزیون است در این فیلم این شبهه را ایجاد میکند که آیا واقعا این فیلم بدون مجوز تصویر برداری شده است یا خیر ؟
با اینکه همه بر این باورند که نمیتوان مدعی این موضوع شد که در شهر 12 میلیونی تهران مشکلات و مسائل اینچنینی وجود ندارد، اما تاکید کارگردان این فیلم بر سیاه نمایی و بزرگ نمایی این مشکلات ریشه در چیز دیگری دارد. کارگردان این فیلم بلند سینمایی با تکیه بر دریافت جایزه بهترین طرح فیلمنامه در استرالیا و همچنین دریافت چند جایزه از جشنواره های بی نام و نشان از جمله تورنتو و روتردام و بوستن ادعا میکند این فیلم را با مجوز قانونی ساخته است و مرتکب هیچ جرمی نشده، و قصد دارد بعد از اتمام تحصیلش به ایران بازگردد و به ادامه فیلم سازی بپردازد.
آیا پیگری دقیق آثار در حال ساخت برای عدم خروج چنین محصولاتی از بدنه سینمای کشور نیازمند بررسی در برنامه هایی چون برنامه هفت که مشکلات و مسائل سینمایی ایران را مورد تحلیل قرار میدهد نیست؟ آیا بهتر نیست به جای انکار وجود چنین فیلم هایی و اقدام برای دیده نشدن آن چاره ای اندیشیده شود تا جلوی ساخت چنین آثاری را در مرحله پیش تولید گرفته شود؟
آیا وقتی به فیلمی که در خیابان های اصلی شهر و با وجود عوامل حرفه ای تصویر برداری شده، زیر زمینی اطلاق شود، بیشتر شبیه یک لطیفه سینمایی نیست؟ آیا شانه خالی کردن اقایان شمقدری و سجاد پور به بهانه اطلاع نداشتن از ساخت این گونه فیلم ها تازمان اکران آن در یک جشنواره خارجی قابل قبول است؟ آیا سکوت اختیار کردن و ندادن پاسخ شفاف درخصوص چنین تولیداتی راه حل مناسبی است؟ و هزاران هزار آیا که در انتظار یک جواب می مانند


چرا تجاوز گران شبیه حیوان بودند؟ /امروزه در حال گذار از مرحله ی

    نظر
امروزه در حال گذار از مرحله ی غریزه ی گرسنگی به غریزه ی جنسی هستیم.ما قبلا یک اشرافیتی در غریزه ی گرسنگی داشتیم ولی الان به اشرافیت غریزه ی جنسی تبدیل شده است. یعنی افرادی داریم که 17 یا 18 عدد صیغه ای دارند ولی یک نفر هم هست که هیچ کدام از اینها را ندارد. در کشور مسئله ی رابطه با حیوانات نیز پدید آمده است.

 مصاحبه اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد با دکتر ابراهیم فیاض را می خوانید:

با توجه به پدیده ی تجاوز های دسته جمعی اخیر در 3 منطقه از کشور ، تحلیل حضرتعالی راجع به این جنایات چیست؟و علت اصلی پدید آمدن چنین اتفاقاتی را چه می دانید؟

اولین نکته این است که آیا هر کسی می تواند تجاوز کند؟خیر . هر گز. تجاوز باید به گو نه ای باشد که فرد یا حالت جنون پیدا کند و یا مریض روانی باشد.اصلا هر کسی تحریک نمی شود که به این سادگی تجاوز کند.مگر این که در حد دیوانگی باشد.علتش هم این است که عمل جنسی دو طرفه است و باید هر دو بپذیرند.

در این تجاوز ها که فقط یک طرفه بوده و طرف دیگر اکراه داشته .اینجا چگونه است؟

در اینجا باید طرف مقابل را کتک بزند تا بتواند به آن تجاوز کند. و با این حال این فرد را نابود می کند.چون اصلا آمادگی عمل جنسی را ندارد و در این موارد با خشونت کامل این عمل را انجام می دهد. که این کار از عهده ی هر کسی بر نمی آید و باید بسیار دیوانه باشد.

نظر شما این است که در این سه پرونده ی اخیر هر سه گروه آقایان جنون داشتند؟

بله . هر سه گروه.خیلی دوست داشتم یک نفر با آنها مصاحبه می کرد.

