سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

درد و دل با محبوب

    نظر

خواهم شبی دریا شوم غوغا کنم غوغا کنم
بر هر کران سر بر زنم ، شاید تو را پیدا کنم
از موج خیز قهر تو سر بر کشم طغیان کنم
ار هفت اقلیم تو را در خود کشم دریا کنم
در دست طوفان غمت غوطه خورم غلطان شوم
تا سر نهم در پای تو، سر را رها در پا کنم
از نشأت باران الطاف تو گوهر زا شوم
هر قطره را در جان خود دُردانه ای والا کنم
گر با سر انگشت جنون در کوبم و نگشاییم
آنقدر سر کوبم به در تا رخنه در خارا کنم
چون گسترم دامان خود بر ساحل آغوش تو
تر دامن بی مایه را ، رسوا کنم رسوا کنم
بر پرنیان جامه ام خون شفق ریزد اگر
با هفت آبش شویم و چون مریم عذرا کنم
دل را بپالایم ز غم ابروی بگشایم ز هم
تا لایق عشقت شوم هر زشت را زیبا کنم
پشمینه بر گیرم زتن عریان شوم از خویشتن
فارغ ز فکر ما و من امروز را فردا کنم
چشمم شود ائینه ات سر بر نهم بر سینه ات
تو شاهد و مجنون شوی من خویش را لیلا کنم
سیماب جانِ جان من چون آیت رویت شود
صد فخر از اشراق خود بر گنبد خضرا کنم
کام نهنگ عشق را پر سازم از آغوش خود
در لا مکان بی زمان من خویش را دریا کنم
از شور در اوج آیم و از هر کران موجی زنم
از بیکران عشق تو مرگست اگر پر واکنم


سروده رهبرانقلاب برای امام زمان(عج)

    نظر

دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو
ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو چون آسمان مه آلوده ام زتنگ دلی
پراست سینه ام از اندوه گران بی تو
نسیم صبح نمی آورد ترانه شوق
ســــر بهـــار ندارند بلبـــلان بی تو
لب از حکایت شبهای تار می بندم
اگر امان دهدم چشم خونفشان بی تو
چو شمع کشته ندارم شراره ای به زبان
نمی زندسخنم آتشی به جان بی تو
ز بی دلی و خموشی چو نقش تصویرم
نمی گشایدم از بی خودی زبان بی تو
عقیق سرد به زیر زبان تشنه نهم
چو یادم آید از آن شکرین دهان بی تو
گزاره غم دل را مگر کنم چو امین
جدا ز خلق به محراب جمکران بی تو


مناجات منتظران

    نظر

خدایا!
تشنگان جمال خودت را، به جرعه ای از جمال مهدی(عج) مهمان کن.
خدایا!
من از آن زمان که شنیده ام «محبوبمان ناشناس در میان ما می گردد و در همین فضا تنفس می کند و وقتی ظهور کند همگان می گویند که ما پیش از این او را دیده ایم» به همه سلام می کنم.
شاید که لااقل پاسخی هر چند به ناشناس از او بشنوم.
ای خدا تا کی ما ناشناس بمانیم و او ناشناخته بماند.
«عَجِّل لِوَلیّکَ الفَرَج».
ای خدای مهدی!
در جهان کیست که ریزه خوار سفره ی امام نیست.
چشمی عنایت کن که ولی نعمت خویش را باز شناسیم.
ای خداوند فرج و شدت!
کاسه ی صبر و انتظار، لبریز شده است. به دست موعودت، عالم و آدم را از این فتنه های آخرالزمان برهان!...
ای خدای محمد!
تنها چاره ی جاهلیت آخرالزمان، ظهور حجت خاتم است.
در فرجش تعجیل بفرما.
ای خدای مدینه!
احساس غربت و مظلومیت شیعه را در مدینه ای که وطن تشیع است به ظهور فرزند مدینه التیام ببخش...
ای خدای حضرت منتقم!
از کربلا همچنان خون تازه می جهد و این زخم کهنه جز به دست قدسی مهدی(عج) مرهم نمی پذیرد.
«عجل علی ظهوره»
ای خدا!
چنان زمینگیر دنیامان مکن که وقت ظهور، توان برخاستن نداشته باشیم.
خدایا!
برای دل سپردن، از آن محبوب پنهانی و معشوق آسمانی شایسته تر کیست؟ دل های سرگشته را به ظهورش پیوند بزن.
خدایا!
دل را به ظهور عشق چراغان کن، و جان را به حضور محبوب، نور باران...
خداوندا!
ما مدعیان دروغین انتظاریم. حرف از چشم انتظاری محبوب می زنیم اما به اندازه ی ساده ترین دوستانمان هم گوش به زنگ آمدنش نیستیم. الفبای انتظار را به ما بیاموز و لذت انتظار را به ما بچشان.
گزیده ای از مناجاتهای سید مهدی شجاعی


