سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) ونهمین

ابوالحسن موسی بن جعفر (ع) امام هفتم از ائمه اثنی عشر (ع) ونهمین معصوم از چهارده معصوم (ع) تولد آن حضرت در ابواء(محلی میان مکه و مدینه) به روز یکشنبه هفتم صفر سال 128 یا 129 ق واقع شد.
 
 به جهت کثرت زهد و عبادتش معروف به (العبد الصالح) و به جهت علم و فرو خوردن خشم و صبر بر مشقات و آلام زمانه مشهور به (الکاظم) گردید. آن حضرت به کنیه های ابو ابراهیم و ابو علی نیز معروف بوده است. مادر آن حضرت حمیده کنیزی از اهل مغرب یا اندلس (اسپانیا) بوده است و نام پدر حمیده را صاعد مغربی (بربری) گفته اند ..... برادران دیگر امام از این بانو اسحاق و محمد دیباج بوده اند. امام موسی الکاظم (ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابوحنیفه از او مسئله می پرسیدند و کسب علم می کردند بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) (148 ق) در بیست سالگی به امامت رسید و 35 سال رهبری و ولایت شیعیان را برعهده داشت....
 
  چگونگی به امامت رسیدن آن حضرت:
 در زمان حیات امام صادق (ع) کسانی از اصحاب آن حضرت معتقد بودند پس از ایشان اسماعیل امام خواهد شد. اما اسماعیل در زمان حیات پدر از دنیا رفت ولی کسانی مرگ او را باور نکردند و او را همچنان امام دانستند پس از وفات حضرت صادق (ع) عده ای چون از حیات اسماعیل مأیوس شدند پسر او محمد بن اسماعیل را امام دانستند و اسماعیلیه امروز بر این عقیده هستند و پس از او پسر او را امام می دانند و همینطور به ترتیب و به تفضیلی که در کتب اسماعیلیه مذکور است. ـ پس از وفات حضرت صادق (ع) بزرگترین فرزند ایشان عبدالله نام داشت که بعضی او را عبدالله افطحمی دانند این عبدالله مقام و منزلت پسران دیگر حضرت صادق (ع) را نداشت و به قول شیخ مفید درارشاد متهم بود که در اعتقادات با پدرش مخالف است و چون بزرگترین برادرانش از جهت سن و سال بود ادعای امامت کرد و برخی نیز از او پیروی کردند اما چون ضعف دعوی و دانش او را دیدند روی از او برتافتند و فقط عده قلیلی از او پیروی کردند که فطحیه موسوم هستند.

ـ برادر دیگر امام موسی کاظم (ع) اسحق که برادر تنی آن حضرت بود به ورع و صلاح و اجتهاد معروف بود اما برادرش موسی کاظم (ع) را قبول داشت و حتی از پدرش روایت می کرد که او تصریح بر امامت آن حضرت کرده است.
ـ برادر دیگر آن حضرت به نام محمد بن جعفر مردی سخی و شجاع بود و از زیدیه جارودیه بود و در زمان مامون در خراسان وفات یافت اماجلالت قدر و علو شأن و مکارم اخلاق و دانش وسیع امام موسی کاظم (ع) بقدری بارز و روشن بود که اکثریت شیعه پس از وفات امام صادق (ع) به امامت او گرویدند و علاوه بر این بسیاری از شیوخ و خواص اصحاب حضرت صادق (ع) مانند مفضل ابن عمر جعفی و معاذین کثیر و صغوان جمال و یعقوب سراج نص صریح امامت حضرت امام موسی الکاظم (ع) را از امام صادق (ع) روایت کردند و بدین ترتیب امامت ایشان در نظر اکثریت شیعه مسجل گردید.
 
 ـ شخصیت اخلاقی:
 او در علم و تواضع و مکارم اخلاق و کثرت صدقات و سخاوت و بخشندگی ضرب المثل بود. بران و بداندیشان را با عفو و احسان بیکران خویش تربیت می فرمود.
 شبها بطور ناشناس در کوچه های مدینه می گشت و به مستمندان کمک می کرد. مبلغ دویست، سیصد و چهارصد دینار در کیسه ها می گذاشت و در مدینه میان نیازمندان قسمت می کرد. صرار (کیسه ها) موسی بن جعفر در مدینه معروف بود. و اگر به کسی صره ای می رسید بی نیاز می گشت معذلک در اطاقی که نماز می گذارد جز بوریا و مصحف و شمشیر چیزی نبود.
 