گاهی تخیل فرد آنقدر زیاد می شود که به حالت جنون می رسد. علت این امر افزایش فواره ی جنسی است و همچنین خود آگاهی جنسی که بخاطر افزایش سطح سواد بالا رفته است.

شما خبر دارید که سطح سواد این متجاوزین چقدر بوده است؟

فکر کنیم دیپلم یا پایین تر.

بله. این یعنی اینها آدم های طبیعی هستند.هیچ شعوری در آنها وجود ندارد و فقط تحریک جنسی شدند. مثل یک حیوان.مثل یک الاغ.

این استاد دانشگاه ادامه داد :خیلی جالب است .ما احادیث زیادی داریم که راجع به آمیزش الاغ و گنجشک است.وائمه فرمودند که همچون این حیوانات آمیزش نکنید.

آن طرف خود آگاهی جنسی در رسانه ها ی جنسی به شدت افزایش پیدا کرده است.و این طرف هیچ گونه اطفاء غرایز صورت نگرفته است و نتیجه ی این، هنجار شکنی است.

بعد از قصه ی انتخابات سال گذشته و آشوب هایی که اتفاق افتاد ساختار های اجتماعی آسیب دید.این خود نتیجه ی شهوات بود.قبل از این، نیروی انتظامی به شدت فشار آورد و هر محله ای که بیشتر فشار می آورد سبزها موفق به یارگیری شدند و کار رابیشتر پیش بردند.مثل سعادت آباد.

امروزه در حال گذاراز مرحله ی غریزه ی گرسنگی به غریزه ی جنسی هستیم.ما قبلا یک اشرافیتی در غریزه ی گرسنگی داشتیم ولی الان به اشرافیت غریزه ی جنسی تبدیل شده است.

یعنی افرادی داریم که 17 یا 18 عدد صیغه ای دارند ولی یک نفر هم هست که هیچ کدام از اینها را ندارد.

در کشور مسئله ی رابطه با حیوانات نیز پدید آمده است.مثلا در شمال کشور بحث رابطه با حیوانات چقدر افزایش پیدا کرده است.بنده چیز هایی از مردم برای شمال کشور می شنوم که بسیار خنده دار است.مثلا نزدیکی با اسب و یا سگ وگربه و یا هر چیز که شما فکرش را بکنید.

ما داریم به کجا می رویم؟؟؟

اسلام گفته اگر یک نفر با حیوان آمیزش کرد آن حیوان را به شهر دیگر تبعید کنید.این چیز ساده ای نیست.چون انقدر مسئله ایجاد می کند که نباید اینجا باشد.چون یک نفر یا چند نفر دیگر نیز به این حیوان تجاوز خواهند کرد.

مثل یک زن فاحشه که اگر در یک منطقه باشد احتمال تجاوز به او بسیار زیاد است.

این به خاطر تخیل جنسی است.ما باید فکری به حال تخیل جنسی بکنیم.یک زن فاحشه خطر جنسی بسیار زیادی دارد.

موقعی که در خیابان ایستاده است همه به این دید به وی نگاه می کنند که با این زن می شود رابطه برقرار کرد و تخیل ها در رابطه با او خواهد آمد.

این جامعه شناس برجسته ی کشور افزود:متاسفانه ما این ساختار های جنسی را در نیاورده ایم.

تخیل در جامعه به شدت بالاست و هر چه تخیل بالا برود ، و شما فاصله ی جنسی بیشتری را ایجاد کنید تخیل بیشتر می شود.مثل مسئله ی تفکیک جنسیت در دانشگاهها که این جامعه را به شدت تحریک می کند.

این یعنی دختر و پسر فاسد هستند.خوب الان تجاوز هم جنس ها هم زیاد است .با این می خواهید چه کار کنید؟آیا تفکیک مرد از مرد انجام می دهید؟؟

جز ارضاء مسائل جنسی که تحریک جنسی بوجود نیاید . آن هم بصورت مشروع که گناه نباشد. و همچنین در سنین پایین که خاطرات جنسی با گناه نباشد.

اگر فردی خود ارضایی کرد و خاطره ی خوشی های لذت جوانی با خود ارضایی باشد ، ازدواج هم که بکند باز سراغ خودارضایی می رود.ما در این مورد آمار های زیادی داریم.

