سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مبحث عقد

    نظر
مبحث عقد
خطبه عقد:
دین اسلام برای برقراری محرمیت بین دختر و پسر بهترین روش را تعیین کرده است، اماروشهای سایر ادیان را نیز محترم شمرده است. خطبه باید به عربی خوانده شود . خود طرفین یا وکیل آنها می توانند خطبه را بخوانند . اجازه پدر و در نبود او اجازه پدربزرگ، برای عقد لازم است و در مواقعی که پدر در دسترس نیست یا بی مورد اشکال تراشی می کند، اذن دادگاه کافی است.
در عقد دائم، طرفین تا پایان عمر به هم محرم هستند و تعهدات ویژه ای نسبت به هم دارند در حالی که عقد موقت زمان مشخصی دارد و فقط محرمیت مطرح است و سایر ارتباطات باید با اجازه طرفین باشد. مرد نیز وظیفه نفقه دادن را ندارد اما در عقد دائم زن همسر شرعی و دائمی مرد است و باید شوهرش را اطاعت کند.
در محتوای عقد نامه باید دقت شود چون برخی موارد شرعی و برخی قانونی است که باید به آنها عمل شود . دختر می تواند علاوه بر شرایط عقد نامه شرایط ضمن عقد نیز تعیین کند که می تواند مثل اجازه برای ادامه تحصیل و...باشد .
دوران عقد و مزایای آن
فاصله میان نامزدی و عروسی را دوران عقد می نامند. که در صورت قابلیت طرفین مزایای بسیاری دارد. از جمله:
- شناخت طرفین و کسب تفاهم و هماهنگی
- شناخت هنجارها و ناهنجارهای خانوادگی
- آشنایی بیشتر با روحیات یکدیگر
- شناخت آداب و رسوم یکدیگر
- شناخت نقاط ضعف و قوت شخصیت زوجین
- پایه ریزی زندگی مستقل و تنظیم روابط در زمینه اقتصادی، تربیتی و معاشرتی
- یادگیری شیوه و فنون همسر داری و زندگی مشترک از طریق آموزش مستقیم، رفت و آمد با یکدیگر و مطالعه
- ایجاد آمادگی روحی برای ورود به زندگی جدید و متعادل کردن مسئله انس با خانواده
- افزایش محبت و دوستی و بها دادن به عواطف یکدیگر
بهداشت روانی در دوران نامزدی وپس ازآن:
بهداشت یعنی برخورداری از سلامت جسمی و روحی و روانی و اجتماعی
خانواده ای که زن از بهداشت روانی خوبی برخوردار باشد، خانواده ای سالم و متعادل است لذا زنان به عنوان مادر و همسر باید در زمینه بهداشتی اطلاعات لازم را داشته باشند.
عوامل تقویت روح:
خوشرو بودن و لبخند بر لب داشتن هنگام بیداری از خواب
محبت کردن که عامل بسیاری از دوستی ها و مودت هاست زنان به عنوان بنیانگذاران این روابط باید صبر و استمرار داشته باشند تا به نتیجه برسند .
حسن جویی ، چون حسن جویی دلها را به هم نزدیک می کند .
توجه داشتن به همسر و فرزندان
فهم و درک درست از یکدیگر
تشویق و تنبیه در جایگاه مناسب
قدردانی کردن
تفریح کردن حتی صحبت کردن هم می تواند تفریح محسوب شود
ارتباط جسم و روح:
جسم و روح در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر هستند تا آنجا که بسیاری از بیماریهای جسمی نشأت گرفته از بیماری های روحی است لذا باید روح را تقویت کرد و از بیمار شدن آن جلوگیری کرد.
خرید عقد و مراسم:
خرید عقد باید ساده باشد. چون چگونگی این رفتارها در زندگی آینده تأثیر گذار است. بهتر است هدایایی که طرفین در دوران عقد به هم می دهند بیشتر جنبه معنوی و عاطفی داشته باشد.
پاکی و روح معنوی مراسم عقد باید رعایت شود و با معصیت همراه نباشد.
معایب وآفات دوران عقد:
دوران عقد نباید طولانی باشد تا بتوان از بروز آفات آن جلوگیری کرد چون در این مدت بعضی از زوجین آسیب پذیر هستند.
علل و عوامل بروز آفات دوران عقد
- ایجاد وسوسه و اختلاف توسط افراد نادان و مغرض، دختر و پسر باید در ضمن احترام به بزرگترها مراقب باشند اختلافات، روابط بین آنها را سرد نکند، تا حدودی فراز و نشیب ها را با تعقل بگذرانند.
- ناتوانی در برقراری ارتباط سالم با والدین: فرزندان نباید به واسطه استقلال یافتن در این دوران با رفتار خود موجب رنجش آنها شوند. روحیه مادر نسبت به پسر بسیار حساس است؟؟ لذا آقایان باید خیلی با ظرافت عمل کرده و به هر دو طرف احترام بگذارند.
- زیاده روی در رفت و آمدها: رفت و آمدهای پسر نباید موجب ناراحتی خانواده دختر شود. آنها نیز باید موقعیت همسری پسر را درک کرده و مانع رفت و آمد ها نشوند. توانایی پسر در برقراری یک ارتباط سالم می تواند مانع این مشکلات شود.
- ناتوایی دختر و پسر توانایی برقراری ارتباط سالم و مناسب، را داشته باشند. از سخنان بی مورد نسبت به یکدیگر و خانواده هایشان جلوگیری کنند چه بسا می تواند عامل بدبینی شود.
دوران عقد نیازمند از خود گذشتگی است . لذا باید انتظارات را کاهش داد و محدودیتهای طرف مقابل را در نظر گرفت.
مهریه:
مهریه هدیه ای است از طرف مرد جهت جلب نظر زن و اثبات صفای قلبی و اخلاص مرد، که به هیچ وجه از طرف دین مورد بخشش قرار نمی گیرد و باید مطابق توان مالی پسر و وضعیت خانوادگی زوجین باشد.
تعیین مهریه بالا به علت چشم و هم چشمی، فخر فروشی و رقابت با دیگران صورت می گیرد؛ که باعث ایجاد دشمنی و بی مهری می گردد . مهریه در صورت عدم وجود محبت بین زوجین نمی تواند باعث پای بندی مرد به زندگی شود .
بخشش حساب شده قسمتی از مهریه بدون اینکه خانم تحت تأثیر احساسات یا فشار قرار گرفته باشد می تواند تأثیر گذار باشد.

 
عروسی:
ازدواج وسیله تکامل انسان است. از آنجا که شیطان مخالف رشد معنوی انسانهاست باید مراقب بود که برگزاری مراسم ، لباس و خرید و پذیرایی به فساد و حرام منجر نشود.
نظر اسلام در مورد جهیزیه:
اسلام جهیزیه را جایز شمرده است و آن را امری مستحب دانسته اما لازم و واجب ذکر نکرده است . این مسئله تأثیر روانی زیادی دارد، اما نباید به تکلف و حرام و اعمال ضداخلاقی منجر شود. هیچ از یک طرفین نباید در این مورد به یکدیگر فشار وارد کنند .
جهیزیه باید به مقدار لازم تهیه شود، چون در آینده می توان آن را تکمیل کرد . از طرفی تهیه برخی لوازم زندگی از جانب پسر هم امری پسندیده است