 ـ برخورد حاکمان سیاسی معاصر با امام:
مهدی خلیفه عباسی امام را در بغداد بازداشت کرد اما بر اثر خوابی که دید و نیز تحت تأثیر شخصیت امام از او عذرخواهی کرد و به مدینه اش بازگرداند گویند که مهدی از امام تعهد گرفت که بر او و فرزندانش قیام نکند این روایت نشان می دهد که امام کاظم (ع) قیام را در آن زمان صلاح و شایسته نمی دانسته است و با آنکه از جهت کثرت عبادت و زهد به (العبد الصالح) معروف بوده است بقدری در انظار مردم مقامی والا و ارجمند داشته است که او را شایسته مقام خلافت و امامت ظاهری نیز می دانستند و همین امر موجب تشویش و اضطراب دستگاه خلافت گردیده و مهدی به حبس او فرمان داده است.

ـ زمخشری در (ربیع الابرار) آورده است که هارون فرزند مهدی در یکی از ملاقاتها به امام پیشنهاد نمود فدک را تحویل بگیرد و حضرت نپذیرفت وقتی اصرار زیاد کرد فرمود می پذیرم به شرط آن که تمام آن ملک را با حدودی که تعیین می کنم به من واگذاری، هارون گفت حدود آن چیست؟ امام فرمود یک حد آن به عدن است حد دیگرش به سمرقند و حد سومش به افریقیه (آفریقا) و حد چهارمش کناره دریای خزر است. هارون از شنیدن این سخن سخت برآشفت و گفت: پس برای ما چه چیز باقی می ماند؟ امام فرمود:
می دانستم اگر حدود فدک را تعیین کنم آن را به مامسترد نخواهی کرد (یعنی خلافت و اداره سراسر کشور اسلام حق منست) از آن روز هارون کمر به قتل موسی بن جعفر (ع) بست. در سفر هارون به مدینه هنگام زیارت قبر رسول الله (ص) در حضور سران قریش و روسای قبایل و علما و قضات بلاد اسلام گفت: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم و این را از روی فخر فروشی به دیگران گفت. امام کاظم (ع) حاضر بود و فرمود: السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابت (یعنی سلام بر تو ای پدر من)می گویند هارون دگرگون شد و خشم از چهره اش نمودار گردید.
 
  زندان نمودن امام و چگونگی شهادت:
درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می کند که علت گرفتاری و زندانی شدن امام، یحیی بن خالد بن بر مک بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یکی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث که مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت که اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه کاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مکیان از مقام خود بیفتند. جعفر بن محمد بن اشعث شیعه بود و قایل به امامت موسی (ع) و یحیی این معنی را به هارون اعلام می داشت. سرانجام یحیی پسر برادر امام را به نام علی بن اسماعیل بن جعفر از مدینه خواست تا به وسیله او از امام و جعفر نزد هارون بدگویی کند. گویند امام هنگام حرکت علی بن اسماعیل از مدینه او را احضار کرد و از او خواست که از این سفر منصرف شود. و اگر ناچار می خواهد برود از او سعایت نکند. علی قبول نکرد و نزد یحیی رفت و بوسیله او پیش هارون بار یافت و گفت از شرق و غرب ممالک اسلامی مال به او می دهند تا آنجا که ملکی را توانست به هزار دینار بخرد. هارون در آن سال به حج رفت و در مدینه امام و جمعی از اشراف به استقبال او رفتند. اما هارون در قبر حضرت رسول (ص) گفت یا رسول الله از تو پوزش می خواهم که می خواهم موسی بن جعفر را به زندان افکنم زیرا او می خواهد امت ترا برهم زند و خونشان بریزد. آنگاه دستور داد تا امام را از مسجد بیرون بردند و او را پوشیده به بصره  نزدوالی آن عیسی بن جعفربن منصور بردند.
 عیسی پس از مدتی نامه ای به هارون نوشت وگفت که موسی بن جعفر در زندان جز عبادت ونماز کاری ندارد یا کسی بفرست که او را تحویل بگیرد یا من او را آزاد خواهم کرد. هارون امام را به بغداد آورد و به فضل بن ربیع سپرد و پس از مدتی از او خواست که امام را آزاری برساند اما فضل نپذیرفت و هارون او را به فضل بن یحیی بن خالد برمکی سپرد. چون امام در خانه فضل نیز به نماز و روزه و قرائت قرآن اشتغال داشت فضل بر او تنگ نگرفت و هارون از شنیدن این خبر در خشم شد و آخر الامر یحیی امام را  به سندی بن شاهک سپرد و سندی آن حضرت را در زندان مسموم کرد و چون آن حضرت از سم وفات یافت سندی جسد آن حضرت را به فقها و اعیان بغداد نشان داد که ببیند در بدن او اثر زخم یا خفگی نیست. بعد او را در باب التبن در موضعی به نام مقابر قریش دفن کردند.
تاریخ وفات آن حضرت را جمعه هفتم صفر یا پنجم یا بیست و پنجم رجب سال 183 ق در 55 سالگی گفته اند.