کسی که در جوانی لواط کند و خاطره ی خوشی های جوانی با لواط باشد بعد ازدواج هم سراغ لواط می رود.چون خاطره ی جوانی به شدت در تخیل جنسی تاثیر دارد.هر گونه روابط جنسی در دوران جوانی حافظه ی جنسی درست می کند.و تخیل جنسی شکل می دهد.ولو تجاوز با چشم و زبان.مثل جک های جنسی.این جک ها روی خود عمل جنسی است نه فرهنگ جنسی.

علتش این است که الان خود مسئله ی جنسی درحال حاد شدن است. و به شدت تخیلی می شود.الان تخیل جنسی به شدت در حال اوج گرفتن است..خود این جک ها تخیل ایجاد می کند.بسترش هم خشونت های اجتماعی و سیاسی است که باعث می شود این مسئله به وجود بیاید.

مهم ترین ارضاء جنسی در خانه است و نه در خیابان.حتی غیر مشروع. فکرکنم اگر فاحشه ها به جای این که در خیابان باشند ، تلفن هایشان باشد بهتر است.خوب اگر این ها در خانه باشند ، دیگر به من هیچ ربطی ندارد که چه کسی در خانه رفته است!

ما باید کاری کنیم که گناه پنهان شود. گناه نباید ظاهر شود.چون خود گناه تحریک جنسی ایجاد می کند

چرا ما در خانه ی مردم می ریزیم و سرک می کشیم که چه کسی عرق می خورد یا زنا می کند؟؟

تا صورت بیرونی آن در نیاید و در جامعه نیاید، نباید حد جاری شود.

مثلا نیروی انتظامی آنتن ها را جمع می کند.خوب مردمی که آنتن ندارند می گویند برای چه جمع کردند؟خوب حتما یک خبری هست!آنها هم می روند آنتن می خرند.

در جلسه ی شورای فرهنگ عمومی گفتند این حرکت فایده ای ندارد.

تخیل جنسی در جامعه نباید به گونه ای باشد که فرد به سمت گناه برود.بزرگترین تخیل جنسی باید نسبت به همسر مشروع که در دوران نوجوانی با او ارتباط داشته ، ایجاد شود.



مثلا اگر پسر ها ی 19 یا 18 ساله در خط ازدواج بیفتند ، چه کسی لواط می کند؟؟

با توجه با کمبود شغل و مسکن مناسب چگونه انتظار دارید که جوانان و یا نوجوانان به سمت ازدواج بروند؟



اگر خانواده ها شروع کنندازدواج جوانان را تقویت کنند کار تمام است.

این فرزندی که زن گرفته است، چقدر دنبال اشتغال می رود؟!

و بر عکس.اگر اشتغال زیاد بشود چه کسی گفته است ازدواج ها زیاد می شود؟

بنده با آقای بذرپاش صحبت می کردم و ایشان به من می گفتند موقعی که در سایپا مدیر عامل بودم، مهندس هایی داشتیم که ماهانه حقوق 7 یا 8 ملیونی می گرفتند.ولی مجرد بودند.وقتی بهترین دختر ها رابرای فردی می برند، مگر دیوانه است که ازدواج بکند.هر وقت هم سیر شد به ارمنستان و دبی و اروپا سفر می کند.

شما خاطرات جنسی جوان را با جوان ببند. و بعد سن ازدواج به شدت پایین می آید.نباید خاطرات جنسی انسان با گناه بسته بشود.تمام روان شناسان گفته اند احتمال این که افرادی که قبل از ازدواج رابطه ی جنسی دارند ،بعد از ازدواج هم ادامه پیدا کند،90 درصد است.و آن ده درصد هم استثنایی است.

یعنی اگر کسی قبل از ازدواج ،صیغه بکند، بعد از ازدواج نیزاین کاررا ادامه می دهد.ما این هاراخبر داریم و موثق می گوییم.

این ساختارهاست که کار را به شدت زار می کند.تخیلات جنسی به شدت در حال اوج گرفتن است.اخلاق در حال جمع شدن است.خشونت های جنسی نیز در حال افزایش است.آخرین مرحله ی خشونت عمل جنسی است. و این برای آدم های بی سواد است.آدم های با سواد و با کلاس خشونت های جنسی زبانی زیادی دارند.آدم های بی سواد خشونت های جنسی جسمی انجام می دهند و آدم های با سواد خشونت های جنسی زبانی.