مراحل خواستگاری

    نظر
مراحل خواستگاری
دختر و پسر بعد از اعلام آمادگی برای ازدواج نیازمند همکاری خانواده ها هستند. خواستگاری از طرف مرد انجام می شود که به علت تناسب آن با روحیه خاص خانم ها بسیار مناسب است. پس از جواب مثبت توسط خانواده دختر که بعد از تحقیق صورت می گیرد خانواده ها باید مقدماتی را جهت ملاقات و گفتگوی دختر و پسر مهیا کنند تا آنها بتوانند نظرات و انتظارات خود را به یکدیگر بگویند.
نکات لازم در مرحله ملاقات وخواستگاری
بهتر است در مواردی که آشنایی قبلی وجود ندارد پسر خود، دختر را ببیند. خانم ها باید در این مرحله به مردان اجازه دهند به راحتی آنها را ببینند تا در آینده مشکل ایجاد نشود.
راه های کسب شناخت:
1) مشورت کردن: فواید کثیری دارد و هیچ کس بی نیاز از آن نیست. مشخصات مشاور:
- رشد عقلی و فکری داشته باشد
- بخیل، تنگ نظر و ترسو نباشد
- خیر خواه و علاقه مند به مصالح شخص باشد.
- ذینفع نباشد.
2) تحقیق کردن:چون فرزند محصول خلقیات و ارتباطات خانواده است باید در مورد خود و خانواده اش تحقیقات لازم را انجام داد. دختران در اغلب موارد از نظر اخلاق و رفتار به مادر شبیه می شوند لذا می توان از این نکته به عنوان توصیه عملی بهره برد.
منابع تحقیق: معرف، محل کار و همسایه ها. همچنین دشمن شخص می تواند بیانگر شخصیت فرد باشند.
3) توجه به ظاهر: ظاهر افراد به طور معمول تا حدی می تواند بیانگر شخصیت فرد باشد. امام علی (علیه السلام) می فرمایند:"الظاهر عنوان الباطن "
4) گفتگوی مستقیم: از طریق گفتگو و عکس العملهای فرد در هیجانات مثبت یا منفی می توان به اخلاق و ادب شخص پی برد.
نکات لازم درهنگام گفتگو کردن
در گفتگو طرفین باید خط مشی کلی زندگی و خصوصیات اخلاقی خود را صادقانه بیان کنند. از ایجاد جاذبه های دروغین و کاذب نسبت به طرف مقابل پرهیز کنند. به هنگام معرفی در جنبه های مثبت یا منفی، اغراق نکنند. گفتگوها در عین رعایت ادب و بی تعارف باشند. سوابقی که غیر قابل پوشش است بیان شود. صداقت در این گونه مسائل باعث جلب اعتماد می گردد و تأثیر خوبی در روابط آینده خواهد داشت. از بیان مسائلی که ضرورت ندارد پرهیز شود.
باید توجه کرد که سعی در تغییر دادن اخلاقیات همسر پس از ازدواج در اکثر موارد بی نتیجه است. ضمنا به قول هایی که طرفین قبل از ازدواج به یکدیگر می دهند نباید اعتماد کرد چون ممکن است اجرا نشود.
پس از انتخاب بر اساس معیارهای صحیح باید خالصانه از درگاه خدا، طلب خیر و سعادت کرده و نتیجه را به خدا بسپاریم.