شعرخوانی حسین رستمی که به مدح حضرت امام موسی ابن جعفر علیهالسلا

بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم نرسید

***

خانه‌های آن کسانی می‌خورد در، بیشتر
که به سائل می‌دهند از هرچه بهتر بیشتر

عرض حاجت می‌کنم آن‌جا که صاحب‌خانه‌اش
پاسخ یک می‌دهد با ده برابر بیشتر

گاه‌گاهی که به درگاه کریمی می‌روم
راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر

زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَی‌بن‌جعفر بیشتر

گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر

آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می‌کند قم را معطر بیشتر

قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر

قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر

من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر

عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را می‌کنم این‌گونه باور بیشتر

مرقدت ضرب‌المثل‌های مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر

چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر

پیش تو شاه و گدا یکسان‌ترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر

ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر

از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر

بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم که به مادر بیشتر...

بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند


عقیله بنی هاشم از نگاه معصوم و غیرمعصوم

عقیله بنی هاشم از نگاه معصوم و غیرمعصوم
عقیله بنی هاشم آشناترین لقبی است که دخت گرامی امیر المومنین(ع) حضرت زینب کبری (س) با آن شناخته می شوند. عقیله یعنی بانوی خردمند و به راستی چه کسی به

جز حضرت زینب (س) می توانست بار امانت عاشورا را بر دوش کشد و خشم فرو خورده را در قالب رساترین خطبه ها بر سر دشمنان بکوبد.

 

حضرت زینب(س) در نگاه رسول خدا

رسول خدا(ص) فرمودند: وصیت می کنم حاضرین و غائبین امتم را که حرمت این دختر (حضرت زینب  (س))را پاس بدارید همانا وی به خدیجه کبری (س) شباهت دارد. الطراز المذاهب

 

رنجاندن حضرت زینب (س)

رسول خدا(ص) فرمودند هرکس  ذریه و اهل بیت مرا برنجاند مرا رنجانده است و هر کس مرا برنجاند خداوند را رنجانده است .اسدالغابه ج5

 

رفتار امام حسین (ع) هنگام دیدن خواهر

هرگاه زینب (س) برادرش امام حسین (ع) را زیارت می کرد و بر او وارد می شد آن حضر ت برای تعظیم و بزرگداشت خواهرش از جایش بر می خاست و چنانچه قرآن می خواندند و خواهرشان را می دیدند قرائتشان را قطع  و اقدام به انجام این کار می کردند .

 

حضرت زینب در گفتار امام صادق (ع)

از امام جعفر صادق (ع) در مورد سخن رسول خدا که فرمودند ذریه حضرت زهرا از آتش جهنم مصون هستند سوال شد که مقصود از ذریه در این حدیث چه کسانی می باشند ؟

حضرت فرمودند منظور فقط فرزندان حضرت زهرا(س) هستند که از ایشان به دنیا  آمده ‌اند، یعنی امام حسن (ع) حسین (ع) زینب (س) و ام کلثوم (س). معانی الاخبار ،شیخ صدوق

 

مقام علم لدنی حضرت زینب (س)

امام سجاد در حق عمه اش زینب (س) پس از پایان خطبه ایشان در میان اهل کوفه فرمود: «انت  بحمد الله عالمه غیر معلمه و فهمة غیر مفهمه» شما بحمد الله بی آنکه آموزگار داشته باشی عالمه هستی و فهمیده ای هستی که دیگری چیزی را به شما تفهیم نکرده است .احتجاج طبرسی ج 2

 

زهد حضرت زینب (س)

از حضرت سجاد (ع) نقل شده است که حضرت زینب(س) هیچ تعلقی به امور دنیوی نداشتند و هرگز امور معاش، ایشان را از امور اخروی غافل نساخت –موسوعه زینب کبری ج2

شوهر آن حضرت  یعنی عبدالله بن جعفر یکی از ثروتمندترین افراد به شمار می آمد، اما هرگز تحت تاثیر جاه و جلال و مال و منال فراوان  قرار نگرفت و به خاطر جلب رضای الهی از همه آن ها صرف نظر کرد و ساده زیست و زاهدانه  یگانه معبودش را پرستش کرد .

 

بانوی  برد بار و تیز هوش

علامه سید شرف الدین : حضرت زینب(س) از جمله زنان کمیابی بود که هیچ  عاملی، حلم و بردباری اش را از او نگرفت و بر او چیره نگشت در تیز هوشی و پاکی روح و لطافت احساس نیرومندی و پایداری و استواری دل و جان بی مانند و نشانه ای از نشانه های الهی بود.

