سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گفتاری درباره ی مفهوم آخرازمان

    نظر
به یقین هر آغازی را سرانجامی و هر شروعی را پایانی است جز ذات اقدس خدا که هم آغاز است و هم انجام، زمان نیز از جملة آفریده شده های خدای تواناست و از این قانون نیز خارج نمی باشد از این رو برگه های پایانی کتاب زندگی را در زمین آخرالزمان می گویند.[1] ...
قرآن کریم نیز در ایات متعددی به دوران آخرالزمان اشاره کرده است و در معارف ارزشمند اسلامی نیز بارها این واژة آخرالزمان در دو معنای کلی به کار رفته است:[2]
1. مدت زمانی که با ولادت پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ آغاز می شود و با شروع رستاخیز بزرگ پایان می یابد و از اینرو آن پیامبر رحمت را، پیامبر آخرالزمان نیز نامیده اند.
2. مدت زمانی که با ولادت حضرت مهدی(عج) آغاز می شود و همة اتفاقات عصر غیبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قیامت پایان پیدا می کند. و اینک نیز از واژة آخرالزمان همین معنا را اراده می کنند و در هین معنا به کار می رود. و خود این قسم نیز دارای دو مرحله می باشد:
الف: دوران نخست که انسان به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی رسیده، فساد اخلاقی و ستم همة جوامع بشری را فرا می گیرد و به تعبیر روایت جهان پر از ظلم و جور می شود.
ب: دوران دوم وعدة الهی تحقق پیدا می کند و آن منجی اعظم ظهور می کند و حکومتی جهانی تشکیل می دهد و به کفر ستیزی و ظلم ستیزی می پردازد و هستی را از عدالت پر می کند، امام رضا ع فرمودند: خداوند زمین را به دست قائم(عج) از هر ستمی پاک گرداند. و از هر ظلمی پاکیزه سازد و میزان عدل را در میان مردم نهد..»[3] این قطعه از زمان که آخر الزمان نام گرفته است دارای نشانه هایی است که به برخی از آنها اشاره می کنیم گفتنی است این خصایص به دوران نخست از عصر آخرالزمان مربوط می شود که انسان در آن عصر به مراحل پایانی انحطاط اخلاقی و ستم می رسد:
1. روابط سود جویانه و استثماری:
انسان در ارتباط با انسان دیگر، به سود و سرمایه می اندیشد و با همین انگیزه به میدان پیوندهای اجتماعی گام می نهد.
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «... در آخر الزمان اقوامی بر مسلمانان سیطره یابند که تالب به سخن گشایند آنان را بکشند و اگر لب فرو بندند (خون) ایشان را مباح شمرند تا منابع درآمد آنان (و اموالشان) را ویژة‌خود سازند...»[4]
2. گریز از دین:
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ویژگی های انسان های این دوران را چنین شمرده است: «زمانی بر مردم خواهد آمد که دینشان در همهایشان خواهد بود و همتشان شکمشان و قبله هاشان زنانشان، برای طلا و نقره رکوع و سجود به جای می آورند. آن ها همواره در حیرت و مستی خواهند بود؛ نه بر مذهب مسلمانی اند و نه بر مسلک نصرانی.»[5]
3. دنیا پرستی:
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «زمانی بر امت من می آید که در آن زمان درون های مردم پلید می شود ولی ظاهرشان به طمع مال و دنیا آراسته می گردد؛ به آنچه در پیشگاه خداوند است دل نمی بندند، کارشان ریا و تظاهر است؛ خوف از خدا به دلشان راه نیاید و خداوند آن ها را به عذابی فراگیرد دچار سازد. آن ها چون غریق خداوند را می خوانند ولی خداوند دعایشان را مستجاب نمی کند.»[6]
4. آزمایشهای بزرگ
یکی دیگر از ویژگی های آخرالزمان امتحاناتی است که انسان ها در این دوران پشت سر می گذارند امام علی ـ علیه‎ السلام ـ می فرمایند: «و آن زمانی است که از فتنه ها نجات نمی یابد مگر مؤمنانی که بی نام و نشانند. اگر در حضور باشند، شناخته نشوند، و اگر غایب گردند، کسی سراغ آن ها را نمی گیرد، آن ها برای سیر کنندگان در شب طلمانی جامعه ها چراغ های هدایت و نشانه های روشنند، نه مفسده جو هستند و نه فتنه انگیز، نه در پی اشاعة (فحشایند) و نه مردمی سفیه و لغو گو! اینانند که خداوند درهای رحمتش را به سوی شان باز می کند و سختی ها و مشکلاتی را از آن ها برطرف می سازد.»[7]
برای مطالعه بیشتر ر.ک:
1. عصر زندگی محمد حکیمی و مکیال المکارم ترجمه مهدی حائری قزوینی
2. دادگستر جهان آیت الله ابراهیم امینی، و کتاب جامعه و تاریخ، شهید مطهری.
حدیث:
حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
مردی از امت من قیام می کند که مردم زمین و آسمان او را دوست می دارند.[8]
پی نوشتها :
[1] . ادیان بزرگ نیز از آخرالزمان پیش گویی هایی کرده اند مثلاً‌ در انجیل آمده است «... و این را بدان که اوقات صعب در زمان آخر خواهد رسید زیرا مرد می خواهند بود، خود دوست و زرپرست و مغرور و متکبر و کفرگو و نافرمان والدین و حق نشناس و بی دین، کتاب مقدس، ترجمه فاضل خان همدانی،‌نامه دوم پولس حواری به تیموئیوس، پاپ سوم.
[2] . مهدویت و مقالات، یادزهمین همایش علمی تحقیقی فجر 78، ص 25، مقاله مهدی موعود در ادیان و مذاهب آقای کاظم ادیب، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج2، ص 134ـ136.
[3] . عصر زندگی، محمد حکیمی، موسسه بوستان کتاب قم، چاپخانة دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ پنجم، ص 42 به نقل از کمال الدین 2/372.
[4] . همان به نقل از منتخب الاثر، ص 432.
[5] . مستدرک الوسایل، محدث نوری، ج11، ص 379.
[6] . کافی،‌شیخ کلینی، ج8، ص 306.
[7] . نهج البلاغه، خطبه 103.
[8] . الشیعه، و الرجعه، ج1، ص 216.