 
لزوم همراهی عشق و عقل در انتخاب
عشق مقدس است و باعث اتصال انسان به تمام زیباییهاست. دین اسلام تأکید دارد انتخاب همسر تنها براساس عشق نباشد بلکه با نگرش عقلی همراه باشد؛ چون جایی که عشق است عقل نیست و هیچ یک نمی توانند ارزیابی حقیقی از شخصیت واقعی همدیگر داشته باشند. در صورت شکل گرفتن چنین زندگی، به تدریج ازهیجان اولیه کاسته می شود و مشکلات خودنمایی می کند. در حالی که اگر بر اساس معیارهای صحیح انسانی و الهی باشد طبق وعده خدا مودت و رحمت الهی ایجاد خواهد شد.
رضایت والدین :
رضایت والدین در آینده زوجین بسیار موثر است. عدم رضایت آنها از طریق دخالت بی مورد در زندگی زوجین، تنها گذاشتن آنها در مواقع بحرانی، عدم ارتباط دو خانواده با همدیگر موجب آسیب روحی دختر و پسر می گردد؛ در حالیکه حضور فعال خانواده دختر باعث دلگرمی و نوعی پشتوانه است.
استخاره :
استخاره طلب خیر کردن است ودر صورتی که مقدمات عقلی و شرعی کار طی شده باشد قابل قبول است. اگر بعد از تعقل و آگاهی از دستورات شرع و مشورت و تحقیق حالت تردید وجود داشته باشد استخاره توسط شخص سلیم النفس اشکالی ندارد و در بقیه موارد بی مورد است.البته بعد از استخاره باید به آن عمل کرد.
وضعیت زنان در اسلام
زنان در اسلام بسیار مقتدر و قوی هستند به شرط آنکه وجودشان را تحت تعبدالهی درآورند و اسلام و احکام خدا را در زندگی پیاده کنند. احکامی مانند تعلق مهریه، واجب النفقه بودن زنان توسط مردان و... باعث می گردد زنان از نظر اقتصادی پشتوانه محکمی داشته باشند.
توجه به دستورات اسلام در انجام اعمال
اگر افعال انسان منطقی و برگرفته از اسلام باشد نیازی به تأیید دیگران ندارد و پذیرش یا عدم پذیرش آنها نباید دلیل بر ترک یا انجام عمل شود. همچنین تکرار عمل توسط عده ای از افراد به تدریج باعث همه گیر شدن آن عمل می گردد..
آفات ازدواج
آفات ازدواج در ابعاد معنوی و عاطفی و روحی
تشکیل خانواده دو چهره مبارک و نامبارک دارد که مربوط به نوع برخورد انسان است. اگر انسان در ازدواج اهداف عالی را در نظر بگیرد، ازدواج مبارک و در غیر این صورت، نامبارک است. آفات ازدواج شامل مواردی است که مانع از تحقق اهداف آن می گردد.و به علت در نظر گرفتن اهداف نادرست یا نداشتن آمادگی فکری و روانی طرفین با وجود در نظر گرفتن اهداف خوب ظاهر می گردد
این موارد شامل سه دسته اند :
1) در زندگی دنیایی اثری ندارد و خانواده احساس خوشبختی می کند ، ظهور آن در قیامت و برزخ است .
2) اثرات آن در زندگی دنیایی توأم با سختیهایی است که در طول زندگی تحمل می شود .
3) علاوه بر ظهور در آخرت ، اثرات آن در دنیا هم ظاهر شده و خوشبختی دنیا و آخرت را سلب می کند .
آفات وآسیب شناسی ازدواج
1) عدم وجود دیدگاه صحیح نسبت به ازدواج و جنس مخالف: دیدگاه منفی نسبت به جنس مخالف و ازدواج مانع از ایجاد علاقه و آرامش بین زن ومرد می گردد.
2) داشتن حس برتری جویی: متأسفانه در بعضی از ازدواج ها،یکی از زن و مرد سعی درایجاد تسلط همه جانبه دارند در حالی که هر یک به عنوان مظهری از جمال و جلال الهی حدود تعیین شده ای دارند که باید رعایت کنند و خروج از آن حدود باعث برهم خوردن تعادل خانواده می شود.
3) تفکر رویایی و خیالی در مورد جنس مخالف: نداشتن شناخت و دیدگاه درست خانم ها نسبت به آقایان باعث ایجاد توقعات و انتظارات بالا و در پی آن رنجش و ناراحتی می شود.
4) عشق و علاقه از طریق نادرست: ازدواج هایی که از طریق آداب و رسوم خانوادگی با وجود اختلاف بین طرفین تحمیل می شود، عشق های زودرس و تصادفی که گاه بر اثر تلقین محیط ایجاد می شود، تعادل انسان را برهم زده به سمت ازدواجی پیش می رود که سنخیتی با او ندارد. اظهار علاقه هم نباید مانع از توجه به کارکردهای مورد انتظار خانواده شود. لذا لازم است در مواردی با احساساتمان مبارزه کنیم چون در قبال خود و فرزندانمان مسئول هستیم.
5) نداشتن کفویت و تناسب: عدم هماهنگی می تواند در مسایل عقیدتی و اختلاف در درک مفهوم و هدف زندگی، در احساسات و عواطف و درک همدیگر باشد.
6) ازدواج به دلیل زیبایی: زیبایی به عنوان ارزش گیاهی نباید صرفا انگیزه ازدواج باشد چون این گونه ارزش زن پایین می آید. در صورت ضعف معنوی، زیبایی عامل انحراف فرد می شود. زیبایی ظاهری در کنار زیبایی معنوی پسندیده است.
7) ازدواج به خاطر ثروت: مانع از ایجاد رابطه صحیح و علاقه واقعی می شود. اگر ارتباطی ایجاد شود دوامی نخواهد داشت.
8) ازدواج از روی ترحم: قبول ازدواج با هدف نجات پسر از بحران روحی و عاطفی و یا دلسوزی در حالی که معیارهای قابل قبول ازدواج را ندارد. ازدواج با افراد جانباز، انگیزه الهی و توانایی بالایی را می طلبد. در همه موارد خانم باید قابلیت تحمل مشکلات را داشته باشد و منت نگذارد چون در اغلب موارد حالت پشیمانی و رنج روحی باقی می ماند.
9) ازدواج عامل فخر فروشی و کسب آبرو: افرادی که فاقد کمالات انسانی اند، به واسطه مال، زیبایی و شهرت جلب توجه می کنند. افتخار به موقعیت اجتماعی یا خانوادگی نباید باعث غفلت از شرایط اصلی ازدواج گردد.
10) ازدواج با کسانی که در خانواده و یا اجتماع موقعیت مناسبی ندارند: پسرانی که در خانواده به والدین خود بی عاطفه اند و حقوق آنها را رعایت نمی کنند شایسته همسری نیستند چون قطعا نمی توانند قدردان همسر خود باشند.
11)ازدواج با انگیزه لجبازی: باید با انگیزه ازدواج کرد.انگیزه هایمضری مثل لجبازی خود آگاه یا نا خود آگاه نباید دلیل ازدواج باشد. لذا تا آنجا که ممکن است باید از مداخله در کار جوانان پرهیز کرد؛ چون شخص با استفاده از مکانیزم دلیل تراشی و توجیه در مواردی که با خواسته اش مقابله می شود سعی در درست جلوه دادن هدفش می کند.
ازدواج اجباری
زندگی زناشوئی می طلبد که دختر و پسر همدیگر را از روی اختیار و رغبت انتخاب کنند. ازدواج اجباری بیشتر در خانواده هایی که از لحاظ فرهنگی در سطح پایین هستند اتفاق می افتد.
ریشه ازدواج اجباری
1- مسائل اقتصادی: گاهی طمع و گاهی ناتوانی در اداره زندگی علت این ازدواج هاست.
2- عشق های یک طرفه:. اعمال فشارهای مختلف فرد را وادار به ازدواج می کند.
3- والدین به علت وجود تنش در روابطشان با فرزند، او را مجبور به ازدواج کرده تا از این وضعیت نجات یابند.
4- خود خواهی و اسارت والدین در آداب و رسوم باطل.
5- چشم و هم چشمی و رقابت با یکدیگر.
در این موارد، دختر و پسر باید هوشیار بوده در مقابل این ازدواج، مقاومت کنند چون تبعاتی که به دنبال مقاومت ایجاد می شود به مراتب کمتر از تبعات ازدواج اجباری است.
تبعات ازدواج اجباری.
1- به علت شروع با تنفر، تا پایان با بی میلی همراه است که منشأفسادهای بسیاری است.
2- عدم تربیت مناسب فرزندان به علت نبود دلگرمی در کانونخانواده.
3- وجود درگیری، نزاع و طلاق.
4- افزایش درصد خیانت زن نسبت به شوهر و ازدواج دوم مردها. چون انسان ها عاشق عشق و محبوب شدن هستند به علت عدم ارضای این نیاز، در مواردی که تقوا نباشد و یا جبر کنار رود، خیانت صورت می گیرد. البته در مواردی کفایت طرفین سبب برقراری روابط صمیمانه می گردد.
الف)آفات معنوی ازدواج در بعد مادی
1) آفت در جنبه اقتصادی:. گذران زندگی باید از راه صحیح و شرعی باشد اما زیاده طلبی، روحیه تجمل گرایی، چشم وچشمی باعث رفتن خانواده به سمت درآمد نا مشروع و بروز مشکلات تربیتی در خانواده و فرزندان می گردد.
عواملی که مانع از بروز این آفت می شود:
وظیفه ما در پیشگیری ازاین آفات، خودسازی و کسب آمادگی های لازم قبل از ازدواج، آگاهی از حلال و حرام، شناخت و بالا بردن ظرفیت وجودی خود در فشارهای اقتصادی و توجه آقایان به نیازهای عاطفی و معنوی خانواده در کنار نیازهای مادی است. خانم ها نیز باید از ایجاد حس تجمل گرایی در خود و همسرشان جلوگیری کنند .
ب)آفات ازدواج در بعد عاطفی و روحی:
کسب آمادگی های لازم روحی و جسمی برای خانمها جهت تمکین همسر از لحاظ جنسی و روحی، لازم است و عدم توانایی در این زمینه باعث بروز مشکل می گردد .
زن و مرد باید مایه آرامش همدیگر باشند و بتوانند تظاهرات عاطفی و همدیگر را خوب پاسخ دهند. از آنجا که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد تأمین نکردن این نیاز تبعات منفی در پی خواهد داشت .
جزء لاینفک زندگی رشد یافته وجود آموزشهای دینی است . تأمین نیازهای معنوی وظیفه مرد و زن است. به خصوص مادر که نقش مربی را دارد و باید تغذیه معنوی قوی داشته باشد .
ازدواج مواجهه با خلق و خوی های متفاوت است و تطابق کامل بین سلایق امری محال است از این رو رعایت اخلاق و صبر در مواجهه با تنشهای زندگی ضروری است .
درک نکردن روابط صحیح بین والدین و فرزندان توسط خانم هاباعث می شود آقایان در روابطشان با والدین تحت فشار باشند اما وجود یک دیدگاه صحیح، مانع از ایجاد این تعارضات می شود

