سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

توصیه امام زمان (علیه السلام)به خواندن صحیفه سجادیه

    نظر

http://www.ParsiBlog.com/PhotoAlbum/saidgodari/12.jpg

مجلسی اول می‌فرماید: « در اوایل جوانی مایل بودم نماز شب بخوانم اما نماز قضا بر عهده‌ام بود و به همین دلیل احتیاط می‌کردم و نمی‌خواندم. خدمت شیخ بهائی رحمه الله عرض نمودم، فرمود: « نماز قضا بخوان.» اما من با خود می گفتم نماز شب خصوصیات خاص خود را دارد و با نمازهای واجب فرق می‌کند. یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»...
عرض کردم:« یا بن رسول الله، همیشه دستم به شما نمی‌رسد! کتابی به من بدهید که به آن عمل کنم.»
فرمود:« برو از آقا محمد تاج کتاب بگیر!» در خواب گویا او را می‌شناختم؛ رفتم کتاب را از او گرفتم و مشغول خواندن بودم و می‌گریستم که از خواب بیدار شدم.
از ذهنم گذشت که شاید محمد تاج همان شیخ بهائی است و منظور امام از تاج، این است که شیخ بهایی ریاست شریعت را در آن دوره به عهده دارد.
نماز صبح را خواندم و خدمت ایشان رفتم. دیدم شیخ با سید گلپایگانی مشغول مقابله ی صحیفه سجادیه است.
ماجرا را برایش نقل کردم. فرمود:« انشاءالله به چیزی که می خواهی می‌رسی.»
یک شب بالای پشت بام خانه ام در خواب و بیداری بودم که امام زمان علیه السلام را در بازار خربزه فروشان اصفهان در کنار مسجد جامع دیدم. با شوق و شعف نزد او رفتم و سوالاتی کردم از جمله خواندن نماز شب. فرمود:« بخوان!»
بعد ناگهان یاد جایی که امام را در آن ملاقات کرده بودم، افتادم و به کنار مسجد جامع رفتم. در آنجا آقا حسن تاج را دیدم که از آشنایان قدیم بود. مرا که دید گفت:« ملا محمد تقی! من از دست طلبه ها به تنگ آمده‌ام. کتاب را از من می‌گیرند و پس نمی‌دهند. بیا برویم خانه یک سری کتب به تو بدهم.» مرا به خانه‌اش برد، در اتاقی را باز کرد و گفت:« هر کتابی را که می‌خواهی بردار!»
کتابی را برداشتم؛ ناگهان دیدم همان کتابی است که دیشب در خواب دیده بودم. « صحیفه سجادیه » بود. به گریه افتادم. برخاستم و بیرون آمدم.
گفت:« باز هم بردار!»
گفتم:« همین بس است.»
پس شروع نمودم به تصحیح و مقابله و آموختن صحیفه سجادیه به مردم. و چنان شد که از برکت این کتاب، بسیاری از اهل اصفهان مستجاب الدعوه شدند.
مرحوم مجلسی دوم می‌فرماید:« مجلسی اول چهل سال از عمر خود را صرف ترویج صحیفه کرد و انتشار این کتاب توسط او باعث شد که اکنون خانه‌ای نیست که صحیفه در آن نباشد. این حکایت بزرگ باعث شد بر صحیفه شرح فارسی بنویسم که عوام و خواص از آن بهره‌مند شوند.»
منابع:
امام شناسی، ‌ج 15، ص 49و 50
بحارالانوار،‌ ج 110‌، ص 51 به بعد

دعای فرج

    نظر

در فرهنگ اسلامی «نیت » و قصد، ارزش و جایگاه خاصی دارد; تا آنجا که رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: «نیت مؤمن از عملش برتر است » (1) از این رو کسی که در دلش نیت انجام عمل خیری را داشته باشد، از ثواب آن عمل بهره مند می شود حتی اگر توفیق انجام آن عمل خیر را نیابد (2) .
براساس همین در فرهنگ اسلامی، انتظار فرج و امید تحقق دولت آل محمد (ص) چنان قدر و قیمتی دارد که شاید کم تر عملی می تواند به آن برسد . کسی که صادقانه انتظار ظهور آقا و مولایش را می کشد و از ته دل برای فرج آل محمد دعا می کند; ثوابش برابر با کسی است که ظهور را دریابد و با مولایش همراه شود ...