عنصر صبر در انتظار

    نظر
انتظار بدون عنصر پایدارى و شکیبایى و صبر در برابر مشکلات ، پوسته اى است بدون مغز و قالبى است بى محتوا، و در حقیقت انتظار نیست ، روح و جوهر اصلى انتظار، مقاومت و صبر است ...
کسى که منتظر تحقق یافتن هدف آرمانى است باید تا فرا رسیدن زمان پیدایى هدف و شکل گرفتن آرمان ، پایدارى و شکیبایى کند، و تاب و توان از دست ندهد، و هر ناملائمى را در آن راه با بردبارى بپذیرد. و چون صبر و پایدارى را از دست داد و بى شکیب گردید، و تاب و توان بر زمین نهاد، انتظار را نیز از دست داده است، زیرا که پایدارى و صبر، تحقق بخش جوهر انتظار است . از این رو، همواره خصلت الهى و حیاتى انتظار با صبر و پایدارى قرین گشته است . و در احادیث از انتظار در پرتو صبر و انتظار فرج با صبر، سخن گفته اند:
امام على علیه السلام :
((...استعینوا بالله و اصبروا، ان الارض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین . (1) ))
...از خدا کمک بگیرید و پایدارى پیشه سازید، که زمین از آن خدا است و به هر کس خواست آن را به وراثت مى دهد، و سرانجام (نیک ) از آن پرواپیشگان است .
وعده حتمى الهى درباره وراثت صالحان پهنه زمین را، در صورت صبر و استقامت ، تحقق مى پذیرد.
امام صادق علیه السلام :
((من دین الائمة الورع ... و انتظار الفرج بالصبر. (2) ))
از دین امامان (که مردم را به آن فرا مى خوانند) پارسایى است ... و انتظار فرج با صبر و شکیبایى .
امام رضا علیه السلام :
((ما احسن الصبر و انتظار الفرج ... (3) ))
چه نیکو است شکیبایى و انتظار فرج ...
صبر و پایدارى مردم در آخرالزمان ستایش شده است ، و همین خصلت مهم ، مایه امتیاز آنان از مسلمانان صدر اسلام به شمار آمده است .
امام صادق علیه السلام :
((عن النبى صلى الله علیه و آله سیاءتى قوم من بعدکم ، الرجل الواحد منهم له اجر خمسین منکم . قالوا یا رسول الله : نحن کنا معک ببدر و احد و حنین ، و نزل فینا القرآن ؟ فقال : ((انکم لو تحملوا لما حملوا لم تصبروا صبرهم )) (4) ))
امام صادق علیه السلام ، به نقل از پیامبر صلى الله علیه و آله : پس از شما کسانى بیایند که یک نفر ایشان پاداش پنجاه نفر از شما را داشته باشد. (اصحاب ) گفتند: اى رسول خدا ما در جنگ بدر و احد و حنین با تو بودیم و درباره ما آیه نازل شده است ؟ پیامبر فرمود: ((اگر آنچه به ایشان رسد (از حوادث ایام ) به شما رسد، شکیبایى آنان را ندارید)).
هدف اصلى از انتظار، زنده نگاه داشتن روح امید و نشاط، و احساس تعهد و مسئولیت ، و پیوند روحى با امام موعود است . و زنده بودن امید و احساس مسئولیت ، بدون صبر، ممکن نیست .
امام على علیه السلام :
((انتظروا الفرج ، و لا تیاءسوا من روح الله ، فان احب الاعمال الى الله - عزوجل - انتظار الفرج -. (5) ))
منتظر فرج باشید، و از گشایش الهى ماءیوس نگردید، زیرا که محبوبترین کارها نزد خداى بزرگ انتظار فرج است .
زمینه اصلى پایبندى به تکلیف و پیوند با حق و عدل و با امام موعود علیه السلام در انتظار تحقق مى پذیرد. و انتظار است که پدید آورنده امید است . و یاءس است که عوامل اصلى تکلیف نشناسى و بى تعهدى و دورى از حق و عدالت و گسستن پیوند از امام و آرمانهاى الهى اوست بنابراین ، جا دارد که انتظار فرج و امید به آینده و تحقق جامعه آرمانى مهدوى برترین اعمال شمرده شود:
امام رضا علیه السلام :
((عن آبائه علیه السلام عن رسول الله صلى الله علیه و آله : افضل اعمال امتى انتظار فرج الله - عزوجل . (6) ))