فواید ازدواج

    نظر
فواید ازدواج
آثار توجه به فوائد ازدواج
اگر به آیات مربوط به ازدواج توجه کنیم، درک درستی از آن پیدا می کنیم و در می یابیم که بعضی از فوائد ازدواج از برخی دیگر نشأت می گیرند و متوجه سیستمی بودن آن می شویم، همسر را یار دنیا و آخرت خود می دانیم، با قدرت و نیت های عالی وارد صحنه زندگی می شویم و با شناخت کارکردها انتخاب بهتری خواهیم داشت.
توجه به یک فایده از میان فواید ازدواج، نباید مانع از در نظر گرفتن بایدها و نبایدهای دیگر شود و در هر حال باید اصل جامع نگری را رعایت کرد. انتخاب فایده ای از میان فواید ازدواج، نشانه ی جایگاه و شخصیت انسان است. هر چه روح و شخصیت انسان کامل تر شده باشد، اهداف عالی تری را در نظر گرفته و همسر را در قالب همان اهداف می بیند؛ لذا از نوع انتخاب همسر شخصیت افراد هم شناخته می شود.
فوائد فردی و معنوی ازدواج
ازدواج دارای فوائد مادی و معنوی از نظر فردی و اجتماعی زیر می باشد:
1- کسب آرامش و خروج از تنهایی با احساس تعلّق یافتن: آرامش شرطی ضروری برای تمام فعالیت های انسان است که بدون آن نمی تواند به اهداف عالی برسد و صرفاً از جنبه ی جنسی نبوده، بلکه از جنبه ی روحی است؛ بنابراین داشتن سنخیت روحی، از شرایط رسیدن به آرامش است.
2- ایجاد مودّت و رحمت: مودّت نوع خاصی از محبت است که ظهور عملی دارد. زن و شوهر نسبت به هم روابط رحیمانه ای دارند. مهرورزی از نیازهای طبیعی انسان است که ارضای صحیح آن موجب رشد معنوی، و ارضا نشدن آن منشأ بسیاری از مفاسد است. ازدواج زمینه ی مهرورزی را برای همسر و فرزندان فراهم می کند. بین ایمان و افزایش مهرورزی رابطه ی مستقیمی وجود دارد. عشق به خداوند با علاقه به همسر و فرزند منافاتی ندارد.
3- ایجاد روح تعاون در خانواده و اجتماع: زوجین حاضرند با هم همکاری کنند و هرگونه فداکاری روحی و جسمی را نسبت به هم داشته باشند.
4- ایجاد حس مسئولیّت و تعهّد: ازدواج حسّ مسئولیّت پذیری نسبت به یکدیگر را بالا می برد و اثرات مثبتی بر خودسازی انسان دارد. فرزندان هم در خانواده با این حس آشنا می شوند.
5- ایجاد تحرک و نشاط در زندگی: تشکیل خانواده، حالت یک نواختی دوران تجرد را سلب می کند. نه تنها در جنبه های مثبت، بلکه در تلخی ها نیز نشاط و امید را ایجاد می کند. زن و مرد باید یکدیگر را با دید ابدی نگریسته و این نیرو را در جهت سعادت دنیوی و اخروی به کار گیرند.
6- عامل جلب محبّت خدا: ازدواج هماهنگی با نظام حکیمانه ی خلقت بشر است و انسان با ازدواج موجب جلب محبّت خدا می شود.
7- سازندگی روحی و غلبه بر خودخواهی: با ایجاد روحیه ی تعاون و فداکاری، انسان از فرد گرایی خارج شده و روح جمعی می یابد.
فداکاری دو معنا دارد: الف)تحمّل سختی ها و فشارهای بدنی که به خاطر طرف مقابل به انسان وارد می شود. ب)تحمّل اذیّت ها و فشارهایی که به دلیل اختلاف سلیقه بین زوجین ایجاد می شود؛ چون تطابق کامل سلیقه ها و نظرات دو نفر امری محال است. گذشتن از طبع و سلیقه ی شخصی، نوعی ازخودگذشتگی است.
8- پیدایش زمینه استقلال فکری: بعضی خانواده ها به دلیل اختلاف سطح فکرشان با فرزند خود، که ناشی از: نقش های طبقاتی مختلف، وابستگی روانی به فرزند، وجود ارزش های متفاوت بین آن ها و کمبود امکانات، باعث ایجاد انواع حقارت ها و مانع اجرای برنامه های فرزندشان می شوند. ازدواج وسیله ی خوبی برای رسیدن به برنامه ها و خروج از فشارهاست.
9- بالا رفتن ارزش کارهای انسان: تلاش مرد برای امرار معاش و تلاش زن برای اداره ی صحیح زندگی، جهاد محسوب می شود و فعالیت های زوجین ارزشمند می گردد. زن و شوهر با داشتن دید ابدی، برای کارهای خود معادل آخرتی قایل اند و این گونه زندگی شیرین می گردد.

 
فوائد مادی و فردی ازدواج
1- سلامت جسمی: ارضای صحیح غریزه ی جنسی، آرامش روحی خاصّی می آورد که در سلامت جسم مؤثّر است.
2- افزایش روزی و رشد اقتصادی: پیامبر (صلی الله علیه وآله)می فرمایند:"التمسوا الرزق بالنکاح"روزی را به وسیله ی ازدواج طلب کنید.
چرا ازدواج منشأ افزایش روزی است؟
- ازدواج تشکیل جمع است و این باعث جلب رحمت الهی است.
- ازدواج باعث ایجاد نظم اقتصادی و جلوگیری از اسراف می گردد.
- افزایش روحیه ی تلاش و فداکاری، باعث بارور شدن استعدادها و نیروی کار می شود که جلب روزی را به دنبال دارد.
- خانواده محل دوری از گناه است و به خاطر تقوای موجود در خانواده، در آن برکت ایجاد می شود.
فوائد اجتماعی
امنیت و سلامت اجتماعی:
-ازدواج باعث کاهش جرم می شود، چون شخص را به عنوان یک نیروی تلاشگر وارد اجتماع می کند.
-ارضای صحیح در خانواده، مانع از بروز بی بند و باری در اجتماع می گردد.
-در پی وابستگی های زن و شوهر در خانواده محدودیت های مفیدی ایجاد می شود؛ چون زن ومرد یکدیگر را به طور طبیعی کنترل می کنند.
 