وسواس

    نظر

نظام خلقت نظام قضا و قدراست، و همه مخلوقات از اندازه و حد مشخصی برخوردارند. همچنین حرکت انسان به سمت ابدیّت نیز، فرمول هایی کاملا ریاضی دارد که انسان باید آنها را کشف نموده و در همان محدوده حرکت کند. موفقیّت انسان برای حرکت مستقیم به سمت بهشت در رعایت حدود الهی است، لذا تمام تلاش شیطان نیز، تغییر همین اندازه ها و حدود میباشد.
زمانی که شیطان نمی تواند فرد را به گناه وادار کرده و او را مرتکب فعل حرام گرداند، از طریق جابه جا کردن حدود و اندازه ها در مقدّسات وارد شده و آرام آرام به انسان می آموزد که حدود الهی مقدّس نبوده و او را با اندازه ها و حدود خود به کارهای خوب و مقدس دعوت می نماید. بعد از مدّتی میبینیم که فرد مومن و بانشاط دیروز به انسان ظاهراً مومن، اما منحرف و پژمرده امروز تبدیل شده است.
بیماری وسواس یک بیماری بسیار خطرناک بوده و ناشی از عدم رعایت ریاضیات و اندازه های خداوند، و رعایت حدود شیطان است. وسواس در اثر بی عقلی، انحراف عقیدتی و اخلاقی و برخورد ناصحیح در برابر اینگونه حملات ایجاد میشود. باید یادآوری کنیم که شخص وسواس از آنجا که به ریاضیات شیطان عادت کرده است، معمولا پندپذیر نیز نخواهد بود.
از طرفی تغییر در اندازه ها و حدود الهی، مکتب های مختلفی را پدید آورده که پیروی از آنها، انسان را به سرعت به آغوش جهنم می رساند، چرا که ساختارها و حدود رعایت شده کاملاً شیطانی بوده اند. مکاتبی با عناوین عرفانهای هندی، عرفانهای سرخپوستی و ... از این دسته مکاتبند.
وسواس در شستشو