امام رضا علیه السلام به نقل از پدرانشان ، از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله : برترین اعمال امت من ، انتظار فرج از سوى خداوند بزرگ است .
همچنین جامعه و مردم معتقد به اسلام و دین باوران راستین و معتقدان به درستى وعده هاى قران و پیامبر و امامان ، باید از رخنه وسوسه هاى شیطانى در دل خود مانع گردند، و در دوران تباهیها، دشواریها، حوادث ناگوار، شکستهاى پیاپى ، رنگ باختگى ادعاها، نافرجامى تلاشها و کوششها، به نتیجه نرسیدن قیامها و منحرف شدن انقلابها، باید در دل و دورن استوار باشند، و هیچگونه تزلزل و ناامیدى به خویش راه ندهند. شکیبا باشند و بدانند که هر گونه یاءس در هر شرایطى پدیده اى شیطانى است .
امام صادق علیه السلام :
((... فلا یستفزنک الشیطان ، فان العزة لله و لرسوله و للمؤ منین ، و لکن المنافقین لا یعلمون . الا تعلم ان من انتظر امرنا و صبر على ما یرى من الاذى و الخوف ، هو غدا فى زمرتنا... (7) ))
...شیطان تو را تحریک نکند. زیرا که عزت از آن خدا و پیامبر و مؤ منان است لیکن منافقان نمى دانند. آیا نمى دانى کسى که منتظر امر ما(حاکمیت و اجتماع آرمانى ما) باشد، و بر بیمها و آزارهایى که مى بیند شکیبایى ورزد در روز بازپسین در کنار ما خواهد بود...
بارى ، تلاشهاى ناکام ، کوششها و جوش و خروشهاى فراوانى که به هدف نرسیده است ، ممکن است کسانى را دچار یاءس و شکست کند، و شکیب از ایشان بستاند، و از کارآیى دین خدا و رهبرى الهى و آینده آن ماءیوس سازد. این یاءس از منطق دین و آیین خرد بدور است . باید از نفوذ چنین اندیشه هایى در ذهن افراد و جامعه پیشگیرى کرد، و با تکیه به خدا و ایمان به حتمیت وعده هاى الهى و اعتقاد به اصالت راه پیامبران و حقانیت تعالیم امامان معصوم علیه السلام ، پایدارى را زنده نگاه داشت ، و صبر پیشه کرد، و امیدها را به یاءس بدل نساخت و پیروزى دین خدا و عزت حتمى مؤ منان و تحقق جامعه عدالت بنیاد مهدوى را وعده تخلف ناپذیر دانست .
اجتماع شیعه ، داراى چنین انتظارى است اگر شیعى مذهب است . (8)
امام صادق علیه السلام :
((المؤ من الطاق ! یا ابن النعمان ، و لا یکون العبد مؤ منا حتى تکون فیه ثلاث سنن : سنة من الله ، و سنة من رسول الله ، و سنة من الامام ... و اما التى من الامام فالصبر فى الباءساء و الضراء حتى یاتیه الله بالفرج . (9) ))
اى پسر نعمان ! انسان مؤ من نیست مگر اینکه سه خصلت را در خود پدید آورده باشد: خصلتى از خدا و خصلتى از پیامبر و خصلتى از امام ... آن خصلتى را که از امام باید در خود پدید آورد شکیبایى در دشواریها و مشکلات است ، تا فرج و گشایش الهى برسد.
در دعاها، حالت انتظار منتظران راستین ، چنین ترسیم شده است :
((فلو تطاولت الدهور، و تمادت الاعمار، لم ازدد فیک الا یقینا، و لک الا حبا و علیک الا متکلا و معتمدا، و لظهورک الا متوقعا و منتظرا و لجهادى بین یدیک مترقبا... (10) ))
...اگر روزگاران به دراز کشد و عمر طولانى شود، یقینم به تو افزون گردد، و دوستیم فزونى یابد، و بر تو (بیش از پیش ) تکیه کنم و مدد بخواهم ، و چشم به ظهورت دارم و منتظرم ، و آماده جهاد در راه توام ...
گذشت روزگار و دیر پایى نظامهاى ستم بنیاد و انبوهى حوادث و ویرانیها و سیطره ناکامى و سلطه شکستهاى پیاپى و انقلابهاى نافرجام ، منتظر راستین را از آینده ماءیوس نخواهد ساخت ، و در اصالت راه و کار خود تردید نخواهد کرد، و در نیمه شب سرد و تاریک یلداى زندگى ، ایمان به نیمروز گرم و روشن تابستان را در دل زنده و پویا نگاه خواهد داشت .
پى نوشتها:

1- ((مکیال )) 2/195
2- ((بحار)) 52/122.
3- ((بحار)) 52/129.
4- ((مکیال ))2/222؛ به نقل از ((غیبت شیخ طوسى ))، باب ((علائم الظهور)).
5- ((بحار))52/123.
6- ((بحار)) 52/. 122
7- ((کافى )) 8/37؛ ((مکیال ))2/290.
8- باید همه جامعه هاى اسلامى داراى چنین وضعى باشند. نه تنها شیعه ، زیرا مسأله مهدى علیه السلام و ظهور او امرى اسلامى است که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خبر آن را داده است ، و در دهها کتاب از کتب معتبر اهل سنت ، در آن باره احادیثى مهم و فراوان رسیده است .
9- ((تحف العقول ))/ 229 - 230.
10- ((مفاتیج الجنان ))/ 527.


عناصر اخلاقی تشکیل دهنده انتظار

    نظر
انتظار، فضیلتی اخلاقی ـ عرفانی است که روح را تعالی می‌بخشد و تحوّل‌آفرین و تربیت‌کنندة انسان است. این فضیلت اخلاقی در زندگی فردی و جمعی بشر، آثار و برکات فراوانی خواهد داشت. مفهوم‌شناسی و موشکافی این واژه، ما را در کسب و تداوم آن یاری خواهد نمود و فراوانی ثمرات در این فضیلت را برای ما آشکار خواهد ساخت. به عبارتی، انتظار فضیلتی است مرکّب از فضایل دیگر که تحصیل آن کاری بس دشوار و البتّه بسیار پرپاداش و پرنتیجه خواهد بود. به همین دلیل در روایات اهل بیت(ع) از این حالت با تعابیر ذیل یاد شده است. پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرمایند: «برترین عبادت، انتظار فرج است»1 و «برترین کارهای امّت من، انتظار فرج و گشایش خداوند است». 2 و می‌فرمایند: «برترین تلاش امّت من، انتظار فرج است».3 امام علی(ع) نیز فرمودند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید، زیرا محبوب‌ترین کارها نزد خداوند عزّوجلّ، انتظار فرج است».4

در اینجا لازم است به تجزیة مفهومی این واژه و تبیین عناصر تشکیل‌دهنده و تسریع کنندة آن بپردازیم تا زمینة تحصیل و بازشناسی آن میسور و آسان گردد.