در این زمینه سخن بسیار است و احادیث فراوانی با مضامین مختلف وارد شده اند و ما در این مجال شما را تنها به شنیدن یکی از این احادیث مهمان می کنیم .
امام صادق (ع) فرمود:
من قال بعد صلوة الفجر و بعد صلوة الظهر: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم » لم یمت حتی یدرک القائم . (3)
هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید: «خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و در فرج ایشان تعجیل فرما» نمیرد تا قائم [ع] را دریابد .
امیدواریم که این حدیث همواره به یاد ما باشد تا با عمل به آن، بعد از هر نماز یاد انتظار و امید فرج در دل ما زنده شود و ان شاءالله ظهور مولایمان را درک کنیم .
پی نوشت:
1 . «نیة المؤمن خیر من عمله » . الکافی، ج 2، ص 84، ح 2 .
2 . امام علی (ع) می فرماید: «احسان النیة یوجب المثوبة » ; نیت نیکو، موجب پاداش است . غررالحکم، ح 1265 .
3 . الطوسی، محمدبن الحسن، مصباح المتهجد، ص 328 .

مهدویت در ادیان

    نظر
در دهه با برکت مهدویت فرصتی دست داد تا مهدویت در دیگر ادیان را با حجت‌الاسلام والمسلمین نجم الدین طبسی کنکاش کنیم، ضمن تبریک ایام عطرآگین میلاد نور به اتفاق شما مهدی دوستان ارجمند گفت‌وگوی ذیل را می‌خوانیم.
* در آغاز گفت‌وگو اجازه دهید از پیشینه بحث مهدویت شروع کنیم آیا قبل از اسلام بحث مهدویت مطرح بوده است و در کتب ادیان آسمانی قبل از اسلام به این بحث اشاره شده است؟
اجازه بفرمائید، من قبل از اینکه وارد بحث مهدویت در ادیان قبل از اسلام بشوم، نکته‌ای را عرض کنم و آن اینکه ما در اثبات حقانیت عقاید خود محتاج کتب آسمانی ادیان قدیم نیستیم که بدون آنها نتوانیم حقانیت خود را اثبات کنیم، کما اینکه ما وقتی مباحث مهدویت را از کتب اهل سنت نقل می کنیم بدین معنا نیست که به استدلال از آنها نیاز داریم، اما از باب اتمام حجت برای آنها شواهدی را از مکتب خودشان نقل می کنیم...
در کتب آسمانی ادیان قبل از اسلام، مخصوصاً در انجیل، چه در عهد عتیق و چه در عهد جدید، مکرر به ظهور حضرت مهدی‌(عج) اشاره شده و بعضی از خصوصیات آن حضرت و نحوه قیام و تشکیل حکومت ایشان در آنها ذکر شده است.
از جمله در عهد عتیق در مرموز 72 در مورد رسول اکرم‌(ص) و امام مهدی‌(عج) آمده است: « اللهُمَّ أعطِ أحکامَکَ العادِلَةَ للَملِکِ و لِابنة بِرَّکَ فَیَقضَی لِشَعبِکَ بِالعَدل وَ مَساکِینِکَ بِالاِنصاف... لِیَکُنِ المَلِکُ کَالمَطَرِ المُنهَمِرِ عَلَی المرِاعی المَجزوزةِ، کَالغُیُوثِ الَّتِی تَسقِی الارضَ، یُشرِقُ فِی اَیّامِهِ الصِّدّیقِ و کَثرةِ السَّلام اِلی اَن یَضمَحِل القَمَرُ و یَملِکُ مِن البَحر الی البَحرِ و مِنَ النَّهر الی النَّهر الی اَقاصِی الارضِ»(1)