ازدواج و سلامت اجتماع
ازدواج از راه های زیر موجب سلامت اجتماع می گردد:
ـپیدایش زمینه ی دید و بازدید، ارتباط های خانوادگی و ایجاد وحدت و همدلی
ـگسترش فرهنگ اسلامی که در سایه ازدواج، آموزش، تربیت و فرهنگ اسلامی حاصل می شود
ـگسترش و پاسداری از فرهنگ ملی و تحکیم و استمرار آن
تکثیر نسل با ایجاد انگیزه های درونی در انسان:
خداوند دوست دارد انسانی را که اشرف مخلوقات قرار داده، تا قیامت باقی بماند و ازدواج را وسیله ی تحقق این امر قرار داده است؛ امّا از آنجا که تربیت فرزند خود می تواند مانعی برای ازدواج باشد، از طریق انگیزه های درونی زیر میل به ازدواج را در انسان بوجود آورده است.
1)وجود غریزه و میل جنسی: خداوند تنها راه ارضای این نیاز را در ازدواج قرار داده است و راه های دیگر را حرام شمرده است.
2)گرایش به جنس مخالف: قانون زوجیت در کل نظام خلقت وجود دارد. زن و مرد به عنوان مظهر جمال و جلال الهی به طور طبیعی به هم کشش دارند.
3)علاقه شدید به محبّت کردن به فرزند: هرکس به طور طبیعی علاقه دارد که فرزندی داشته باشد که به واسطه ی آن، زندگی اش شور و نشاط گیرد و همچنین او را تربیت کند.
4)قرار دادن ثواب در قبال فرزند آوری و تربیت او: خداوند در ازای سختی های تربیت فرزند، خیر آخرتی به والدین عطا می کند و فرزند صالح را برایشان باقیات و صالحات قرار می دهد.
5)منع قتل فرزند و وعده روزی او: تکثیر نسل، مقدمه ای برای تولد انسان ها است، که بالاتر از سطح زندگی حیوانی بروند و با شکوفایی استعدادهایی که خدا در آنها قرار داده، به کمالات انسانی برسند؛ بنابراین تربیت نسلی قابل اهمیت است که تحت تربیت ویژه ی انسانی قرار گیرد. در نهایت این تربیت و تکثیر نسل، ثواب اخروی دارد و جامعه اسلامی را قدرتمند می کند.
ملاک های انتخاب
ملاک ها و معیارهای کلی انتخاب همسر
داشتن ایمان و باور: ریشه ی ایمان باید در دل، شکوفه اش در زبان و میوه اش در اعضاء و جوارح باشد. ایمان بدون عمل و عمل بدون ایمان فاقد ارزش است.
نشانه های دین داری
1- خدا خواهی: در پی رسیدن به مقام خلیفة اللهی، اگر در زندگی، حق حکمفرما باشد، مشکلات با توجه به دستورات حق
حل می گردد.
2- اخلاق نیکو: معیار ارزشیابی افراد، اخلاق آن هاست. "اکملکم ایمانا، احسنکم اخلاقا" هر که خلقش نیکوتر باشد، ایمانش کامل تر است.
3- خنده رویی در عین متانت و سنجیده گویی.
4- حیا: ریشه ی حیا در دل و اثرش در سایر اندام هاست. حفظ حیا به دلیل ظرافت های بیشتر برای زنان نیکوتر است.
5- قناعت: قانع کسی است که به امکانات زندگی در حدّ کفایت بسنده کند.
6- راز داری: کنترل زبان و غیبت نکردن از نشانه های ایمان است.
7- صبر و پایداری در ناملایمات: صبر به معنای تلاش و جدیّت در رفع مشکل است.
8- تواضع و فروتنی: تواضع، نردبان ترقّی است و انسان متواضع در نزد مردم عزیز و ارزشمند است. نقطه ی مقابل تواضع، تکبر است که صفت بسیار نکوهیده ای است.
9- تقوی: تقوی پرهیز از رذایل و نتیجه ی آن تخلّق به فضایل است.
10- توانایی عذر پذیری: همسران باید روحیه ی عذر پذیری و گذشتن از خطای یکدیگر را در خود تقویت کنند.
11- داشتن روحیه ی توبه و بازگشت از خطا.
12- قدرت سازندگی و پالایشگری: محیط خانه باید برای زوجین، محل پالایش باشد تا بتوانند در جهت رفع آزردگی های یکدیگر گام بردارند.
13- وفاداری و پایداری در محبّت: زوجین باید به خانواده، به عنوان مرکز جلب فیوضات الهی بنگرند؛ آن گونه که هیچ مشکلی، مهر و محبّت بین اعضا را متزلزل نکند.
14- بلوغ روحی و شخصیتی: همگام با بلوغ جسمی و جنسی، باید درخواست ها و ایده ها نیز رشد یابند.
15- زیبایی: انسان حق دارد همسری را که انتخاب می کند زیبا باشد، اما نباید این توقع را خیلی بالا برد. زیبایی همراه با سایر صفات اخلاقی، بسیار پسندیده است.
16- داشتن خانواده پاک: ازدواج پیوند با یک خانواده است، بنابراین باید به خانواده نیز توجه کرد؛ به خصوص مادر؛ چون افکار و احساسات مادر در جنین تأثیر می گذارد.
17- توان خود سازی داشتن: دختر و پسر باید از ابتدا برای خودسازی خود تلاش کنند تا بتوانند کانون مناسبی برای تربیت فرزند آماده کنند.
18- لزوم توجه به وضعیت اقتصادی همسر:ازدواج با مردی که علی رغم داشتن سایر معیارها، از نظر اقتصادی ضعیف است، باید همراه بینش باشد؛ چون این زندگی ها قطعاً با مشکلاتی همراه است و ناتوانی در تحمّل آن ها باعث بروز ناسازگاری و سلب آرامش در زندگی می گردد. بنابراین، نپذیرفتن چنین ازدواجی جایز است.
پس از انتخاب بر اساس معیارهای صحیح باید خالصانه از درگاه خدا، طلب خیر و سعادت کرده و نتیجه را به خدا بسپاریم.
انواع بلوغ در شرایط ازدواج
الف)بلوغ جسمی و عاطفی: شرایط جسمانی باید جواب گوی نیاز و ضرورت و مصلحت باشد. در مورد مردان، مشکلات جسمی مانع رفع نیازهای زندگی نمی شود؛ امّا در مورد خانم ها سلامت جسم با وجود دوران بارداری مهم است. زوجین باید از نظر عاطفی نیز رشد یافته باشند تا بتوانند زندگی سالمی داشته باشند.
ب)تناسب سنی: در چنین حالتی، طرفین درک بهتری از هم خواهند داشت و این موضوع در همه ی کارکردهای خانواده ظهور می یابد، ارتباط بهتر و بیشتری بینشان ایجاد می شود و از یکدیگر لذت بیشتری می برند.
مضرات ازدواج در سن پایین
-نرسیدن به بلوغ عاطفی و جنسی
- عدم ایجاد الفت بین طرفین
- ناتوانی در ایفای نقش مادری در قبال فرزند
- احتمال گرایش به مردان دیگر، بعد از بلوغ عاطفی در خانواده هایی که تربیت اسلامی وجود ندارد
- عدم درک متقابل یکدیگر و ناتوانی در برقراری رابطه سالم
- عدم ارضای صحیح جنسی
موارد فوق می تواند در اختلاف سنی بالا نیز ظاهر شود.
مضرات ازدواج در زوج های هم سن: برخی خانم ها به همسر خود نمی توانند به عنوان شوهر با همه ی وظایفش نگاه کنند و ولایت همسر را نمی پذیرند.
تحصیلات عالی، شهرت، مقام و ثروت نمی توانند از بروز مشکلاتی که در اثر اختلاف سن ایجاد می شود جلوگیری کنند؛ تنها عامل رشد مذهبی طرفین مانع از بروز مشکلات می شود.
ج)بلوغ عقلی و رشد اجتماعی:
1) توانایی سازگاری با همسر و فرزند: اختلاف سلیقه بین افراد طبیعی است. به واسطه ی رشد عقلی می توان سازگاری و آرامش را در محیط خانواده ایجاد کرد.
2) توانایی پذیرفتن فرزند: یک زن به عنوان مادر باید نیازها و وابستگی های فرزند را تأمین کند و محدودیت هایی را که به واسطه ی فرزند بر او تحمیل می شود بپذیرد.
ویژگی های مردان برای خانم ها:
1- دارا بودن شغل مناسب: شغل، نقش مادی و معنوی بسیاری در زندگی دارد و باید به گونه ای باشد که با آئین اسلام مغایرت نداشته باشد.
2- دارا بودن روحیه ی کسب روزی: مرد از ابتدا باید به دنبال کسب روزی حلال باشد و با لقمه ی حرام، خود و خانواده اش را به جهنم نکشاند.
3- دارا بودن استقلال و حس مسئولیّت پذیری: استقلال در همه ی جهات مثل اقتصادی، همسر و فرزند داری، برای مرد لازم و ضروری است.
4- داشتن اعتماد به نفس برای تشکیل خانواده و تصمیم گیری صحیح در مواجهه با مشکلات
5- داشتن قوه ی تشخیص و تکلیف نسبت به همسر و والدین: آقایان بعد از تأمین زن و فرزندان در حد متعارف وظیفه دارند به پدر و مادر خودکمک کنند. خانم ها باید در حد معقول با نظر مساعد همسر به والدینشان کمک کنند.
6- داشتن اخلاق و ادب: چنانچه پیامبر (صل الله علیه و آله)می فرمایند: به سه کس دختر ندهید، کافر، شراب خوار و بداخلاق؛ زیرا آثار بداخلاقی مانند شرابخواری پایه های زندگی را سست می کند و در تربیت فرزندان تأثیر دارد.
7- داشتن قدرت تربیت فرزندان
8- داشتن جدیّت در کار همراه با توکل بر خدا
9- پرهیز از بخل
شرایط اختصاصی خانم ها مطابق دستورات دین
1- داشتن اخلاق خوب: چون صفات اخلاقی در روح فرزند تأثیر می گذارد.
2- پاکدامنی و حیا: زن باید حیا در چشم، گوش، فکر و... داشته باشد. حجاب و حیا با هم تفاوت دارد. خانمی که فاقد عفت و حیاست، تربیت صحیح ندارد.
3- داشتن صداقت: زن دروغگو نمی تواند مربی خوبی برای فرزندانش باشد.
4- دارا بودن تدبیر بالا در اداره ی امور: زن باید روشن فکر باشد تا بتواند زندگی را در جهت تربیت صحیح پیش ببرد.
5- داشتن استقلال نظر و انجام کارها براساس احکام و حقوق انسانی و نه تفکر دیگران.
6- داشتن قدرت پرورش و هنر مادری: بالاترین هنر و مسئولیّت زن، همسر داری و پرورش فرزند است.
7- داشتن قدرت جسمانی برای حمل فرزند و زایمان.