1. امید
اوّلین جزء و معنای سازندة انتظار، امید و رجا است، زیرا در صورت یأس مطلق و عدم امیدواری، حالت انتظار در انسان شکل نمی‌گیرد و تحقّق خارجی پیدا نمی‌کند. امام علی(ع) می‌فرمایند: «در انتظار فرج و گشایش باشید و از رحمت خدا ناامید نشوید».5
2. معرفت و اطمینان
دومین جزء از اجزای حالت انتظار، شناخت امر منتظَر و اطمینان به وقوع آن می‌باشد، زیرا در صورت عدم یقین و عدم اطمینان به امری، حالت انتظار در انسان منعقد نخواهد شد.
3. نزدیک دیدن
سومین جزء از اجزای تشکیل‌دهندة انتظار، نزدیک دیدن امر مورد توقّع و اعتقاد به قرب زمانی آن می‌باشد، زیرا دور دیدن و استبعاد زمانی نسبت به آن امر با حالت انتظار سازگاری نخواهد داشت. در دعای عهد بیان می‌کنیم: «إنّهم یرونه بعیداً و نراه قریباً؛6 آنها آن را دور می‌بینند و ما نزدیکش می‌بینیم».
4. محبوبیّت موضوع
اگر حادثه و امری محبوب انسان باشد، مطلوب او نیز قرار خواهد گرفت و اگر چیزی مطلوب او شد، تمامی تلاش‌ها و فعّالیّت‌های وی در راستای رسیدن به آن مطلوب صورت خواهد گرفت، لذا محبوبیّت امر فرج و انتظار، انسان را به یک منتظر واقعی، مصلح دلسوز و عاشق بی‌قرار تبدیل می‌کند.
5. منفور بودن شرایط موجود و مأیوس شدن از آن
در صورتی که فردی شرایط موجود را بهترین شرایط بداند، انتظار امری جدید برای او تحقّق نخواهد یافت. امّا اگر با تحقیق در حوادث ایّام و انواع ظلم‌ها، تباهی‌ها و فسادها به مطلوب نبودن شرایط موجود اذعان نمود، حالت انتظار برای ایجاد شرایطی جدید و نو برای او فراهم می‌آید. امام رضا(ع) می‌فرمایند: «همانا فرج و گشایش پس از ناامیدی می‌آید».7
6. آمادگی، تلاش عملی و زمینه‌سازی
انتظار، هنگامی واقعی و صادق است که انسان را به حرکت و تلاش در مسیر تحقّق امر مورد انتظار وادار نماید، وگرنه صرف حالت انتظار، بدون آمادگی و تلاش عملی، آرزویی بی‌نتیجه یا انتظاری سطحی است؛ «من إنتظر أمراً تهیّأ له؛8 هر کس که منتظر وقوع امری باشد، خود را برای تحقّق آن آماده می‌کند». به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) انتظار را به عنوان یک حالت بسیار ارزشمند یا یک جهاد، آن هم، برترین جهاد امّت خود معرفی می‌فرمایند: «أفضل جهاد أمّتی انتظار الفرج».9 بر این اساس، واضح می‌شود که یکی از عناصر تشکیل دهندة این فضیلت اخلاقی، کوشش و تلاش است.
رسول خدا(ص) در بیانی زیبا می‌فرمایند: «از مشرق زمین مردمی قیام می‌کنند و زمینه را برای ظهور مهدی(ع) آماده می‌سازند».10 در کتاب «مکیال المکارم» نیز پس از تعریف انتظار آمده است: «پس هر قدر انتظار شدیدتر باشد، آمادگی و مهیّا شدن، قوی‌تر خواهد بود».11
7. صبر و پایداری
انتظار نتیجه‌بخش و معنی‌دار، انتظاری است که توأم با پایداری، صبر و مقاومت باشد وگرنه تبدیل به یک تمنّی زودگذر و افتادن به دام‌های انحرافی و فریبنده و محبوب‌سازی جاهلانه می‌شود. اینکه در روایات اهل بیت(ع) صبر در کنار انتظار فرج قرار داده شده و گاهی تصریح به انتظار توأم با صبر شده است، دلالت بر حیاتی بودن صبر در شکل‌گیری حالت انتظار دارد.