 

اهل بصیرت و عبادت

محمد غالب شافعی  از علمای اهل سنت می نویسد: زینب (س) دختر علی بن ابی طالب (ع) در علم و کرم و بصیرت و امور سیاست مشهور خاندان بنی هاشم و عرب بود ،شبها در عبادت و روزها روزه بود و معروف به اهل التقی بود. ریاحین الشریعه ج3

 

همتایی علی در فصاحت

نیشابور ی از دیگر علمای اهل سنت می گوید :زینب (س) در فصاحت و بلاغت و زهد و عبادت مانند پدرش امیر المومنین و مادرش فاطمه زهرا (س) می باشد.وفیات الا ئمه

 

دو روایت از حضرت زینب (س)

 

شرایط ورود زنان به بهشت

اگر زن نمازهای پنجگانه خود را ادا کند و روزه واجبش را به جا آورد و عفت خود را حفظ کند و از همسرش اطاعت کند در این صورت می تواند به دلخواه  خود از هر دری که بخواهد وارد بهشت شود .السیده زینب الطاهره

 

جایگاه قلب

در هر انسان عضوی وجود دارد که اگر صالح شود موجب صالح شدن  سایر اعضا است و اگر فاسد شود باعث فاسد شدن سایر اعضا می گردد و آن عضو قلب است . زینب کبری عقیله بنی هاشم

آن حضرت بعد از واقعه عاشورا تا آخر عمر در فراق برادر خود سید‌الشهدا(س) اشک ماتم ریخت و اشعار بسیاری در این خصوص سرود که بیت زیر نمونه از سوز دل آن حضرت است.

 

عزاداری همیشگی

اذا طلعت شمس النهار ذکرتکم           و ان غربت جدد ت من اجلکم حزنا

زمانی که خورشید طلوع  می کند یاد شما می کنم و هنگامی که غروب می کند  به خاطر شما اندوهم تازه می گردد.


نسخه ازدواج موقت دبیرستانی ها هیچ سنخیتی با آموزه های دینی ندارد

نسخه ازدواج موقت دبیرستانی ها هیچ سنخیتی با آموزه های دینی ندارد

اظهارات و توصیه های هفته گذشته علی مطهری در خصوص فراهم ساختن شرایط برای ازدواج موقت دبیرستانی ها با انتقاد گسترده کارشناسان و صاحب نظران این حوزه مواجه شد .

 علی مصهری که گوی سبقت در موضع گیری و اظهار نظر کارشناسانه در عرصه های مختلف سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی را از همکاران خود در مجلس ربوده است با توصیه های قابل تامل خود در زمینه میسر شدن امر ازدواج موقت برای نوجوانان دبیرستانی هفته گذشته به کانون توجهات رسانه ای مبدل شد . اگرچه تعطیلی چند روز اخیر تا حد زیادی این اظهارات جنجالی و توصیه های خاص را به حاشیه برد اما اظهارات علی مطهری آنقدر حساسیت برانگیز بود که با پایان تعطیلات بار دیگر در دستور کار رسانه ها قرار گیرد و به نقد و بررسی آن بپردازند .

با توجه به اهمیت این موضوع جهان بر آن شده است تا از نگاه کارشناسان و دست اندرکاران این حوزه موضوع ازدواج موقت نوجوانان دبیرستانی را نقد و ارزیابی کند و در اولین مرحله به سراغ حجت الاسلام والمسلمین ناصر نقویان رفت . متن زیر ماحصل گفتگوی خبرنگار جهان با این کارشناس حوزه دین و اجتماع است .

حجت الاسلام والمسلمین ناصر نقویان با ابراز تاسف از وجود ارتباطات دختر و پسر در جامعه قبل از ازدواج، از اظهار نظرهای غیر کارشناسانه در رابطه باپیشنهاد ازدواج موقت برای سنین دبیرستان انتقاد کرد و گفت:من فکر می کنم ازدواج اولا نیاز به یک بلوغ دارد و صرفا مسائل جنسی مطرح نیست که بخواهیم برای دختر و پسرهای دبیرستانی نسخه بپیچیم.این نه با فرهنگ ما سنخیت دارد نه با عرف ما نه حتی با آموزه های دینی ما .

وی در ادامه گفت:اما صرف نظر از آموزه های دینی از نظر فرهنگ وعرف کدام دختر یا پسر دبیرستانی را دیده اید که زن گرفته یا شوهر کرده باشد؟ اگر بخواهیم بگوییم دختران و پسران که با هم ارتباط دارند!باید بگویم این به فرهنگ خانواده بر می گردد.در همین جامعه ما چه بسیار خانواده هایی وجود دارندک ه در همین جامعه زندگی می کنند و دختر پسرهای دبیرستانیشان هم با هم هیچ رابطه ای ندارنداینجا لازم است که ابتدا خانواده ها را تقویت کنیم.چون این بچه ها در دبیرستان عمده فعالیتهای فکری وذهنی وعملی خود را باید معطوف درس و کلاس و آماده شدن برای دانشگاه و یا ورود به یک عرصه اجتماعی باشد. نه اینکه ما از کلاس اول یا دوم دبیرستان بخواهیم ذهن این بچه ها را به سمت رابطه های اینچنینی بچرخانیم ومشکلات بعدی که بوجود می آید از اساس این کار غلط است.