ایشان در ادامه بیان کردند:آدم های بی سواد تجاوز جنسی می کنند و آدم های با سواد تجاوز زبانی.(جک های رکیک راجع به خود عمل جنسی)و همچنین تجاوز جنسی چشمی.خیره نگاه کردن یک تجاوز جنسی است.و حال جامعه در حال عادت کردن به این نوع تجاوز است.

یک نکته ی دیگر که باید به آن متعرض بشوم این است که این ها چگونه در مقابل یکدیگر تجاوز کردند؟ تجاوز باید یک نفری باشد.چرا جمعی؟

چرا همه لخت می شوند و این کار را در برابر یکدیگر انجام می دهند؟احتمالا این ها هیچ حیایی نسبت به یکدیگر نداشتند!و اینها به بی حیایی کامل رسیدند! چه بسا بین خودشان هم ارتباطات جنسی بوده! و چه بسا رابطه ی هم جنس بازی باهم داشتند.

روی این ها باید کار کنیم.این ها همه عقده های جنسی است که دارد جمع می شود.و یک فکر اساسی راجع به این عقده ها باید بکنیم.



اشرافیت جنسی به شما چی می گوید؟می گوید کلاس داشته باش.هر رابطه ی جنسی نه.هر خانواده ای نه.

شعر های جنسی هم به شدت بالاست.

جمال زاده و منوچهر دامغانی و سعدی و ... همه هزلیات دارند.این ها چیز هایی است که به ما رسیده و در بین عامه چقدر فراوان است.

شما برای حل این معضلات چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟

ازدواج در سن پایین.

خانواده ها کمک کنند به جوانان.

کسی که مجرد است هیچ تعهد به مسائل اجتماعی ندارد.اگر پدر به یک مجرد کمک کند می گوید وظیفه ی پدرم بوده است ولی اگر همین کمک به فرد متاهل باشد می گوید چه پدر مهربانی!!

وقتی فرد ازدواج کرد تنها فعالیت اقتصادی اش می ماند که آن هم به دنبالش می رود.اینجا طرف تا دبی و سنگاپور برا پول درآوردن می رود.و دیگر مثل دوران مجردی نیست که پولهاش را خرج کند ودست از پا درازتر بر گردد.

اگر کسی آمیزش و مطالبه ی جنسی داشته باشد دیگه سراغ اعتیاد هم نمی رود.اصلا اعتیاد برای چیست؟برای پارتی و رابطه جنسی! و کسی که خانمش هر شب در کنارش هست دیگر سراغ اعتیاد نمی رود.

من پایان نامه ای داشتم که جوانهای متاهل هر روز عمل جنسی داشتند.خوب کسی که هر روز عمل جنسی انجام می دهد، دیگر دنبال چه چیزی است؟غذا می خورد و کیف هم می کند.

آیا شما واقعا اعتقاد دارید که ریشه اعتیاد مسائل جنسی است؟

بله.امتحان کنند.کدام متاهل وقتی خانواده کمکش می کند،پدر و مادر کمکش می کند، حاضر است برود دنبال اعتیاد؟؟؟

اینها کار می خواهد!

نا به هنجاری های اجتماعی، خشونت های اجتماعی و اشرار کی بوجود می اد؟وقتی که اینها مجرد هستند.نه موقعی که متاهل هستند.

شما خانواده را مبدا مسائل اجتماعی بگذار باقی مسائل حل است.

در پرونده های تجاوز اخیر مقصر اصلی را که می دانید؟؟

هیچ کس.اینها ساختار های اجتماعی است دیگر.تا کی می خواهید دنبال کنش گر باشید؟من ساختار را گفتم.

الان دکتر مجد و چند تن از اساتید دانشگاه تهران، آموزش ابتدایی جنسی را در داروخانه گذاشته اند.فروش میلیاردی داشته است.این یعنی جامعه ی ما فقر جنسی دارد. جهل جنسی دارد.لافقرکالجهل.

خاطرات جنسی تو ایران دارد پدر در می آورد. حافظه ی جنسی دارد پدر در می آورد.