حضرت صادق(ع) در تفسیر آیة: «و لنبلونّکم بشیءٍ من الخوف و الجوع و...»12 فرمودند: «و البتّه شما (یعنی مؤمنان، قبل از قیام امام مهدی(ع)) را به سختی‌هایی همچون ترس، گرسنگی، نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و به صابران بشارت بده». سپس حضرت فرمودند: «یعنی بشارت بده به صابران در چنین زمانی به اینکه فرج و ظهور نزدیک است».13 پیامبر خدا(ص) نیز می‌فرمایند: «برترین عبادت، صبر کردن و سکوت و انتظار فرج است».14 و «صبورانه در انتظار فرج بودن، عبادت است».15 امام صادق(ع) نیز می‌فرمایند: «پارسایی، پاک‌دامنی، درستی ... و صبورانه در انتظار فرج بودن، جزء دین امامان(ع) است».16
8. عزّت‌طلبی
یکی از خصایص فطری وجود انسان، کمال‌جویی و عزّت ‌طلبی و پرهیز از همة عوامل ضعف و ذلّت است. در طول تاریخ، عزّت خوبان و مؤمنان توسط ستمگران و نابخردان (به ظاهر) خدشه‌دار گشته و به همین دلیل آنان همیشه به دنبال فرصتی بوده‌اند تا عزّت و مکانت از دست رفتة خود را احیا نمایند. آنان نه تنها خود، بلکه پیشوا، کتاب و قانون خود را از سوی ظالمان، تحقیر شده می‌بینند و در صدد برگرداندن عزّت تمامی این امور هستند. در دعاهای مربوط به انتظار و ظهور، بر واژة «عزّت» و «معزّ» تأکید بسیاری شده است: «کجاست آنکه عزّت دهندة اولیاء و ذلیل کنندة دشمنان (دین خدا) است».17 «پروردگارا! عزیزش کن و به وجود او (مؤمنان را) عزیز بگردان، یاری‌اش کن و به دست او (صالحان را) یاری بفرما، نصرتش بده، نصرتی با عزّت».18 «خداوندا! ما مشتاق (تشکیل) دولت باکرامتی از جانب تو هستیم که به [وسیلة] آن، اسلام و اهلش را عزیز کنی و نفاق و اهلش را ذلیل گردانی».19 «خداوندا! پراکندگی ما را به وسیلة او برطرف کن، گسیختگی‌مان را به او دور کن، پریشانی ما را به او پیوست کن و کمی ما را به وسیلة او زیاد کن و ذلّت ما را به وسیلة او، تبدیل به عزّت کن».20 «سلام بر عزّت دهندة دوستان (خدا) و ذلیل کنندة دشمنان (او)».21 «خدایا طولانی شده زمان انتظار و فاجران به ما طعنه می‌زنند و انتظار برای ما سخت شده است».22
9. تقوا محوری
یکی از قوانین و سنن جاری در هستی، موفّقیت و پیروزی قانون‌گرایی، قانون محوری و تقوا‌گرایی است.  اگر کاری بر اساس صحیح و بنیان واقعی و راستین بنا شده باشد، ماندگار است. قرآن کریم دربارة متّقین و پرهیزکاران می‌فرماید: «و العاقبة للمتّقین».23
این اصل قرآنی در نظام تکوین و تشریع جاری است، لکن در عالم تشریع به جهت لزوم آزمایش انسان‌ها، کمی دیرتر رخ نشان می‌دهد. شهید مرتضی مطهری(ره) می‌فرماید: «تاریخ در مورد خوبان و پیروزی آنان قائل به دیرکرد است».24 در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که حضرت فرمودند: «ما را سلطنتی در آینده خواهد بود و بعد از حکومت ما، حکومتی نباشد؛ زیرا ما اهل تقوا هستیم و خداوند فرموده است: عاقبت کار، از آنِ متّقین است».25
10. جدیّت و پشتکار
در جوهرة انتظار صادق و در روح منتظر خالص، جدیّت و پشتکار، پیگیری و تداوم‌بخشی وجود دارد.