نقویان در ادامه گفت:باید به خانواده ها هشدار دهیم که مراقب بچه ها باشند که یک بخش این مراقبتها نیاز به حل مسائل اقتصادی دارد.یعنی پدری که مجبور است برای تامین اولین نیازهای زندگی در روز 2یا 3شیفت کار کندمتوجه نمی شود دخترش کی می رود؟ کی می آید؟ یاکجا می رود؟پدر صبح که از منزل بیرون می رود پسر یا دخترش خواب هستند شب بر می گردد هم خواب هستند.بنابراین از اتفاقاتی که این وسط می افتد بی خبر است.مشکل این آدم هم این است که برای حل مشکلاتش مجبور است چند شیفت کار کندپس یکی از مسائل مهم معیشت خانواده ها و مسائل مالی خانواده هاست و صرفا یک مسئله فرهنگی نیست.البته خانواده هایی هم وجود دارند که در عین تامین بودن از لحاظ مالی, از این مشکلات هم دارند .اینجا چهره فرهنگی خودش را نشان می دهدو این خانواده ها با مراقبت از فرزندشان محبتهای خانوادگی و..این مشکلات را حل کنند.

وی در ادامه اضافه کرد:اما در سنین بالاتر از دبیرستان ,یعنی 21یا 22سال به بالا که البته زمان ازدواج هم هست ,در این سنین هم ازدواج موقت نسخه آماده شده اسلام برای 5/1میلون جوان دم بخت نیست . یعنی آیا ما در مقابل این 5/1میلیون پسر دم بخت همین تعداد دختر برای ازدواج موقت داریم.؟آیا کسی حاضر می شوددختر خود را 6ماه به عقد یک آقایی درآورد دوباره 6ماه بعدبه عقد یک آقای دیگر؟.اسلام هرگز چنین نسخه ای نپیچیده است.ازدواج موقت ضرورت وفلسفه اش مربوط به جای دیگر است.

نقویان در ادامه گفت: وقتی پسر و دختر بدور از چشم پدر ومادر با یکدیگر ارتباط دارند ,گاهی تلفنی, گاهی حضوری, وحتی گاهی در خلوت ,این گفته می شود گناه آلود است وباید فکری به حال آن کرد. حالا خانواده باید ببیند دختر و پسر اگر بهم علاقه دارند, خانواده دختر ببیند اگر پسر.پسرخوبی است هرزه نیست بیکار, تنبل, معتاد نیست, خانواده محترم دارد,در مقابل خانواده پسر هم ببیند اگر دختر, پاک وپاکدامن است ,عفیف است, خانواده دار است, بیایند این دختر وپسررا به عقدهم درآورند .عقد دائم نه عقد موقت.

نقویان در ادامه گفت:حالا ممکن است این سئوال پیش بیاید که این پسر کار ندارد درآمد و خانه ندارد چه باید کرد؟جوابش این است که این پسر اگر 4سال طول بکشد که روی پای خودش بایستدطی این 4سال چه کسی هزینه های اورا میدهد؟خانواده. هزینه دختر را چه کسی می دهد؟خانواده.حالا وقتی این دو جوان به عقد هم در آمدند این دو خانواده بیایندهزینه های این زوج را بپردازندضمن اینکه فعلا هم چیزی از آنها نخواهند.از پسر خانه و عروسی و..نخواهند.اعتقاد به خدا هم همین جاها خودش را نشان می دهدو خدا هم که در قرآن قول داده که کمک می کند.پسر ودختر فعلا باهم باشنداحساسات و عواطف و غرایضشان فروکش کند با هم به آرامش برسند ولی مواظب باشند دارای فرزند نشوند رابطه هایشان با کنترل باشد.خانواده ها هم کمک کنند.

وی در ادامه گفت:پسر هم وقتی بداند زن دارد اگر یک ریال هم بدست بیاورد پس انداز می کنداگر لازم باشد بنایی هم می کندبرای اینکه پولی بدست بیاورد تا همسرش را خوشحال کند.این دختر هم وقتی فهمید این پسر مرد زندگیش است وایده آل زندگیش است با او به آرامش می رسدو حواسش را جمع می کند ضمن اینکه در خیابانها ول نمی چرخدبرای ایجادیک طمع برای دیگران.خانواده ها هم کمک می کنند زندگی هم با گناه شروع نمی شود فردا هم آبروریزیها و حسرتها وندامتها هم پیش نمی آید.