اعتماد به نفس تمام آدم ها ازبین رفته است.احساس گناه در از بین رفتن اعتماد به نفس خیلی وحشتناک است.

هر جوانی را می بینی می گوید من یه خلافی کردم.من بد کردم.چقدر گناه بد است.تمام اعتماد به نفس آدم را از بین می برد وآدم احساس ذلت و نکبت می کند.

یک مقدار اعتماد به نفس را با گناه نکردن بالا ببریم.چون گناه پستی و لئانت می آورد. آدم لئین و پست نسبت به دیگران ظالم می شود.آدم قساوت قلب پیدا می کند.خوب گناه نباشد تمام اینها حل می شود.

بدترین گناه ،گناه فرج است.اگر ما قصه ی فرج رادرست کنیم ، بطن هم درست می شود.

الان کسی که خانه دارد همه می خواهند کمکش کنند ولی از لحاظ مالی به یک مجرد کمک نمی کنند.در تهران چقدر مساجد، خانواده ها را می گردانند.حداقل خوراک و پوشاک این ها را تامین می کنند.این صدقه ها همین جا می رود.

اگر شهوت فرج ارضاشود شهوت بطن هم ارضا می شود.دین هم که داخلش شهوت است و نیاز انسان دین است، کلا تامین می شود.

هرچه شما شکم و فرج را تامین کنی، دین داری بیشتر می شود.گناه کمتر می شود.مخصوصا فرج.همه ی مشکل فرج است.

حالا اگر کسی خواست گناه بکند و ما زنی الا شقی.

پس 1- سیستم ازدواج دائم 2- سیستم ازدواج موقت. که این مورد برای مشکل داران متاهل است.یا زن مطلقه است.یا مرد مرده است.یا مرد طلاق گرفته است.اینجاها ازدواج موقت می آید .

تاحالاشده از زن مطلقه که اهل ازدواج موقت است، بپرسیم که مرد مجرد بهتر است یا متاهل؟

چون فرد مجرد فقط می خواهد شهوتش را دفع کند و برود.ولی مرد متاهل، زن را می فهمد و می شناسد. اتفاقا ازدواج موقت برای مجرد ها نیست. برای متاهل هاست.

مثلا طرف از زنش ارضا نمی شود.خوب چه می شود کرد؟

آیا برود طلاق بدهد؟همدیگر را بکشند؟خیلی خوب، می رود سراغ ازدواج موقت.چون غالبا شهوت مردان تا آخر عمرشان هست.بر عکس زنان.

تحلیل شما برای واقعه ی قتل آن دانشجوی دختر در زیر پل مدیریت چیست؟

سکس جنون می آورد.تخیل می آورد.چرا ما ها به اینجا می رسیم.بخاطر تخیل.آن پسر، دختر را بتی در ذهنش کرده بود که اگر به آن نرسد دنیا تمام است.و باید اورابکشد و بعد خود را بکشد.اگر مثل آمریکایی ها اسلحه داشت خودش را نیز می کشت.



به عنوان آخرین نکته باید بگویم ما الان آمار های تعداد لواط و تجاوز را نداریم.به ما این آمار ها را نمی دهند.ولی حدس ما این است که این مسائل دارد زیاد می شود.مثلا حدس می زنیم که در خوابگاهها ی دانشجویی این مسائل در حال افزایش است.

باید آمار تمام شهرها دربیاید تا بشود راحت تحلیل کرد


مطهری:مردها باید قلبا زن ذلیل باشند

    نظر

مطهری:مردها باید قلبا زن ذلیل باشند

پسر شهید مطهری اینبار در رابطه با مسایل روز جامعه، در رابطه با جوانان که بیشترین قشر جامعه را تشکیل می‌دهند می‌گوید، حرفهای دکتر مطهری همیشه کمی متفاوت است.

: پسر شهید مطهری اینبار در رابطه با مسایل روز جامعه، در رابطه با جوانان که بیشترین قشر جامعه را تشکیل می‌دهند می‌گوید، حرفهای دکتر مطهری همیشه کمی متفاوت است.

شاید این تفاوت نشان از سادگی و بی‌سیاستی او باشد. همین است که او را با همه متفاوت می‌کند، همین حرفهاست که همیشه عده‌ای را وادار به واکنش می‌کند.