حضرت صادق(ع) فرمودند: «هر که دوست دارد از یاران قائم باشد، پس باید انتظار بکشد و در حالی که منتظر است، پارسایی و اخلاق نیک را در پیش گیرد. اگر (با چنین حالتی) از دنیا برود و بعد از مرگ او، قائم قیام کند، اجرش همانند اجر کسی است که قائم را درک کند، پس (در کار و عمل) بکوشید و منتظر باشید؛ گوارایتان باد ای جماعت مشمول رحمت!».26
11. احساس یتیمی
یکی از مفاهیمی که در شکل‌گیری و شدّت‌بخشی حالت انتظار در ما مؤثّر است، درک شرایط موجود در زمان غیبت و احساس یتیمی معنوی در زمان غیبت است. اگر این احساس در ما به وجود آید و خسارت‌های معنوی و مادّی عدم حضور امام را درک کنیم، چشم به راهیِ ما نسبت به ظهور حضرت شدّت خواهد یافت و در جستجوی یافتن راهی برای شناخت پدر و حضور و احضار او خواهیم بود. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند: «سخت‌تر از یتیمیِ کسی که پدرش را از دست داده، یتیمیِ کسی است که از امام خود بریده شده است و توان دسترسی به او را ندارد».27
12. اندیشة حسینی
یکی از مقوّمات اندیشة انتظار، وجود اندیشة حسینی و آرمان کربلاییان و آرزوی انتقام خون به ناحق ریختة امام حسین(ع) است؛ همچنان که شعار یاران حضرت ولی‌عصر(ع) «یا لثارات الحسین(ع)» است، انتظار نیز بر همین مبنا شکل می‌گیرد. به عبارت دیگر، هرچه با آرمان‌های امام حسین(ع) آشناتر شویم و هر چه به عمق مصائب وارده بر او و یارانش نزدیک‌تر شویم، حس و میل انتقام از ظالم در ما نمایان‌تر خواهد شد و حالت انتظار در روح ما موّاج‌تر خواهد گشت. در زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا به این عنصر اخلاقی و روانی انتظار اشاره شده است:
1. پس مسئلت می‌کنم از خداوند... که خونخواهی تو را با امام منصور از اهل بیت(ع)، (یعنی حضرت مهدی(ع)) روزی فرماید.
2. پس مسئلت می‌کنم از خداوند... و اینکه برای من نزد شما منزلت راستین را در دنیا و آخرت تثبیت نماید و طلب می‌کنم از خداوند اینکه مرا به مقام محمودی که برای شما نزد خداوند است برساند و اینکه خونخواهی خون خود را با امام هدایت شده و نمایان و گویا از شما به من روزی کند.
پی‌نوشت‌ها:
1. بحارالأنوار، ج 52، ص 125، ح 11.
2. همان، ج 52، ص 122، ح 2.
3. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
4. همان، ج 74، ص 143، ح 26.
5. همان، ج 52، ص 123، ح 7.
6. مفاتیح الجنان، دعای عهد، برگرفته از: قرآن کریم، سورة معارج (70)، آیات 6 و 7.
7. بحارالأنوار، ج 52، ص 110، ح 17.
8. مکیال المکارم، ج 2، ص 235.
9. بحارالأنوار، ج 74، ص 143، ح 26.
10. کشف الغمّه، ج 3، ص 267.
11. مکیال المکارم، ج 2، ص 152.
12. سورة بقره (2)، آیة 155.
13. تفسیر نورالثّقلین، ج 1، ص 176.
14. بحارالانوار، ج 74، ص 422.
15. راوندی، الدعوات، ج 41، ص 101.
16. بحارالأنوار، ج 52، ص 122، ح 1.
17. دعای ندبه.
18. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
19. همان.
20. همان.
21. مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب‌الامر(ع).
22. همان.
23. سورة اعراف (7)، آیة 128 و سورة قصص (28)، آیة 83.
24. فلسفة تاریخ.
25. کافی، ج 1، ص 471، ح 5.
26. غیبت نعمانی، ص 200، ح 16.
27. بحارالانوار، ج 2، ص 2، ح 1.