خدایا احکام عادلانه‌ات رابرای ملک و فرزند او (منظور پیامبر اکرم‌(ص) و فرزندش امام مهدی‌(عج) عنایت کن که میان ملت و مساکین تو با عدالت و انصاف قضاوت خواهد کرد.... حکومت او مانند باران رحمتی است که زمین را زنده می‌کند و در دورانش امن و امان خواهد بود و او از دریا تا دریا و از رود تا رود تا اقصی نقاط زمین حکومت خواهد کرد.
همچنین در عهد عتیق در اصحاح 11 در بشارت ظهور منجی آمده است: « وَ یُفرَخُ بُرعُمٌ مِن جِذعِ یَسَّی و یَنبُتُ غُضنٌ مِن جذوره یَربِض النُّمر الی جَوارِ الجَدیِ، وَ یَتَألَفُ العِجلُ وَ الأَسَدُ وَ کُلُّ حَیَوانٍ مَعلُوفٍ معاً.»(2)
در دورانش زاد و ولد ها و رشد و نمو درختان زیاد می شود، گرگ با میش و پلنگ با بزغاله همنشین می شود و گوساله با شیر، انس و الفت می گیرد(کنایه از این است که صلح و امنیت، همه جا فراگیر می شود و به حدی که حیوانات همه در آسایش خواهند بود)
نکته جالب این جاست که این عبارات در روایات معصومین نیز آمده است.
به مسأله منجی آخرالزمان و ظهور حضرت مهدی(عج) در عهد جدید از جمله ا نجیل متی، مرقس ،لوقا، یوحنا هم پرداخته شده است« قالَتِ المَرأةُ لَعَلَّکَ أنتَ مِسِّیا أیها السَّیِّدُ.أجَابَ یَسُوعُ إنّی حَقّاً أُرسِلتُ إلَی بَیتِ إسرائیلَ نَبِیّ خلاصٍ. وَلکِن سَیَأتِی بَعدِی مسِّیّا المُرسَلُ مِنَ الله لِکُلّ العَالَمِ الَّذِی لِأجلِهِ خَلَقَ اللهُ العالَمَ»(3)
زن خطاب به حضرت عیسی(ع) گفت: ای آقا شاید تو همان منجی هستی؛ حضرت عیسی جواب داد: من به حق فرستاده خدا به خانه اسرائیل نبی هستم، ولی بعد از من منجی می آیدکه از سوی خدا برای کل عالم فرستاده است و خداوند عالم را به خاطر او خلق کرده است.
در کتب سماوی غیر مسیحی، از جمله هندوس ،شاکمونی، باسک، پاتیکل و کتب زرتشتی ها مطالب مختلفی در مورد منجی آخرالزمان(عج) و قیام آن حضرت ذکر شده است که نشانه های آن جز بر حضرت مهدی(عج)، بر کس دیگری منطبق نیست.
« و فی آخر المَطافِ، سَینتَهی الحُکمُ العالَمی إلی رَجُلٍ مِن ذُرِّیّةِ سَیّدِ خَلائِقِ العالَمینَ«کشن» العَظیم، وَ هُوالَّذی یحکُمُ علی جِبالِ الشَرقِ و اَلغَربِ فی العالَمِ... وَ یُوَحّدُ الأدیانَ الهیّةَ إلی دِینٍ واحِدٍ، و اسمُهُ القائِم و العارِف با للهِ، و هُوَ المُحیی لِدِینِ الله»(4)