دکتر علی مطهری می گوید: در جامعه ما دختر وپسر گاهی با  هم دوستی هایی دارند که پدر ومادر در جریان هستند که چه بهتر است که این دوستی ها در قالب ازدواج موقت در بیاید. اما بخوانید ادامه گفت و گویمان با فرزند شهید مطهری.

 

اولین سوال را با حقوق زنان آغاز می‌کنیم، از  چه زمانی در جوامع حقوق زن مورد احترام قرار گرفت؟

در دنیای اسلام از آغاز ظهور اسلام حقوق زن مورد توجه واقع شد. اما در اروپا بعد از انقلاب کبیرفرانسه کم کم به حقوق زن توجه شد و خیلی از مسائلی را که اسلام 1000 سال قبل به آنها توجه کرده بود تازه متوجه شدند که مثلا زن هم حق تحصیل و یادگیری دارد و باید زمینه ای برای شکوفایی این استعداد او فراهم کنیم.

 

آزادی زنان را معنا می‌کنید؟

زن از لحاظ گرایشات فطری مانند مرد است. در چند دهه اخیر زن انسان بودن خودش را بازیافت وحرکت خوبی بود ولی به نام تساوی حقوق زن و مرد، زن غربی زن بودن خود را از دست چون تفاوت های طبیعی میان زن و مرد را نادیده گرفتند وبسیاری از نظامات خانوادگی را برهم زدند واحترام زن را پایمال کردند.



زن‌ها رییس خانواده‌اند یا مردها؟

همان طور که مرد از نظر بدنی قدرت بیشتری دارد، زن قدرت تسلط بر روح وقلب مرد را داراست. تسلط مرد بر زن تسلط ظاهری است اما تسلط زن بر مرد تسلط روحی وقلبی است. در واقع اگرچه می گوییم رئیس خانواده مرد است ،اما عملا زن ها رئیس خانواده اند.

 

ریاست زنها در خانواده‌های غربی هم صدق می‌کند؟

خیر، خانواده در غرب مانند تاسیس یک شرکت تجاری است که 50 درصد سرمایه را مرد می آورد و50درصد را زن، و عواطف در زندگی آنها کمتر دخالت دارد. اما در اسلام این موضوع متفاوت است. اسلام احترام زن را حفظ می کند و مرد مسئول نفقه وخرجی زن است واساسا ازدواج با خواستگاری مرد  شروع می شود که این نمایانگر نوعی احترام به زن است. خانواده در اسلام بر اساس عواطف زوجین نسبت به یکدیگر و وحدت روحی زوجین پایه گذاری  می شود.
 

یعنی شما با ریاست زنان در خانواده مشکلی ندارید؟

باید هم این طور باشد، باید  مرد آنقدر همسر خود را دوست داشته باشد که در مقابل خواسته های او خاضع باشد، البته نه در آنجا که مصالح خانواده زیر پا گذاشته شود. خداوند همان طور که یک نوع برتری از نظر نیروی بدنی به مرد داده، از آن طرف هم به زن یک برتری از نظرجاذبه وتسلط بر قلب مرد داده است.
 

شما تفاوت بین زن ومرد قائل هستید ویا می گویید کاملا با هم برابر هستند؟

ببینید،هر دو انسان هستند ،اما باید تفاوت های طبیعی بین آنها را قبول کنیم. اشتباه بعضی غربی ها و روشن فکران خودمان را مرتکب نشویم که مثلا می گویند هیچ تفاوتی نیست ودر همه مسائل یکسان باشند. به تعبیر استاد شهید مطهری ما قائل به تساوی حقوق زن و مرد هستیم نه تشابه حقوق آنها.

یک جمله ای است که می گوید:زن مرد گیر است و مرد جهان گیر.در واقع زن به دنبال قلب مرد است ومی خواهد  قلب او را تسخیر کند ولی مرد به دنبال تسخیر جهان است و به دنبال تصاحب زن و استفاده جنسی از اوست.

شهید مطهری فرمودند:مرد بنده شهوت است و زن اسیر محبت. زن و مرد را مثال می زنند به شمع و پروانه یا به گل و بلبل که بلبل عاشق گل است وگل معشوق واقع می شود.