نقویان در ادامه از مراکز فرهنگی ورسانه ها وسازمانهای مسئول خواست تا یک تحقیقات میدانی انجام شودو مشخص گرددکه اولا این دوستیها که منجر به ازدواج نمی شود چه خطراتی دارد؟ وثانیاکسانی که این دوستیها را داشته اند وازدواج کرده اند چقدر منجر به طلاق شده است؟ودر کل عاقبت به خیر نمی شوندوثالثا کسانی که الان دستشان به دهنشان می رسد اول ازدواج چی داشته اند؟چنددرصد مردم قبل از ازدواج وضعشان خوب بوده وبا ازدواج وضعشان بدتر شده است؟خدا هم در قرآن در سوره نور می فرماید "ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله"اگر فقیر باشند نترسند با فضلم به اینها کمک می کنم.
این کارشناس امور دینی در ادامه , نقش رسانه ها به خصوص تلویزیون را در این مهم بسیار سنگین وحساس خواندو گفت:رسانه ها به جای اینکه صرفا بیایندبه یک ارتباطی تحت عنوان ازدواج ودوستی آنهم اینگونه بصورت باز بپردازند,بررسی این نوع معضلات را به شکل درست و در قالبهای گوناگون مانند فیلم, گفتگو, سخنرانی ,مناظره وتبلیغات وحتی در قالب عبرت, نشان دادن دادگاهها, نشان دادن واقعیتها و نترسیدن بیان نماید.

وی در ادامه گفت :مگر باید فقط شوک و آژیر و...برای معتادین و بزهکاران نشان دهیم .اینها چنددرصد جامعه راتشکیل می دهند.اکثریت مردم جامعه ما افراد فهمیده پاک سالم و نجیبند.این افراد را درست اداره نمی کنیم, بزهکار می شوند آن موقع باید قوه قضاییه و پلیس و...را تقویت کنیم.من همیشه به دولت گفته ام اگر برای تربیت درست انسان از طریق آموزش وپرورش وتبلیغات و..درست هزینه کنیم نیازی نداریم چندین برابر برای جلوگیری از این بزهکاریها هزینه کنیم.یعنی اگر به یک معلم یا یک پدر برسیم که نخواهند برای امرار معاش خود شغل دوم وسوم انتخاب کنند , جلوی خیلی از این ناهنجاریها گرفته می شود.

نقویان در ادامه گفت:من خجالت می کشم وقتی سوار آژانس میشوم می بینم راننده یک بازنشسته است یعنی کسی که 30سال خدمت کرده ساعت 1نصف شب که باید در کنار خانواده باشد برای امرار معاش مجبور است کار کند .اگر رسانه این واقعیتها را به فرهنگ تبدیل ودرست پخش کند بخش اعظمی از مشکلات جامعه رفع خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمین نقویان در ادامه ضمن انتقاد از اظهارات افراد غیر متخصص در مورد ازدواج موقت گفت:اولا همه علوم به سمت تخصصی شدن پیش می رودو من به عنوان یک طلبه حق ندارم در مورد سایر علوم مانند فیزیک وشیمی و زیست شناسی وطب ودندانپزشکی و...نظر بدهم ,در مورد مسائلی هم که پایه واساس دینی نیاز دارد به یک متخصص وکارشناس دین هم احتیاج داردافراد به صرف اینکه یکی دو تا کتاب ویا مجله خوانده اند به خود اجازه دخالت تخصصی ندهند. ثانیا حتی یک موضوع ممکن است چند شاخه وبعد داشته باشد مثلا یک بعد اجتماعی داشته باشد که یک جامع شناس باید نظر دهد گاهی یک بعد دینی دارد یک کارشناس دین باید صحبت کندگاهی یک بعد اقتصادی دارد که نیاز به یک اقتصاددان داردو...من از نمایندگان محترم وحتی سایر اقشار خواهش می کنم در موضوعی که در جامعه می تواند معضل ایجاد کندصحبت نکنند.حتی ممکن است افراد شیادازاین قضیه سوءاستفاده کنندوبگویند فلانی گفته صیغه وما صیغه کردیم وبردیم.

نقویان درپایان گفت:آیا حاضرند فردا برای دختر خودشان چنین اتفاقی بیفتد. رسانه هم باید با این مسائل کارشناسانه تر برخورد کند و با افراد متخصص و با تجربه مشاوره کند و در نهایت توسط کسی در رسانه مطرح شود که نفوذ کلام بیشتری در جامعه دارد


فاجعه ای به نام فاحشه گری

فاجعه ای به نام فاحشه گری

 سکوت شبهای تهران را گاهی صدای بوق های پی در پی یک ماشین مدل بالا می شکند،اما نیمه شب است و چه نیازی به بوق زدن؟خوب که بنگری در گوشه ای از خیابان سایه ای نحیف از یک زن را می بینی ،زنی که برای قیمت فروش تنش در نیمه شب چانه می زند.زنی که به ظاهر لبخند به لب دارد و گاهی بلند می خندد اما مشخص نیست پشت آن چهره رنگ آمیزی شده هم لبخندی هست یا خیر؟کسی چه می داند شاید این لبخندها واقعیست ،شاید هم از سر دردمندی و استیصال است . اما چشمان بی تفاوت و عاری از شور زندگی و گاهی نمناک را چطور می توان توجیه کرد؟