بالاخره در آخر حکومت جهان منتهی می شود به مردی که از ذریه خلائق عالمین «کشن» (نام پیامبر اکرم(ص) در زبان هندی) که به شرق و غرب عالم حکومت می‌کند.
و همه ادیان را به یک دین واحد موحد می‌کند و اسم او قائم‌(ع) است که عارف بالله و زنده کننده دین خداست.
و در کتب زرتشتیان از جمله در کتاب «جاماسب» منجی آخرا‌لزمان را از فرزندان دختری پیامبر‌خاتم‌(ص) و مردی از سرزمین عرب و از اولاد هاشم معرفی می‌کند.
«و من ذُرّیَّةِ اَبنةِ هَذا النبیِّ الّتی اشتَهَرَت «شَمس العالَمِ وَ مَلِکَةِ الزَّمان» رجُلٌ یَصِلُ إلَی الخِلافَةِ و یَحکُمُ الدُنیا بِالخَیرِ، و هو آخِرُ خَلیفَةِ لِهذا النبی مِن وَسطِ العالَمِ أی مَکّةَ، و یَدُومُ مُلکُهُ إلَی یومِ‌القیامَةِ .... سَیَخرُجُ رَجُلٌ من أرضِ «تازیان» أی الجزیرةِ العربیةِ مِن اولادِ هاشمَ... و یملأ الأرضَ عدلاً و مِن عَدلةٍ یَشرَبُ الذِئبُ و الغَنمُ ماءً سَوِیَّةً، و تَزدادُ الانفُسُ و تُطالُ أعمارُ النّاسِ...»(5)
از ذریه دختر پیامبر‌(ص) که به شمس عالم و ملکه زمان (حضرت زهرا‌(س) ) شهرت دارد مردی به خلافت می‌رسد و بر دنیا به خوبی حکومت می‌کند و او آخرین جانشین پیامبر‌(ص) است، از وسط عالم یعنی مکه(قیام می‌کند) و فرمانروایی او تا روز قیامت ادامه می‌یابد... مردی از سرزمین جزیرة‌العرب اولاد هاشم‌(ع) قیام می‌کند و زمین را پر از عدل می‌گرداند و از عدالت ورزی او این است که گرگ و گوسفند در کنار هم آب می‌خورند در زمان او نسل‌ها زیاد شده و عمرها طولانی می‌گردد.
*قبل از رسالت رسول اکرم‌(ص) علمای ادیان از رسالت او خبر داده و انتظار او را می‌کشیدند ولی بسیاری از آنها بعد از بعثت آن حضرت با او به مخالفت بر خاستند و دشمنی پیشه کردند آیا این احتمال وجود دارد که در زمان ظهور حضرت مهدی‌(عج) نیز چنین اتفاقاتی بیفتد؟
در روایات آمده است که وقتی حضرت مهدی‌(عج) ظهور می‌کند، مشکلاتی که سر راه ایشان قرار می‌گیرد از مشکلات پیامبر‌(ص) بیشتر است، چرا که در دوران پیامبر مردم سنگ و بت می‌پرستیدند ولی موقع ظهور حضرت حجت همه ادعای دینداری و تخصص در دین دارند که مقابله با اینها راحت نیست و امام‌زمان‌(عج) با فرقه‌های باطل و مقدس نماها به مبارزه بر می‌خیزد و اینها در مقابل حضرت موضع گرفته و ایشان را تهدید می‌کنند که حضرت مهدی‌(عج) با آنها قاطعانه برخور خواهند کرد.(منبع)
*حضرت مهدی‌(عج) با کدام دسته از مردم به مبارزه خواهد پرداخت و نحوه برخورد ایشان با مخالفان چگونه خواهد بود؟
افراد اخلالگر در انقلاب امام، کسانی هستند که دستشان به خون بشریت آلوده است یا انسان‌های بی تفاوتی هستند که در برابر جریانات تجاوزگران، سکوت پیشه کرده، ولی در برابر حضرت، پرچم مخالفت بر می‌دارند و یا کج فهمان هستند که درک خود را بر سخن حضرت برتری می‌دهند، طبیعی است که باید آنان با قاطعیت تمام سرکوب شوند تا جامعه‌ بشری برای همیشه از شر آنان مصون بماند از این رو، روش و سیاست حضرت مهدی‌(عج) با آنان بسیار قاطعانه و بدون اغماض خواهد بود.