 

و اما درباره رابطه دختر وپسر چه نظری دارید؟

اگر بخواهد رابطه میان آنها به حد صمیمی شدن برسد باید به یکدیگر محرم شوند، در درجه اول به صورت ازدواج دائم و اگر امکان پذیر نیست، به صورت ازدواج موقت. روابط آزاد مانند آنچه که دنیای غرب هست و میان ما هم تا حدی رواج یافته مورد نهی اسلام است.

 

دلیل گرایش جوان ها به زندگی غربی چیست؟

این رابطه باید به گونه ای باشد که آزادی به معنی درست وغریزه جنسی در چهارچوب درست وقانونی انجام پذیرد.ما نمی توانیم بگوییم که جوان ها همه بسوی زندگی غربی روی آورده اند،البته آثاری از زندگی غربی طبیعی است که در کشور ما هم وجود دارد ودر بعضی موارد ما از سبک زندگی اسلامی دور شده ایم وبه سوی غرب در حرکت هستیم. متاسفانه ما نیامدیم نظام خانوادگی اسلام را درست برای مردم توضیح دهیم.یک عده فکر می کنند که زندگی اسلامی این است که تا زمانی که ما نمی توانیم ازدواج کنیم باید محرومیت جنسی را تحمل کنیم. شرایط زندگی امروز به گونه ای است که پسر ها در 27-28 سالگی   می توانند ازدواج کنند ودختر ها هم عده ای که می خواهند  بعد از اتمام تحصیلاتشان ازدواج کنند، در22-23 سالگی. پس طبیعتا فاصله ای حدود 10 تا 12 سال بین بلوغ طبیعی و بلوغ اجتماعی  به وجود می آید.حال در این 10-12 سال این جوان با غریزه جنسی خودش چه باید بکند؟ عده ای می گویند در این مدت که غریزه جنسی در اوج خودش است باید تحمل کند  تا زمانی که ازدواج کند و یک عده هم می گویند باید این هنجار ها را شکست   و روابط باید آزاد باشد  و خود آنها تشخیص می دهند با چه کسی باشند و بعد از این 10-12سال اگر خواستند با هم ازدواج می کنند و اگر نخواستند، هر کسی برود همسر مورد نظر خود را انتخاب کند. به این تر تیب  هر دختر وپسری قبل از ازدواج در واقع تجربه  های زیاد زناشویی دارد و در حالی که آن دوره نشاط جنسی خود را گذرانده ،حالا که خسته شده است  می آید تا تولید فرزند کند وبرای همین ازدواج می کند.

 

توصیه اسلام در این باره چیست؟

از نظر اسلام یا باید در آغاز جوانی ازدواج کرد وتشکیل خانواده داد ویا اگر برای کسی امکان پذیر نیست وتحت فشار است می‌تواند ازدواج موقت انجام دهد تا موقعیت ازدواج دائمش فراهم شود.

 

آیا این مساله باعث هرج ومرج نمی شود و رواج همان زندگی غربی نیست که آن را نهی کردید؟

خیر، ضررش بسیار کمتر از روابط آزاد است. وقتی ازدواج موقت در کار بیاید یک زن فقط با یک مرد ارتباط دارد. البته در مورد دختر باکره اکثر مراجع تقلید ازدواج موقت او را منوط به اجازه پدر کرده اند، چون بالاخره یک دختر جوان مرد ها را آنطور  که باید نمی شناسد یعنی با اند ک زمزمه محبتی  از طرف یک جوان به او، ممکن است جذبش شود  واین پدر است که صلاح او را تشخیص می دهد که آیا این جوان واقعا او را دوست دارد ومی تواند او را خوشبخت کند یا فشار غریزه جنسی است که او را وادار به ابراز محبت کرده. به همین علت است که گفته اند ازدواج دختر باکره باید با اجازه ولیّ او باشد.

 

البته بعضی از مراجع هم هستند که اجازه پدر را شرط نمی دانند.

باید توجه کرد که اسلام هیچگاه محدودیت جنسی را تجویز نمی کند،چون این کار منجر به عقده های روانی می شود  وبه شکل رفتار های ناهنجار وگاهی به شکل جنایت بروز پیدا می کند.اصلا خود مساله نقش غریزه جنسی در تکوین شخصیت انسان یک مساله بسیار مهم است.فروید به این موضوع پرداخته است اما متاسفانه افراط کرده است.