حقوق والدین

    نظر
مقام والدین ازدیدگاه قرآن
 
درآیه های آسمانی قرآن سیری کردیم و رسیدیم به آیه ای که به یادمان می آورد...پدر و مادر درکجای جاده سعادت ما ایستاده اند: و قضی ربّکَ الّا تعبدوا الّا ایّاهُ و بالوالدین احسانا و ...
سوره اسراء آیه 23
 
و پروردگارتو مقررکردکه جزاو را مپرستید و به پدر ومادر خود احسان کنید...
 
خداوند بعد از اطاعت ازخویش، امر به احسان به والدین نموده و در روایات مختلف اجرای این حکم را درحق همه پدر و مادرها – چه نیکوکار و چه ظالم – واجب دانسته است .
 
 
 
در روایتی از پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله می خوانیم که احسان به والدین ازبزرگ ترین واجبات بوده و ارزش آن ازنمازاول وقت نیزبیشتر می باشد . پس یادمان باشد که نیکی به پدرو مادر را از امور مستحبی نشماریم .
راستی! چرا خداوند مقام احسان به والدین را همراه با اطاعت خویش آورده است ؟ چرا رضای خودش را دررضای والدین قرارداده است ؟ و یا چرا وظیفه احسان به والدین را حتی اگر ستمکارباشند ازفرزندان ساقط نمی کند؟
 
این حکم اخلاقی ازسوی خدایی آمده که بشر را خلق کرده و بی نهایت دوستش می دارد و به راههای سعادت و کمال او بیشتر از خودش واقف است. بنابراین تمام احکام او، مطابق با همه ابعاد وجودی انسان می باشد.
هر چقدرایمان ما به خداوند قوی تر باشد، اعتمادمان به صحت احکامش بیشتر بوده و اطاعت ازدستورات او برایمان لذت بخش تر و آسان تر خواهدبود، حتی اگر دسته ای ازاین احکام مطابق میل و سلیقه ما نباشند.
 
احسان به والدین ، راه میان بر سعادت ابدی
 
نتیجه یک زندگی موفق، تولد سالم انسان به برزخ می باشد و این زمانی محقق خواهدشدکه ما در تمام طول زندگی مان، تسلیم محض خداوند علیم بوده و برای اجرای هرحکمی، چرا و چگونه های بسیاری درذهنمان نقش نبندد.
شخصی خدمت رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله ) رسید و پرسید : ما حقُّ الوالدین علی ولدهما؟
حق والدین برفرزندانشان چیست ؟ ایشان پاسخ گفتند : هُما جنتک و نارُک ، آنها بهشت و جهنم تو هستند.
بنابراین روایت می توان گفت که تولد سالم به آخرت و شادمانی های ابدی هرانسانی درگروی رضایت والدینش است ، به گونه ای که هیچ عبادتی نمی تواند انسان را ازرضایت والدینش معاف گرداند.
 
 
 
 
 
فراموش نکنیم که هیچ عبادت و عمل صالحی بالاتر از احسان به والدین نیست ، پس هرگز هیچ عمل صالحی را جایگزین احسان به کسانی نکنیم که سعادت و شقاوت ابدی مان درگروی رضایت آنهاست.
مصادیق احسان به والدین
 
امام صادق ( علیه السلام ) مقصود از احسان به والدین را مصاحبت نیکو با آنها بیان فرموده اند که ازمصادیق آن می توان به چند مورد زیراشاره کرد :
 
1- به زحمت نینداختن پدر و مادر
2- پیشی گرفتن دررفع نیازهای آنها قبل ازآنکه خواسته هایشان را به زبان بیاورند.
3- تلاش برای انجام دادن اموری که خوشحالشان می کندو دوری از مواردی که منفور آنهاست . (البته اگراین موارد مطابق با رضایت خداوند باشد) .
 
اثرات وضعی احسان به والدین درزندگی انسان
 
پسرو دخترامروز ، پدرو مادر فردایند و کرنش و تواضع امروزآنها درمقابل والدینشان ، به احترام و احسان فرزندانشان نسبت به آنها درآینده خواهد انجامید . امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند:
برّوا ابائکم ، یبرّکم ابناءَ کُم . به پدرومادرتان نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.
 
 
 
 
اثرات وضعی نافرمانی و بی حرمتی به پدرومادر، قطعا درآینده گریبانگیر انسان خواهد شد، اما ترس از این موضوع نباید به جای رضای خدا ، انگیزه ما از احترام به والدینمان باشد.
 
دعای خیروالدین، کلید گشاینده درهای بسته
 
دعای پدرو مادر در حق فرزندان بسیارمستجاب و گره گشاست. برای حل مشکلاتمان، می توان از صمیم دل به آنها توسل جوئیم و حتی بعداز وفاتشان نیز، ازاین راه ، ازدعای خیرشان بهره مندگردیم . تلاش کنیم تا این گنجینه گرانبهارا برای خوشبختی دنیا و آخرتمان ازکف ندهیم.
 
اطاعت بی چون و چرا ازسه حکم الهی
 
خداوند در سه مورد برای هیچ کس اختیاری قرارنداده و همه را ملزم به اجرای این سه حکم دانسته است: 1- وفای به عهد 2- ادای امانت 3- احسان به والدین
 
اگردراین سه مورد افرادمقابل شما، نیکوکار باشند یا فاسق ، تفاوتی دراجرای حکم نمی کند.
 
عدم اطاعت ازوالدین مشرک
امام صادق ( علیه السلام ) می فرمایند: برّ الوالدین واجبُ ، فان کانا مشرکا فلا تطعهما و لا غَیرها فی المعصیته . فانّه لاطاعه للمخلوق فی معصیة الخالق .
نیکی به پدر و مادر واجب است، اما اگر والدین شما مشرک بودند ازآنها اطاعت نکنید و نه از کس دیگری، که درمعصیت خدا، هیچ حق اطاعتی برای مخلوق نیست.
پس طبق روایت بالا ، درصورتیکه پدر و مادر مشرک بوده و مارا به معصیت خدا وادار کنند، اطاعت ازآنها واجب نیست ، اما وظیفه نیکی به آنها ازما ساقط نخواهدشد.
 
عقوق والدین
 
اگرفرزندان نیکی به والدین را ترک نموده و موجب خشم و غضب آنها گردند، دچارعاق والدین خواهندشد. عقوق ازگناهان کبیره بوده و سایراعمال انسان را باطل می گرداند.
گاهی ممکن است که فرزندان در زمان حیات والدین با گفتاریا رفتارشان موجب آزردگی آنها شده و مورد عاق قرارگیرند و یا اینکه بعدازمرگشان ، آنها را فراموش کرده و برای روح آنها درعالم برزخ – که عالم فقراست – خیرات ، دعاو استغفار نکنند و عاق شوند.
 
نامه اعمال انسان بعد از مرگ بسته خواهدشد، مگربه سه طریق :
 
1- انجام امور عام المنفعه درزمان حیات 2 – آموختن و پراکندن علم
3- فرزندصالح که اعمال نیکش برای پدرو مادرش نیز محسوب می گردد.
 
اگر والدین دچارحق الناس می باشند، وظیفه ادای آن به عهده فرزندان است ، درغیراینصورت ، خداوند آن فرزند را عاق والدین قرارمی دهد. عکس این مساله نیز صادق است ؛ اگرفرزندی دچار عاق والدین باشد، بعد ازمرگ آنها ، با خیرات و استغفارو اعمال صالح می تواند رحمت خداوند را به خود جلب نموده و ازعاق خارج گردد.
 