*برخورد امام مهدی‌(عج) پس از ظهور با اهل کتاب چگونه خواهد بود؟
در روایتی از امام صادق‌(ع) آمده است هنگامی که قائم علیه یهود، نصارا، صائیبیان، مادیگرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق و غرب کره زمین قیام می‌کند، اسلام را به آنان پیشنهاد می‌نماید هر کس از روی میل پذیرفت دستور می‌دهد بر طبق آنچه فرد مسلمان مامور به انجام آن است رفتار نماید و هر کس مسلمان نشود، گردنش را می‌زند تا آن که در شرق و غرب جهان، یک کافر بر جای نماند(6) و رسول خدا‌(ص) می‌فرماید: قیامت بر پا نمی‌شود مگر آن که با یهود بجنگد آن گاه یهودیان (شکست خورده) می‌گریزند و پشت سنگ‌ها پنهان می‌شوند؛ ولی سنگ فریاد می‌زند: ای مسلمان ای بنده خدا، این یهودی پشت من پنها شده است.
البته از روایات دیگری فهمیده می‌شود که ستیز و رویارویی حضرت با اهل کتاب همیشه یکسان نبوده بلکه در مواردی با درایت به آنان اجازه می‌دهد به دین خودشان بر جای بمانند و با گروهی به بحث و مناظره بپردازد و آنان را با این روش به اسلام دعوت می‌کند و ممکن است بگوییم در آغاز قیام با آنان به بحث می‌پردازد و با کسانی که حق را پنهان سازند،‌ می‌جنگد.
*نشانه‌هایی که در کتب ادیان مختلف در مورد ظهور منجی آمده است جز بر حضرت مهدی‌(عج) بر کس دیگری صدق نمی‌کند با این حال چرا پیروان این ادیان سعی دارند کسان دیگری را به عنوان منجی معرفی کنند؟
اینکه بسیاری از پیروان ادیان قبل از اسلام، ظهور حضرت مهدی (عج) قبول نکنند امری طبیعی است چرا که آنها اعتقاداتشان را از جای دیگری گرفته‌اند و تحریفی که در ادیان قبل از اسلام به وجود آمده باعث شده آنها راه را گم کنند و نتوانند مقصد را خوب تشخیص دهند؛ ولی با نشانه‌هایی که در دست دارند آنها هم به دنبال آب هستند ولی چون راه را گم کرده‌اند به سراب می‌رسند و ما نباید انتظار داشته باشیم که همه آنها به ظهور حضرت مهدی‌(عج) اعتقاد داشته باشند همین قدر که آنها ظهور منجی را قبول دارند خوب است.
در واقع، اختلاف از تفاوت در منابع عقاید حاصل شده است، منابع عقاید ما قرآن و احادیث معصومین‌(ع) است ولی آنها عقاید خود را از کتب تحریف شده آسمانی گرفته‌اند.
*وضعیت مردم دنیا در مورد گرایش به آموزه‌های اسلام، مخصوصا توجه به مهدویت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مردم دنیا توجه بیشتری به آموزه‌های اسلام دارند و من معتقدم پیروان ادیان آسمانی که با مسلمانان محشور هستند مخصوصا خیلی از نسل‌های جدید فقط اسماً مسیحی هستند در حالی که مثل مسلمانان فکر می‌کنند و در عمل به اعتقادات ما معتقد هستند و اینکه مسیحیان و پیروان دیگر ادیان به راحتی دنیا برای امام حسین‌(ع) عزاداری می‌کنند موید این مساله است و اینها اگر چه مسیحی، کلیمی، زرتشتی، یا ... باشند اسمی و تقلیدی است و در عمل اعتقادات مسلمین را دارند.