 

نظر شما در اینباره چیست؟

در جامعه ما دختر وپسر گاهی با  هم دوستی هایی دارند که پدر ومادر در جریان هستند.  در این صورت اگر امکان ازدواج دائم نیست، چه بهتر که این دوستی ها در قالب ازدواج موقت در بیاید تا گناه رخ ندهد. وقتی پدر راضی است چرا این رابطه به صورت گناه آلود باشد؟ به همین علت بهتر است در غالب اسلامی باشد.مدتی و مهری برایش معین کنند واگر فرضا این ازدواج منجر به تولید فرزند شد، او فرزند قانونی وشرعی آنهاست.

 

به خاطر دارید که پدرتان در اینباره چه نظری داشتند؟

ایشان توجه ویژه ای به این موضوع داشته اند واینکه اساسا  ما در اسلام محدودیت جنسی نداریم ولی در درجه اول می گویند: که اصلا ذهن خودتان را درگیر این مسائل نکنید و از مسائل جنسی به دیگر مسائل سوق دهید. در واقع برای کنترل این دو غریزه، دو اصل قرار داده شده است:

1-ارضای این غریزه در حد طبیعی

2- عدم تحریک جنسی

اسلام نمی گوید شما مرتبا بروید شبکه های ماهواره ای را نگاه کنید و صحنه های محرک جنسی را ببینید وبعد خودتان را نگه دارید.اسلام می گوید اصلا نگاه نکنید وخود را وارد این حوزه نکنید، اصلا به نامحرم به قصد لذت نگاه نکنید.

 

آیا پوشش می تواند از تحریکات جلوگیری کند؟

بله تا حد قابل توجهی، پوشش اسلامی زن ومرد. توجه داشته باشید که اسلام فقط نمی گوید زن پوشش مناسب داشته باشد. زن و مرد نباید لباس های محرک بپوشند مخصوصا زن ها،چون زن مظهر تحریک وجاذبه است، و نگاه آنها هم نباید توام با لذت باشد مخصوصا مردها چون نگاه کردن و نظر بازی بیشتر درباره مردان صادق است و مرد در طبیعت خود نظر باز و چشم چران است!

اما در عین حال اگر جوانی بسیار تحت فشار است اول تلاش کند برای ازدواج دائم ،چون اگر شما قبل از ازدواج با همسر خودت، هیچ تجربه زناشویی با کس دیگری نداشته باشی این پیوند بسیار محکم تر می شود تا اینکه با 20 نفر رابطه جنسی داشته ای وحالا با این می شود 21!

 

پس مهم است که دو جوان که با یکدیگر ازدواج می‌کنند اولین تجربه‌شان باشد؟

بالاخره خیلی متفاوت است که اولین تجربه جنسی با همسر دائم خودت باشد وهیچ کدام تا به حال هیچ دوستی از جنس مخالف نداشته باشند واین امر سبب پایداری بیشتر ازدواج و خانواده می شود. اما اگر واقعا برای یک جوان امکان پذیر نیست و علی رغم تلاش او برای منصرف کردن ذهن او از مسائل جنسی، تحت فشار جنسی است،بحث ازدواج موقت به میان می آید.

 

به نظر شما موضوع تعدد زوجات می تواند بعضی معضلات جامعه را حل کند؟

بله، تعدد زوجات خود یک راه حل یک معضل اجتماعی است، چون معمولا تعداد زنان آماده به ازدواج از مردان آماده به ازدواج بیشتر است. این حکم هوشیاری و دور اندیشی اسلام را می رساند چون اگر ما چنین قانونی را نداشتیم  بعضی از خانم ها بدون شوهر می ماندند و آرام نمی گرفتند و خانواده ها را متزلزل می کردند.

 

فکر نمی کنید مطرح کردن بحث تعدد زوجات و ازدواج موقت چهره شما را نزد دختران جوان بد جلوه دهد؟

فکر نمی کنم، من از آنها می خواهم واقع بین باشند. اگر بروند درباره نظام خانوادگی اسلام تحقیق کنند متوجه می شوند که این امر خود حقی است برای خانم ها، و به تعبیر شهید آیت الله مطهری،تعدد زوجات از حقوق زن است نه مرد