نجاست در دو حالت تأیید می شود:
1- خود شخص با چشم، عین نجاست را ببیند.
2- یک مسلمان یا دو عادل نجاست را تأیید کند.
بنابراین به واسطه احتمال و احساس نباید حکم به نجاست و پاکی داد.
چنین وسواسی مادر دو گناه بزرگ است: یکی کفر به علّت توهین به حدود الهی و دیگری اسراف که در واقع خیانت به دیگران در استفاده از موهبتهای الهی است. آگاه باشیم که بیهوده چیزی را نشوییم و یا هیچ شستشویی را تکرار نکنیم مگر آنکه عین نجاست را ببینیم.
شک در نماز و نحوه برخورد با آن
به شک هایی که شیطان به هنگام نماز، در ذهنتان ایجاد می کند بی اهمیّت باشید. اولین باری که با شکی غیرصحیح نمازتان را بشکنید، همان آغاز سقوط شما به دامن شیطان و مانوس شدن با او خواهد بود. در این هنگام شیطان درمی یابد که مرید خوبی برای خویش یافته و دیگر به آسانی رهایتان نخواهد کرد. شیطان تربیت پذیر است و ادامه روابطش با انسان به نوع واکنش فرد در برابر حمله هایش بستگی دارد. هدف اصلی او از اینگونه حمله ها ایجاد خستگی از تکرار عبادت و درنتیجه دلزدگی از آن است.
هرگز فراموش نکنید که؛ شک در نماز به مرور زمان باعث تنفّر از آن می شود. بصورتیکه دیگر نه تنها از اینکه وقت نماز رسیده خوشحال نمیشوید، بلکه غم بزرگی در دلتان پدیدار میگردد. از طرفی میدانیم که غم و ایمان دو چیزی هستند که هرگز در یک انسان جمع نخواهند شد. ورود هر کدام از ایندو به قلب آدمی، دیگری را از خانه دلش خواهد راند.
برای تمییز دادن شکهای صحیح و باطل حتما به رساله مراجع تقلید مراجعه کنید.
نکته مهم اینجاست که اعاده کردن واجبات بدون هیچ دلیل فقهی بسیار خطرناک است. مراقب باشید حتی عدم حضور قلب در نمازتان شما را به اعاده آن واندارد. میتوانید جهت جبران، تعقیبات نماز را با حضور قلب خوانده و یا نمازهای نافله و یا مستحبی را با نهایت دقت و آرامش به جا آورید.
یاد خدا و شکست شیطان
خداوند می فرماید: دین اسلام دین آسانی است؛ (ان الله یرید بکم الیسر) امّا شیطان با وارد کردن خرافه ها و بدعت ها در دین آن را سخت و سنگین جلوه میدهد. بنابراین باید تیزهوشانه از اینگونه بدعت ها فاصله گرفت. هرگز از خاطر نبریم که رشد انسانی ما در بی توجهی به نجواهای شیطان میسر است.
شیطان تسلطی بر انسان نداشته و به فرموده قرآن کیدش بسیار ضعیف است ( ان کید الشیطان کان ضعیفا. سوره نساء، آیه 76.)
تنها راه حملات او وسوسه هایی است که از طریق افکار گوناگون به ذهن انسان وارد می سازد.
در سوره مؤمنون آیه 97 میخوانیم: ( و قل رب اعوذ بک من همزات الشیاطین و اعوذ بک رب ان یحضرون؛ بگو پروردگارا پناه می برم به تو از شرّ وسوسه های شیاطین، و پناه می برم به تو از اینکه در نزدم حاضر شوند ).
طبق آیه بالا درمی یابیم که تنها راه نجات از وسوسه های شیطان، پناه بردن به آغوش خداوند و همنشینی با اوست. یاد خدا و وسوسه های شیطانی در یک قلب جمع نمیشوند، به محض اینکه قلبی به یاد خدا سرگرم شود شیطان به سرعت از آن خواهد گریخت. وبالعکس اگر آن را غافل از ذکر حق بیابد او را پناهگاه خویش میسازد. واین همان معنای دقیق عبارت وسواس الخناس است
پناهگاههای فرار از وسوسه
ـ ذکر لا اله الا الله، و اذکاری که پیشتر به آن اشاره کردیم، مأمن های بسیار عظیم و موثری هستند.