هشدارهای وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی درباره افزایش انتقال بیماری ایدز از طریق رفتارهای پرخطر جنسی سبب شده است که بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان با این سوال جدی روبرو شوند که واقعاً پدیده رفتارهای پرخطر جنسی که روسپیگری نیز بخشی از آن است چگونه مهار می شود ؟


هر چند هشدارهای وزیر بهداشت بیشتر ناظر بر راه های جلوگیری از انتقال بیماری ایدز بود اما به نظر می رسد مشکل ریشه ای تر از انتقال این بیماری اصل این روابط است که به شدت با فرهنگ ، تمدن و مکتب عزت بخش ما در تضاد است .


معضل اجتماعی تن فروشی که از آن به عنوان فحشا و اعمال منافی عفت یاد می کنند ، از دوران باستان وجود داشته است و کسانی که در برابر پاداش مادی خواهشهای جنسی افراد را برآورده می کردند، روسپی نامیده می شدند. در طول تاریخ "اروپا" به مرکز فساد بزرگ شبیه بود. پس از اواخر قرن 18 این پدیده بیش از پیش در اروپا متداول شد.در اروپای قدیم به دلیل اینکه زنان و دختران طبقه پایین جزو املاک ارباب(فئودال) به حساب می آمدند و اجازه ازدواج نداشتند، رفتارهای خارج از چهارچوب خانواده در بین آنها رواج داشت.


درایران نیز به دلایل آسیبهای مختلف اجتماعی که زنان با آن دست و پنجه نرم می کنند ،این پدیده از دیر باز وجود داشته است و امروز نیز وجود دارد . هر چند این عمل امروز در کشور ما جرم محسوب می شود ،اما برخی از جامعه شناسان و تحلیلگران اجتماعی این پدیده را در زمره آسیب های اجتماعی معرفی می‌نمایند و خواهان آسیب شناسی جدی آن هستند .


در حال حاضر و بر اساس تحقیقات میدانی در دانشگاه ها ، فاحشه گری در ایران به طرق مختلفی انجام می شود.از نظر بیماری های آمیزشی پر خطر ترین فواحش ، زنان ولگرد و خیابانی اند که در مسافر خانه ها و مکان های دیگر ساکن هستند. همچنین زنان معتاد و الکلی گاهی برای تامین هزینه اعتیاد به این کار مبادرت می کنند. برخی از فواحش پیر با سازماندهی گروه هایی به صورت سیستماتیک اقدام به این امر می کنند آنها با شناسایی و جذب دختران فراری به خانه های فساد ،آنها را در اختیار مردان ثروتمند قرار می دهند. همچنین دسته هایی وجود دارند که با در اختیار گرفتن دختران جوان و ایجاد ارتباط با مردان ثروتمند اقدام به اخاذی از آنها می کنند. برخی زنان نیز در منزل خود تن فروشی می کنند. فاحشه های آژانسی هم پدیده ای جدید است در این حالت زنان فاحشه در ماشین های سواری پیشنهادات غیر اخلاقی خود را مطرح می کنند. به هر حال بسته به وضعیت زندگی و سطح امکانات نوع عملکرد فاحشه ها متفاوت است.


دلایلی چون فقر ،اعتیاد ،ازدواج اجباری،بیکاری،زیاده خواهی و تنوع طلبی مردان،وجود فضای یاس و ناامیدی بین برخی جوانان و عدم وجود امکانات برای ازدواج و تشکیل خانواده،ازدواج مجدد مردان ،همه و همه جزء عواملی هستند که در رواج فحشا در جامع موثرند.


آنچه مسلم است ،مهمترین عامل بروز فحشا فقر و ناتوانی زنان در تامین مایحتاج اولیه زندگی شان است.طلاق و نابسامانیهای خانوادگی، زندگی در محلات جرم خیز ، افزایش حاشیه نشینی و مهاجرت ، بی سوادی و ناآگاهی از جمله عوامل افزایش پدیده فحشا است و برخی زنان به دلیل پایین بودن سطح آگاهی و عدم تکوین شخصیت و تلقین پذیری در این زمینه آسیب پذیر تر هستند.


با وجود قبح این عمل در جامعه و پنهانکاری این زنان،امکان آمارگیری دقیق در زمینه فحشا وجود ندارد و به نظر می رسد مسئولین نیز تا کنون تمایلی به جمع آوری و ارائه آمار در این زمینه نداشته اند و این مساله پنهان بودن فحشا و نبودن آمار صحیح و قابل استناد می تواند مشکلات بسیاری را برای بنیان خانواده ها و عفاف جامعه ایجاد کند.