گشایش در انتظار است .

    نظر

ابو بصیر می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم این گشایش کی فرا می‌رسد؟ آن حضرت فرمودند: «ای ابا بصیر! آیا تو از آن گروه هستی که به دنبال دنیایند؟ هر کس این امر را بشناسد، به سبب انتظارش برای او گشایش حاصل می‌شود».
قطعاً تا کنون دربارة فضیلت انتظار فرج مطالب بسیاری شنیده و خوانده‌اید. امّا نکته‌ای که شاید شنیدن آن برای شما تازگی داشته باشد این است که از دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) «انتظار فرج» یا «چشم به راه گشایش بودن» به خودی خود، در عصر غیبت برای منتظران مایة گشایش، نجات و رستگاری است و از این‌رو شیعیان به جای گله و شکایت از طولانی شدن غیبت و سختی‌ها و رنج‌های این دوران باید تلاش کنند که منتظران خوبی باشند تا همین انتظارشان، «فرج» را در عصر غیبت برای آنها به ارمغان آورد.
برای روشن‌تر شدن این موضوع، چند روایت را با هم مرور می‌کنیم.
ابو بصیر می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: فدایت شوم این گشایش کی فرا می‌رسد؟ آن حضرت فرمودند: «ای ابا بصیر! آیا تو از آن گروه هستی که به دنبال دنیایند؟ هر کس این امر را بشناسد، به سبب انتظارش برای او گشایش حاصل می‌شود».1
امام رضا(ع) نیز در پاسخ حسن بن جهم، که از ایشان در مورد فرا رسیدن گشایش می‌پرسد، می‌فرمایند: «آیا تو نمی‌دانی که چشم به راه گشایش بودن، خود [جزئی] از گشایش است؟» او در پاسخ می‌گوید: «نمی‌دانم، مگر اینکه شما به من بیاموزید». آن حضرت با دیگر می‌فرمایند: «آری، انتظار گشایش، [جزئی] از گشایش است».2
بر اساس همین نگرش است که در روایت‌های متعدّدی تأکید شده که برای منتظران واقعی تفاوتی ندارد که ظهور را درک کنند یا نکنند؛ چون آنها در عصر غیبت نیز در خدمت امام زمان خویش هستند؛ چنان‌که در روایتی از امام صادق(ع) می‌خوانیم: «هر کس بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم(ع) و در خیمه‌اش بوده باشد...»3
در این‌باره روایت دیگری از امام رضا(ع) نقل شده است. حضرت می‌فرمایند: «چقدر زیباست صبر و انتظار فرج، مگر سخن خدای تعالی را نشنیده‌اید که می‌فرماید: «و ارتقبوا إنّی معکم رقیب»4و «فانتظروا انّی معکم من المنتظرین؛5 و انتظار برید که من [هم] با شما منتظرم». پس صبر پیشه کنید، فرج و گشایش پس از ناامیدی خواهد آمد و گذشتگان شما صبوتر از شما بودند».6
از دیگر اسرار گشایش در امور، در زمان غیبت امام معصوم(ع) «وقف نمودن خود برای ایشان» است.
این مطلب به زیبایی هر چه تمام‌تر، در فرمایش امام باقر(ع) به عبدالحمید واسطی مورد تأکید قرار گرفته است؛ وقتی او از سختی دوران انتظار سخن گفت، به او فرمودند: «ای عبدالحمید، آیا گمان می‌کنی کسی که خودش را وقف خدای عزّوجلّ کند، خداوند فرجی برای او قرار نمی‌دهد؟! آری؛ به خدا قسم قطعاً و یقیناً خداوند برای او فرج و گشایشی قرار می‌دهد. خدا رحمت کند بنده‌ای را که خود را وقف ما گرداند. خدا رحمت کند بنده‌ای را که امر ما را زنده بدارد».7
در ادامة همین روایت، عبدالحمید واسطی از امام باقر(ع) می‌پرسد: اگر من قبل از آنکه ظهور حضرت قائم(ع) را درک کنم، از دنیا بروم چه خواهد شد؟ حضرت در پاسخ به او بشارتی را برای منتظران واقعی امام عصر(ع) به طور کلّی نوید می‌دهند: «هر کس از شما بگوید که اگر قائم آل محمّد(ص) را درک می‌کردم، ایشان را یاری می‌نمودم، چنین کسی همچون کسی است که با شمشیر خود در پیش روی ایشان بجنگد، بلکه (بالاتر)، به منزلة کسی است که همراه ایشان شهید شود».

پی‌نوشت‌ها:
1.کلینی، الکافی، ج1، ص371، ح3.
2. شیخ طوسی، کتاب الغیبـة، ص276.
3. بحارالانوار، ج52، ص126، ح18.
4. سورة هود (11)، آیة 93.
5. سورة اعراف (7)، آیة 71.
6. بحارالانوار، ج 52، ص129.
7. صدوق، کمال‌الدّین و تمام النعمة، باب 55، ح2
منبع : ماهنامه موعود شماره 104

ز عاشقان بلاکش نظر دریغ مدار

    نظر

شگفت غنچه و بنشست گل ببار بیا
دمید لاله و سوری ز هر کنار بیا
چه مایه صبر مگر هست بی قراران را
ز حد گذشت دگر رنج انتظار بیا
ز هر کرانه شقایق دمیده از دل خاک
پی تسلی دل های داغدار بیا
ز عاشقان بلا کش نظر دریغ مدار
فروغ دیده نرگس به لاله زار بیا
ز منجیق فلک سنگ فتنه می بارد
مباد آن که فرو ریزد این حصار بیا
یکی به مجمع رندان پاک باز نگر
دمی به حلقه مردان طرفه کار بیا
به سوی غاشیه داران پیر عشق ببین
به کوی نادره کاران روزگار بیا
چه نقش ها که نبستند بر صحیفه دهر
ز خونشان شده روی شفق نگار بیا
طلایه دار تواند این مبشران ظهور
بپاس خاطر این قوم حق گزار بیا
درین کویر که سوزد روان موج سراب
تو ای سحاب کرم ابر فیض بار بیا
ز دست برد مرا شور عشق و جذبه شوق
قرار خاطر محزون بی قرار بیا