ـ ارتباط با اهل بیت باعث شادی، آرامش و امنیت در زندگی می گردد. افرادی که اهل توسل و دوستی با معصوم و اهل بیت نیستند خطر شکستشان بیشتر است.
خواندن دعای روز و زیارت روز جهت ارتباط با خدا و معصومین در ابتدای روز بسیار آرامش بخش است.
- روزه در ابتدا، وسط و آخر ماه، در پاکی دل از وسوسه ها و افکاربسیارموثر است.
کنترل فکر
در بسیاری از موارد دلشوره ها و نگرانی های ما معلول ارتباطات ما هستند، زیرا ارتباطات، تولیدکنندگان افکارند. اگر دریافتیم که تبعات یکی از ارتباطات ما ، افکار بد و اضطراب آور است، باید به سرعت آن ارتباط را قطع کنیم.
انسانی که فکری آرام و روحی شاد می طلبد، موظف است منشأ فکرهای ناآرام و اضطراب آور را در وجودش قطع کند. اولین قدم برای رسیدن به این هدف آن است که به حلال بودن لقمه خود یقین داشته باشید. لقمه حرام تمام زحمات شما را نابود خواهد کرد. غیر از خوردنیها، شنیدنیها، بوییدنها و دیدنیها نیز درایجاد فکر بسیار موثرند. لذا باید هوشیارانه مراقب ورودی های حواس خود باشیم.
از همین امروز سعی کنیم به غیر از امور متعالی و خیر به چیزی فکر نکنیم. اموری که سوء ظن، بدبینی، اضطراب، غم و ترس را به دنبال دارند، باید به سرعت از لوح ذهن ما پاک شوند، چرا که هیچ فکری ارزش توقف و یا عقب گرد ما را در مسیر حرکت ابدیمان ندارد.
باید بدانیم که لذات خیالی از لذات حسی قویترند و کم کم منشأ عمل میگردند. خیالات آلوده اگر کنترل نشوند، درنهایت فرد را به سمت انجام آن در واقعیت سوق خواهند داد.
نظر اسلام درباره درمان روح
اسلام جهت کنترل آسانتر اذهان مومنین از افکار آلوده، کنترل روابط و ایجاد محیط عاری از عوامل تحریک کننده را توصیه می نماید. اما جوامع غربی این رفتار را مخالف آزادی دانسته و آنرا عامل ایجاد مصیبت های بسیاری دانسته اند.
گفتیم که ذهن و دل، ابزار اصلی فعالیتهای انسانی است. ذهن آلوده و خسته هرگزنمی تواند از ارتباط با خدا لذت برد. بنابراین طبق دستورات آئین اسلام، همیشه پیشگیری آسانتر و کم هزینه تر از درمان است. پس فراموش نکنیم که بزرگترین قدم برای سالم نگه داشتن روحمان، دوری از تمام شرایط، مکانها، ارتباطات و تمام چیزهایی است که بگونه ای برای ما عامل تحریک کننده محسوب شده و تولید افکار منفی مینماید.
راهکارهایی برای سلامت فکر
...ـ ورودی های فکر و ذهن را کنترل کرده و مراقب باشیم تا تغذیه روحی خوبی داشته باشیم.
ـ وابستگی هایمان را به هرآنچه که مشغولمان کرده، کم کنیم؛ چرا وابستگیها اضطراب زا هستند.
امام علی(ع) می فرماید: (ما رأیت ضلا مثل اشتغال قلبی بفارغ القلب منی ـ من هیچ گمراهی را از این بالاتر ندیدم که دلم به کسی مشغول باشد، که دل او مشغول من نیست.)
ـ سخت گیری ها و تجملات را کنار گذاشته و ساده ترزندگی کنیم. سادگی در آرامش فکر بسیار موثر است.
ـ از رقابت هایی که باعث ایجاد اضطراب می شود بپرهیزیم.
ـ برای حل تمام مسائل زندگی برنامه ریزی کرده و آنها را در زمانهایی که به آرامش و حرکت معنوی ما آسیب نمی رسانند، انجام دهیم. تصور اینکه کار مشخصی باید در زمان خاصی به پایان رسد، استرس زا بوده و ما را عصبی خواهند کرد.