با این وجود که تاکنون هیچ آمار رسمی و گزارش دقیق درباره اشکال نمودار شدن روسپیگری در ایران منتشر نشده است،اواخر سال گذشته مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در کنفرانس خبری خود با اذعان به این مطلب گفت: «دسترسی به زنان روسپی با هیچ روشی برای ما میسر نیست و هیچ‌کجا آماری هم در این ارتباط وجود ندارد.» و این گفته مدیر کل تاکیدی است بر در دسترس نبودن آمار در زمینه روسپیگری.

شاید بتوان گفت آخرین آمار و بررسی پژوهشی درباره میزان رواج این مسئله در تیر ماه سال 88 منتشر شد و در آن مقطع سیدکاظم رسول زاده طباطبایی مدیر گروه روانشناسی دانشگاه تربیت مدرس گفت: «در دهه 60 و 70 سن روسپیگری بالای 30 سال بود اما اکنون سن روسپیگری از 15 سال به بالا رسیده است.»

در همین حال حسین علی زاهدی پور کارشناس ارشد جامعه شناسی و عضو دیگر این کارگروه نیز به بخش دیگری از این آمارها اشاره کرد و گفت: «11 درصد روسپیان شهر تهران با اطلاع همسرانشان دست به روسپیگری می زنند. این آمار نشان می دهد که نه تنها به مساله بیکاری زنان بلکه به بیکاری مردان و پیامدهای آن نیز باید توجه بیشتری شود.»

رسول روشن استاد دانشگاه شاهد و کارشناس خانواده و مسائل جنسی به عنوان عضو دیگری از این کارگروه نیز به سبب شناختی پدیده روسپیگری پرداخت و گفت: «اگر به منشا شکل گیری رگه های شخصیتی افراد که آنها را به سمت چنین انحراف هایی می کشاند توجه کنیم، متوجه می شویم که خانواده با شکل دادن به شخصیت کودکان می تواند نقش موثری در پیشگیری داشته باشد.»

او ادامه داد: «تحقیقات نشان داده است که بعضی از این افراد به خاطر انتقام و انتقام جویی و تنفر از خانواده و جامعه وارد این حیطه می شوند. در حالی که اگر کودک یاد بگیرد که دیگری را دوست داشته باشد و احساس امنیت نسبت به دنیای پیرامونش داشته باشد، چنین حالتی در او به وجود نمی آید.»


با وجود فقر آماری در این زمینه کارشناسان در یک مسئله اتفاق نظر دارند و آن مسئله این است که روسپیگری در ایران در شرایط نگران کننده به سر می‌برد و با توجه به شرایط بد اقتصادی و افزایش فقر،همچنین بالا رفتن سطح زندگی،این وضعیت بدتر هم خواهد شد. از همه بدتر آن که به گزارش سایت فرارو تحقیقات دانشگاه شهید بهشتی نشان داده است که آمار روسپیگری بین زنان متاهل بیشتر از مجردهاست و این فاجعه بنیان خانواده را از درون می پوساند و سست می کند و البته آمار افزایش طلاق نیز مدرک مستدلی برای این ادعا محسوب می شود.


آمار طلاق به ثبت رسیده در یازده ماه نخست سال 88 نسبت به مدت مشابه در سال قبل از آن 2/13 درصد افزایش داشته است. این آمار با محاسبه 114 هزار و 674 واقعه طلاق ثبت شده در سال گذشته به دست آمده است که بیشترین آنها مربوط به مردان 25 تا 29 سال است و از این میان سه هزار و 917 رویداد طلاق مربوط به مردان بالای 60 سال است. این گزارشات مطابق با جدیدترین آمار ثبت و احوال ارائه شده است.


در هر حال آنچه مسلم است،این معضل اجتماعی ،چه پنهان باشد و چه آشکار در جامعه ایرانی وجود دارد و انکار وجود آن راه حل مناسبی برای مهار این عمل زشت نیست. اولین نکته اساسی برای حل هر مشکلی پذیرش مشکل است . بنابراین باید ابتدا پذیرفت هنوز عده ای در جامعه ما هستند که رفتارشان سبب ننگ جامعه مسلمان ایرانی است و همین عده اندک با رشدی کمی شان سبب شده اند که وزیر بهداشت نیز نسبت به احتمال روبرو شدن با آتشفشان ایدز از راه رفتار های پرخطر جنسی هشدار بدهد . بنابراین باید به صورت ریشه ای به بررسی این پدیده در ایران پرداخت و از طریق تحقیق و پژوهش راه حل های مناسب را پیدا کرد تا این پدیده زشت از جامعه پاک ایرانی ریشه کن شود و اگر ریشه کن هم نمی شود لااقل روندی رو به رشد نداشته باشد