*اعتقاد به منجی گرایی چه تاثیری در اخلاق و رفتار انسان‌ها خواهد داشت؟
البته کسی که منتظر مهمان هست با کسی که منتظر نیست یکسان نخواهد بود و کسی که انتظار کسی را می‌کشد سعی خواهد کرد، خود و خانه‌اش را پاکیزه کند و خود را برای استقبال از میهمان آماده کند اعتقاد به منجی باعث می‌شود اخلاق و رفتار انسان حساب شده باشد و در زندگی شخصی برنامه داشته و از روی برنامه حرکت کند یکی از مولفه‌های قیام حضرت بر پایی عدالت است و بالطبع معتقدان به ظهور ایشان سعی خواهند کرد خودشان را با شرایط ظهور وفق دهند تا در زمان ظهور در مقابل آن حضرت قرار نگیرند.
* بعضی ها سعی دارند در مورد قیام حضرت مهدی(عج) سیاه نمایی کرده و سعی دارند آن را همراه با خشونت و قتل و خونریزی جلوه دهند؛ نظر حضرت عالی در این رابطه چیست؟
اگر این بحث از سوی دشمنان مطرح می شود، انتظاری غیر از این نمی‌رود، ولی اگر از سوی خودی ها صورت بگیرد، اشتباه بزرگی است.
متأسفانه در این سال ها افراط و تفریط صورت گرفته است، گروهی معتقدند که امام زمان(عج) به هنگام ظهور از طریق ولایت و تصرف تکوینی، همه آفریده ها را مطیع خود می کند و کارها را با اعجاز و امور غیر عادی، انجام می دهد، از این رو کشتار و اعدام بسیار ا ندک خواهد بود که روایات معصومین این دیدگاه را مردود می داند، چرا که اگر حکومت جهانی بدون جنگ و خونریزی به آسانی میسر بود، به یقین، برای رسول خدا(ص) اتفاق می افتاد؛ پس این که در قیام حضرت مهدی(عج) هیچ درگیری اتفاق نمی افتد، حرف اشتباهی است، اما این که با ظهور حضرت جوی خون هم راه می افتد، حرف اشتباهی است، چرا که دنیا قبل از ظهور به حد کافی گرفتار قتل و خونریزی ها می شود و مردم دنیا دنبال منجی و فریادرسی می گردند که به داد آن ها برسد، نه این که دوباره قتل و کشتار راه بیاندازد.
این که می‌خواهند چهره امام مهدی(عج) راه خشن نشان دهند از این روی دشمنی یا جهالت است، چرا که آن حضرت، سیره حضرت رسول اکرم(ص) را دنبال می کنند و همانطور که پیامبر(ص) نبی رحمت بود، امام زمان هم با مردم با رأفت برخورد خواهد کرد، چنانچه از ایشان به عنوان غیاث و فریادرس یاد شده است و دشمنی امام مهدی(عج) با کسانی است که موجب گرفتاری انسان ها و باعث جنایت علیه بشریت بوده اند و آن حضرت در مقابل با کسانی که رئوس فتنه و اساس بشر بوده اند، مسامحه و کوتاهی نخواهد کرد و به حساب آن ها خواهد رسید، اما این که جوی خون به راه می افتد، اساس و ریشه ای ندارد.
*یکی از مسائل که در بحث مهدویت مطرح است، ظهور مدعیان دروغین است؛ بفرمائید وظیفه مؤمنان در مقابل این افراد، چیست و ادعای کذب این ها چگونه قابل تشخیص است؟