دائما با خود تکرارکنیم ؛ که به فرموده رسول الله ( صلی الله علیه و آله ) ، به شخص عاق گفته می شود: هرکاری «می خواهی انجام بده ، تو هرگز بخشیده نخواهی شد.»
 
نکاتی ظریف ازدعای بیست و چهارم صحیفه سجادیه .
 
حضرت سیدالساجدین (علیه السلام ) دراین دعا، بلندترین توفیقات را دراحسان به والدین ازخداوند مسئلت می کنندکه به بعضی ازآنها اشاره می کنیم :
 
1- درخواست درود و صلوات و اختصاص رحمت و برکت بر پیامبر و آلش وسپس اختصاص این صلوات بر والدین که نشانگر مقام والدین است. ( شروع و اختتام دعا با صلوات ازآداب دعا و باعث استجابت آن است .)
2- الهام گرفتن علم چگونگی رفتارصحیح با والدین – که آموختن آن برفرزند واجب است –
گاهی انسان دراثرگناه و غفلت دچارفراموشی شده و به الهام نیازمنداست . الهام نیرویی ازجانب خداونداست که مومن را به سمت کارهای خیر دعوت می کند. این نیرو درست درمقابل وسوسه قرار داردکه ازجانب شیطان انسان را به سمت گناه سوق می دهد.
 
 
 
 
3- وادارکردن به انجام آن علم . ( کسی که دعا می کندباید اهل عمل بوده و شجاعت و تحمل یادگیری را داشته باشد)
 
4- موفقیت درانجام وظایف فرزندی به گونه ای که درهیچ کدام کوتاهی نکرده و آنها را همراه با شوق و بدون احساس کسالت و تنبلی انجام دهد .
 
5- ایجاد ترس و هیبت ازوالدین به اندازه ترس ازپادشاه ستمگر دردل فرزند . ( این ترس به خاطر شأن والای پدر و مادر بوده و مانع ورود به حریم آنها و جسارت می گردد.
 
6- مهربانی به والدین به اندازه مادری مهربان و رئوف که همواره درتلاش برای رفع نیازهای فرزندان است .
 
7- قراردادن شیرینی اطاعت و نیکی به والدین، شیرین تراز خواب درچشم خواب آلودگان
 
8- بزرگ دیدن نیکی والدین نسبت به خود حتی اگر کم باشد . ( ناسپاسی یکی از رذایل اخلاقی است و درقرآن ازانسان به این صفت یاد شده است . انسان هیچ گاه نمی تواندقدردان والدینش باشد.)
 
9- اندک دیدن کارهای نیک خود درمقابل والدین حتی اگرزیاد باشد.
 
10- پایین آوردن صدا درگفتگو با آنها به گونه ای که باعث آزردگی والدینش نشود.
 
11- گفتاری مؤدبانه با والدین (عدم استفاده از الفاظ نامناسب و شوخی یا فحاشی نسبت به والدین)
خداوند درقرآن می فرمایند: به پدرومادرخود حتی ( اُف) هم نگویید و با آنها درشت صحبت نکنید بلکه با قول کریم و مهربانی صحبت کنید. ( اسراء 23)
فرزندان باید بال های ذلت را دربرابر والدین بگسترانند و هیچ زمان آنها را به خیرگی نگاه نکنند، مگر با نظر رحمت و دلسوزی . ( اسراء 24)
هیچ گاه دست را بالای دست والدین قرارندهند و جلوتر از والدین راه نروند .
اهانت به والدین کسی نکنند تا به والدینشان اهانت نشود.
 
امام صادق ( علیه السلام) می فرمایند: من نظر الی ابویه نظرما قف و هما ظالمان له ، لم یقبل الله له الصلاه .
- اگرکسی با خشم به پدرومادرش نگاه کندحتی اگر مقصرباشند، خداونداز او نمازی قبول نمی کند.
پایین ترین درجه عقوق والدین گفتن اف و بالاترین آن ، قتل آنهاست .
 
12- نرم شدن خلق و خوی نسبت به والدین و مهربان کردن قلب نسبت به آنها .
 
13-رفیق شدن با آنها ( اهل مدارا و سازش شدن )
 
- فرزندان باید تحمل خلق و خوی والدین را داشته و مراعات حال آنها را بنمایند.
 
 
 
 
14- شفیق آنها شدن و احساس دلسوزی کردن نسبت به آنها .
 
15- پاداش دادن به والدین به خاطر تربیت آنها .
 
16- حفظ زحمت ها و تلاش های آنها دردوران کودکی .
 
17- قراردادن سختی ها به عنوان عامل آمرزش گناهان و بالا رفتن درجه آنها دربهشت .
 
18- بخشش و حلال کردن حقوقی که پدرومادر درادای آنها کوتاهی نموده اند.
 
19- رساندن آنها درقیامت به موطن سلامت .
 
اکنون به این نتیجه می رسیم که وقتی حضرت سید الساجدین، اینگونه ازخداوند، درخواست توفیق خدمت گزاری به والدینشان را می نمایند، پس وظیفه ما نسبت به والدین حقیقی و معنوی مان که همان ائمه معصومین و وجود مقدس حضرت صاحب الامر(عج) می باشد چقدرسنگین خواهدبود.
 
بیایید کمی بیشتربه این خطیرترین وظیفه زندگی مان توجه کنیم

تربیت فرزند

    نظر
اشاره : انسان موجودی است که از تولد تا بینهایت به سمت کمال مطلق سیر می کند .تحصیل اسباب و لوازم این کمال نیازمند پرورش قوا و استعدادهای او در طول حیات و در گرو دانش و بینش کافی متولیان امر تعلیم و تربیت از قوا و ساحت ابدی انسان و نحوه ی آماده سازی او برای یک زندگی همیشگی است . بحران های فکری، اخلاقی؛ جنگ ، جنایت و فساد و نیز ظلمی که امروزه انسان بر نفس خود و خدا و جامعه و طبیعت روا می دارد همگی از تربیت ناقص و بیمار او حکایت می کند.
راه چیست؟ و چاره کدام است؟
دین اسلام که تعالیم آسمانی اش بر فطرت پاک آدمی تکیه دارد،چاره کار را در تربیت فطری و پرورش ظرفیت نامحدود انسان که منبعث از نفخه ی الهی نهفته در وجود اوست می بیند و راه علاج تمامی ناهنجاریها را در تربیت دینی و اسلامی او پیشنهاد می کند.
مباحث عرضه شده در این مجال با عنوان تربیت فرزند ، مجموعه سخنرانی های استاد محمد شجاعی در باب تربیت فرزند است که مهمترین اصول حاکم بر پرورش صحیح فرزند را در دوره های هفت ساله اول و دوم زندگی او تبیین می کند. این مباحث در طول 32 جلسه با حضور تعدادی از زوج های جوان در مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی (عج الله تعالی فرجه الشریف) عرضه شده است.
ضرورت آشنایی
آشنایی با فنون‌تربیت کودک، نه تنها برای والدین بلکه برای همه‌ی افراد، امری ضروری است؛ چرا که هر انسانی با هر موقعیتی، حتماً با کودک یا کودکانی در ارتباط خواهد بود.
می‌دانیم که قطعاً نوع رفتار یک شخص در شخص دیگر تأثیر می‌گذارد و این تأثیر در خردسالان، در نحوه‌ی برخورد بزرگترها با آنها بیش‌تر خواهد بود.
عوامل مؤثر بر رفتارهای متقابل:
1- احساس: رفتار ما در برخورد با هرکسی یا چیزی تابع احساسی است که نسبت به آن داریم. هر اندازه علاقه‌ی ما به کسی بیش‌تر باشد، قطعاً رفتارهای محبت‌آمیز و فداکاریهایمان نیز برای او بیش‌تر خواهد بود.
2- نگاه: عبارت است از منظری که ما از آن طریق، خودمان یا اشخاص و اشیای دیگری را ارزیابی می‌کنیم. نوع نگاه ما به آینده، گاهی بر عامل احساس غلبه کرده و ما را از رفتاری که به آن علاقه‌مندیم باز می‌دارد. مثلاً‌ ترس از تولد یک کودک بیمار، مانع از ازدواج ما با شخص بیماری می‌شود که بسیار به او علاقه مندیم.
نگاه ما به آینده‌ای احتمالی ما را به سمت پیش بینی و تدارک مقدمات و لوازم ضروری آن سوق می‌دهد. به عنوان مثال، تهیه‌ی لوازم بازی برای کودکی که هنوز متولد نشده یا تهیه‌ی جهیزیه برای دختری که هنوز ازدواج ننموده است.
اما حیات پس از مرگ، آینده‌ای قطعی است و زندگی سعادتمندانه ابدی نیز، نیازمند لوازم و شرایطی است که تهیه‌ی انها در این دنیا، تابع نوع نگاه ما به زندگی است.
هر اندازه این نگاه وسیع‌تر باشد، تلاش برای تهیه‌ی لوازم ضروری آینده بیش‌تر خواهد بود. اگر نگاه انسان محدود به زمان تولد تا مرگ باشد، قطعاً تلاش او نیز به همین حیطه محدود خواهد شد. اما اگر این نگاه از تولد تا ابدیت را در بر گیرد، انسان خود و همه‌ی افراد را موجودی ابدی دیده و برای یک زندگی شاد و آرام ابدی، و تهیه‌ی لوازم ضروری آن، تلاش خواهد کرد. چنین فردی به تمام مراحل‌تربیت کودکانش نیز، به همان وسعت می‌نگرد و از سالها قبل از تولد فرزندانش، برای سعادت ابدیشان تلاش خواهد کرد.
 