نکته آخر؛ الا بذکر الله تطمئن القلوب
آگاه باشید که دلها با یاد خدا آرام می گیرد.


وسوسه

    نظر

یکی از بزرگترین موهبتهای خداوند در جهت رشد انسانها در مسیر کمال، وسوسه هایی هستند که چون واکسن عمل کرده و موجبات تعالی روح ما را فراهم می آورند. میدانیم که واکسن ها میکروبهای ضعیف شده ای از بیماریهای مهلکند، که به محض ورود به بدن، آن را به مقابله با خویش وامی دارند. نتیجه این مبارزه، تولید پادتن ها و قدرت یافتن بدن برای مبارزه با اصل چنین بیماریهایی است که همواره او را تهدید میکرده است. بدون وجود وسوسه ها هیچ انسانی به مقام قرب الهی نمی رسد، چرا که وسوسه ها جریانهای مخالفی هستند که درمسیر کسب کمالات انسانی بر ما وارد میشوند. درصورتیکه در مقابل این پیشنهادات منفی، موفق به انتخاب درست و در نتیجه رفتار صحیحی شویم، قدرت جدیدی را به نفس خویش هدیه کرده ایم که می تواند با سرعت بیشتری در این مسیرحرکت نموده و از خطرات و حملات بیشتر و قویتری در امان بماند. تمام ارزش آفرینش انسان نیز در قدرت اختیار و انتخاب او در چنین لحظات سازنده ای است.
وسوسه و الهام در مسیر حرکت ابدی
هرگز فراموش نکنیم که در مسیرحرکت به سمت ابدیّت باید دائماً خود را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط ضعف و قوت نفسمان را کشف کنیم. وسوسه ها چونان آئینه هایی هیستند که خود حقیقی ما را به ما نشان داده و ما را از توهمات و افکار خیالی در رابطه با شخصیت انسانی مان بازمیدارند، و به اینصورت به شناخت صحیح ما از خود کمک فراوانی مینمایند. وسوسه ها میدانهای آزمایشند. در رویارویی با آنها درمیابیم که آیا قدرت مقابله با این سطح وسوسه ها را داریم یا نه؟ اگر پیروز میدان بودیم که الحمدلله، اما اگر نتوانستیم درست تصمیم گرفته و شکست خوردیم، به میزان ضعفمان پی برده و سعی میکنیم که در حملات بعدی هوشیارانه عمل کرده و آرام آرام این قدرت را در نفسمان تثبیت کنیم تا به یقین برسیم.
الهام، درست نقطه مقابل وسوسه است که از جانب فرشتگان جهت آرامش بخشیدن و کسب بینش برای مبارزه با وسوسه ها به کمک انسان می آید. با کمک الهامات الهی میتوان آرامتر و صحیحتر تصمیم گرفته و انسانی تر رفتار کرد.
وسوسه ها، میادین مبارزات حقیقی
خداوند در سوره ق، آیه 16 می فرمایند؛
و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما توسوس به نفسه و نحن اقرب الیه من حبل الورید.
وما انسان را خلق کردیم و آنچه را که نفسش به او وسوسه میکند میدانیم وما از رگ گردن به او نزدیکتریم.
طبق این آیه میتوان گفت؛ وسوسه امری طبیعی است که با نظارت خداوند و در محضر او انجام می گیرد. بنابراین خداوند شاهد تمام آزمونهایی است که انسان از رهگذر وسوسه ها پس میدهد و مراحل رشد او را میبیند.
یادمان باشد که؛ هرچه وسوسه ای بزرگتر و مبارزه با آن سخت تر باشد، قدرت و رشدی که در پیروزی علیه آن نهفته است نیز بسیار عظیم خواهد بود.
در واقع وسوسه ها، عرضه شدن معشوقهای دروغین بر ما هستند تا میزان صداقتمان در اقرار به لا اله الا الله مشخص گردد. هر چقدر عشق ما به اله حقیقیمان بیشتر باشد، قدرت مبارزه ما نیز در برابر وسوسه ها و الهه های دروغین بیشتر خواهد شد. بینش و بصیرت به اینکه تمام وسوسه ها در محضر معشوق ما صورت میگیرد، عامل اصلی پیروزی در این میدان نبرد است.
در سوره ناس می خوانیم: قل اعوذ برب الناس، ملک الناس، اله الناس، من شر الوسواس الخناس... میبینیم که در این آیه از شیطان به وسواس خناس ( نزدیک شونده و دور شونده) تعبیر شده است. شیطان دائما دور قلب انسان طواف میکند تا نقطه ضعفی در آن پیدا کرده و از همان طریق به او حمله نماید. اما به محض اینکه انسان به یاد پروردگارش می افتد و به آغوش آن مالک مدبری که خود خالق شیطان، و دافع وسوسه هایش است پناه می برد، به سرعت فاصله گرفته و میگریزد. بنابراین پس از رسیدن به استحکام و یقین، از شر بسیاری از وسوسه ها در امان خواهیم بود.
افکار منفی
گاهی افکاری از ذهن ما میگذرد که بسیار زننده، آزاردهنده و به شدت منفی می باشند. در این مواقع واکنش همه انسانها از دو حالت زیر خارج نیست:
الف- با آغوش باز از این دسته از افکار استقبال کرده و آنها را با لذت می پذیرید.
ب- از اینکه ذهن شما گذرگاه این گونه افکار شده به شدت آزرده شده و احساس شرم می کنید. و دائما سعی میکنید که آنها را از خود دور نمایید.
اگر شما جزو دسته دوم هستید، تبریک ما را بپذیرید. باید بدانید که تمام درگیریهایی که این گونه افکار در ذهن شما ایجاد کرده اند در نظر خداوند بسیار ارزشمند بوده و علامتی از ایمان خالصتان و رشددهنده شما میباشند.
اولین قدم در دفع چنین افکاری این است که؛ از ورود آنها به ذهنتان غمگین نشده و فراموش نکنید که آنها مربوط به ذهن شما نیستند، بلکه افکاری کاملا تلقینی از جانب شیطانند. یادتان باشد هرگز اینگونه افکار را برای کسی مطرح نکنید چرا که از قبح آنها میکاهد. شما مجازید که از مشاوری دانا و آگاه برای مواقعی که نتوانستید از عهده دفع بعضی از این افکار برآیید کمک گرفته و مسئله را برای او مطرح کنید.
اذکاری از قبیل ( امنا بالله و رسوله،لا حول و لا قوة الا بالله، لا اله الا الله، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ) نیز در چنین زمانهایی بسیار مفید است، چرا که اذکار، موجبات جدایی انسان از افکار باطل را فراهم می آورند.
وسوسه ها تا زمانی که در مرحله فکر هستند، خطر زیادی ندارند، امّا اگر در عمل ظهور کنند، موجب تکرار آسانتر و درنهایت تبدیل به عادت خواهند شد.
نبی اکرم (ص) می فرماید: ) خداوند از وسوسه ها و شک هایی که در ذهن ما می آید تا زمانی که آنها را به زبان نیاورده ایم و یا منشأ اثر قرار نداده ایم، می گذرد).
واقعیت این است که فکر گناه، به مرور زمان گناه تولید کرده و انسان را آلوده مینماید. از طرفی توجه بیش از حد به این نوع افکار نیز، انجام گناه مربوط به آن را در واقعیت امکان پذیر و آسان میکند.
همچنین شیطان تلاش می کند که این دسته از افکار را از طریق خواب به ذهن انسان وارد نماید. باید هوشیار بوده و هرگز این قبیل خوابها را باور نکنیم.
هجوم افکار منفی محدود نبوده و مخصوص گروه خاصی نیست. هر انسانی در هر سطحی از معنویت که باشد قطعا مورد حمله انواع وسوسه ها قرار خواهد گرفت. اینجاست که میزان هوشیاری هر فردی به او کمک میکند تا از این افکار به نفع خویش عمل کرده و جریان مخالف آن را در نفس خویش تثبیت نماید. هر قدر مخالفت ما با این دسته از افکار بیشتر و موضع گیریهایمان در مقابلشان صحیح تر باشد، ایمان و در نتیجه تقوای الهی بیشتر در نفسمان تثبیت خواهد شد.
حملات چهار جانبه ابلیس
- حمله از سمت چپ؛ در این حمله انسان به انجام گناه تشویق و ترغیب می شود تا سرانجام مرتکب گناه گردد.
- حمله از عقب؛ شیطان با یادآوری گذشته گناه آلود انسان، سعی میکند او را در نزد خودش گناهکار جلوه داده و روابط میان او و خدا را چنان تیره و تار به تصویر کشد که گوئی هرگز اصلاح شدنی نیست.
- حمله از جلو؛ ایجاد ترس و دلشوره از آینده و حوادث احتمالی در قلب انسان برای سلب آرامش انسان مومن از این دسته از حمله هاست.
- حمله از سمت راست؛ شیطان با وارد شدن از در مقدسات و تغییر در حدود و احکام الهی ، مسیر بهشت مومن را به سمت جهنم کج خواهد کرد.
شکهای اعتقادی
گاهی شیطان از طریق ایجاد شک و تردید در مسائل دینی و اعتقادی، وارد میدان مبارزه میشود. ناراحتی و تنفر شما از این دسته از افکار به این خاطر است که میترسید مبادا ایمانتان دستخوش چنین افکاری شده و به انسان سست عقیده ای تبدیل گردید. باید به شما مژده دهیم که همین ترس و تنفری که در درون خود حس مینمایید، به فرموده پیامبر اکرم (ص)، نشاندهنده ایمان ناب و خالص شماست.
هرگز این شکیات را به خود نسبت نداده و سریعا به آغوش خدا پناه برید، چرا که هیچ نیروی بالاتری برای بازگرداندن آرامش شما سراغ نداریم. ( آمنا بالله و رسوله و لا حول و لا قوه الا بالله ) از جمله اذکار بسیار ارزشمند و بزرگیست که در این مورد و تمام مواردی که انسان دچار ضعف شده است، نجات بخش خواهد بود. ذکر ( لا اله الا الله ) نیز از جمله اذکار مفید در اینگونه حمله ها میباشد.