نقش والدین در تأمین سلامت جسم و روح فرزند:
والدین می‌توانند در پنج عامل زیر، با نقش نسبی مادر 55% و پدر 45% مؤثر باشند:
1- سلامت و زیبایی 2- اخلاق 3- دین 4- هوش 5- عقل

 
تفاوت هوش و عقل:
هوش ضریب کارایی مغز است و انسان می‌تواند از هوشش در هر دو سوی خیر و شر استفاده کند. اما عقل به معنی مصلحت اندیشی است. نیرویی که انسان به واسطه‌ی آن منافع و مصالح را از مضار تشخیص می‌دهد.
راههای تأثیر گذاری والدین در پنج عامل بالا:
1- وراثت: مجموعه‌ی عواملی که در تخمک و اسپرم موجود بوده در هنگام لقاح به اشتراک گذاشته می‌شوند.
2- محیط داخلی: همان محیط رحم مادر است که کودک دوران جنینی‌اش را در آن سپری کرده و از مادر تا حد زیادی تأثیر می‌پذیرد.
پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:
السّعید من سَعِدَ فی بطن امّه و الشّقیُّ من شَقیَ فی بطن امّه؛
خوشبخت کسی است که در شکم مادرش خوشبخت می‌شود و بدبخت کسی است که در شکم مادرش بدبخت می‌شود.
البته گاهی کودکی که از نظر وراثت و محیط داخلی شرایط مناسبی را طی نکرده، ممکن است بعد از تولد، تحت محیط خارجی سالم قرار گرفته و با‌ تربیتی صحیح به انسان بزرگی بدل شود. و بالعکس، محیط خارجی نامناسب، می‌تواند اثرات وراثت و محیط داخلی را خوب نابود کرده و کودک را به انسان فاسدی تبدیل کند.
دنیا، بالاترین و تنهاترین فرصت در حفظ خانواده از آتش جهنم
یا ایها الذین آمنوا قواانفسکم و اهلیکم ناراً....‌ ای کسانیکه ایمان آورده‌اید خود و خانواده تان را از آتش دوزخ نگاه دارید.(سوره‌ی تحریم آیه‌ی6)
خداوند در آیه بالا، مؤمنین را به حفظ خود و خانواده‌شاناز آتش جهنم، امر می‌فرمایند. اما باید بدانیم که انسانی می‌تواند خود و خانواده‌اش را از ذلت ابدی برهاند که ابتدا به خویش و سپس به دیگران، با دیدی ابدی نگریسته و زندگی ابدی‌اش از همه چیز برایش مهم‌تر باشد. طبق آیه‌ی فوق از والدین خواسته شده تا با تعلیم خیر به اهل خانه، آنها را به سمت اعمال صالح سوق دهند.
تعلیم خیر نه تنها جنبه‌ی توصیه‌های صحیح و آموزش‌های نظری را دربرمی‌گیرد، بلکه بیش‌تر شامل تعالیم عملی می‌شود. بطوریکه کودکان معمولاً از پدر و مادر و رفتارهای آنان الگوبرداری می‌کنند و آنچه می‌بینند تأثیرگذارتر است از آنچه می‌شنوند. به طور کلی عمل به واجبات و دوری از حرام، بهترین وسیله تعلیم عملی و غیر زبانی است.
... قل ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیامة، الا ذلک هو الخسران المبین.
بگو زیانکاران آنان هستند که خود و خانواده‌شان را در قیامت به زیان افکنند، آگاه باش این همان زیان است که در قیامت بر همه آشکار خواهد شد. (سوره‌ی زمر آیه 15)
قرآن خاسرین واقعی را کسانی معرفی می‌کند که خود و خانواده‌شان در مسیر حرکت به سمت آخرت به گونه‌ای زندگی کنند که نفسشان به هنگام مرگ ناقص متولد گردد. چنین انسانهایی هم از ناحیه‌ی خود و هم از ناحیه‌ی تمام اعضای خانواده‌شان در قیامت گرفتار خواهند بود. پس بر والدین واجب است که اطلاعات مورد نیاز برای زندگی سعادتمندانه ابدی را در اختیار اعضای خانواده قرار داده و سپس با اعمال و رفتار خود آنها را تحت آموزش عملی قرار دهند.
مراحل‌تربیت فرزندان:
1- قبل از بارداری 2- دوران بارداری 3- هفت سال اول(کودکی)
4- هفت سال دوم (نوجوانی) 5- هفت سال سوم(جوانی)
چون فرزند ما در زمان بارداری و ماههای اول تولد، تسلیم محض پدر و مادر بوده و هیچ مقاومتی از خود نشان نمی‌دهد، این دوره در شکل‌گیری شخصیت او از بالاترین درجه اهمیت برخوردار است. پس باید قدرت و مهارت صورتگری را در خویش بالا ببریم.
دوران رحمی، دوران ساختن ارگان‌ها و اندام‌های ضروری برای زندگی دنیاست و این استعداد، تنها مختص همین مرحله می‌باشد. بطوریکه همه‌ی سلامتی و آرامشی را که ما برای تمام سالهای عمر به آن نیازمندیم، در این نه ماه رقم می‌خورد. با مقایسه این نسبت (رحم به به دنیا)، آسان‌تر درک می‌کنیم که چرا همان‌طور که یک ساعت تلاش در دنیا می‌تواند میلیاردها سال بهشت را در آخرت به دنبال داشته باشد.
البته باید بدانیم که اهمیت زمان در کسب قابلیت‌ها در مراحل مختلف بسیار متفاوت بوده و به این‌ترتیب می‌باشد:
بعد از تولد < بارداری < قبل از بارداری
طبق این طبقه بندی می‌توان گفت؛ یک ساعت تلاش پدر و مادر قبل از بارداری می‌تواند معادل ماهها تلاش در دوران بارداری و یا سالها زحمت بعد از تولد باشد.