در روایات آمده است که قبل از ظهور حضرت مهدی(عج) افراد متعددی ادعای مهدویت خواهند کرد و از آنان به عنوان «کذابین» یاد شده است، و این مسأله، فقط به مهدویت اختصاص ندارد و در طول تاریخ، افراد زیادی بوده اند که به دروغ ادعای نبوت کرده اند و در دوران غیبت امام مهدی(عج) نیز چنین مسائلی وجود خواهد داشت؛ وجود مدعیان دروغین، به خودی خود یکی از دلایل واقعیت ظهور حضرت مهدی(عج) است، زیرا کسی که بخواهد پول را جعل کند، پولی را جعل می کند که رایج بوده و در خارج ما به‌ازای واقعی داشته باشد؛ مثلا هیچ کس اسکناسی سه هزارتومانی جعل نمی کند، چرا که در بازار وجود ندارد، بنابراین وجود مدعیان مهدویت، خود بیانگر واقعی بودن ظهور حضرت مهدی(عج) است.
ائمه(ع)، ما را در دوران غیبت، به پیروی از مرجعیت و رجوع به علماء و حوزه ها سفارش کرده اند و وظیفه ما این است که در دوران غیبت پشت سر مراجع و ولایت فقیه باشیم، چرا که آن ها در مسائل مذهبی از ما آگاه تر هستند و در زمانیکه چنین مشکلاتی پیش آید، باید به علماء رجوع کنیم و اگر بخواهیم در مقابل گرفتاری ها و فتنه ها و انحرافات، خودمان را حفظ کنیم، باید رشته امور را به آن ها بسپاریم، امام حسین‌(ع) فرمودند: «حجاری الامور بید العلما» (6) جریان امور به دست علماست.
*وظیفه حوزه های علمیه در حال حاضر در رابطه با مسائل مهدویت چیست؟
وظیفه حوزه های علمیه تبیین فرهنگ مهدویت و آشناسازی مردم دنیا با این فرهنگ متعالی است و لازم است که حوزه های علمیه برای تحقق این امر ،کادر سازی کنند و افرادی را تربیت کنند و در سطوح و مراکز مختلف از جمله مساجد، دانشگاه ها، صدا و سیما و هرجایی که بتواند حرفش را به گوش مردم برساند به کار بگیرد تا مردم را با مهدویت آشنا ساخته و آن ها را در مقابل انحرافات واکسینه کنند.
*به نظر حضرت عالی چه آسیب هایی مهدویت و منجی گرایی را تهدید می کند؟
ورود خرافات به مباحث مهدویت از آسیب های جدی است که خدشه ای را به این مسئله مهم وارد می کند؛ نباید به هر کتابی و به هر سخنی اعتماد کرد و باید حرف را از اهلش فرا بگیریم و باید بیدار باشیم، چرا که در حال حاضر یهود و آمریکا و انگلیس برای ایجاد انحراف در باور مردم تلاش های گسترده ای را انجام می دهند.

منابع:
1- معجم الاحادیث الامام المهدی‌(عج) ج اول، ص30
2- همان، ص33
3- همان، ص65 به نقل از انجیل برنابا، اصحاح 82
4- همان ص71 به نقل از کتاب شاکمونی، ص242، بشارةالظهور
5- همان ص75، به نقل از کتاب «جاماسب»
6- تحف‌العقول، ص 172

امام حاضر و ناظر

    نظر

علی(ع) از مسجد برگشت و داخل جایی به نام «قصر» شد، من هم همراه ایشان داخل شدم. ایشان به من فرمود: «ای رمیله! دیدم به خودت می‌پیچیدی». گفتم: بلی، داستان بیماری خود را برای ایشان تعریف کردم. ایشان فرمود: «ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمی‌شود مگر اینکه ما هم به خاطر بیماری او بیمار می‌شویم و غمگین نمی‌شود مگر آنکه ما هم در غم او، غمگین می‌شویم و دعایی نمی‌کند مگر آنکه به دعای او آمین می‌گوییم و سکوت نمی‌کند مگر آنکه ما برایش دعا می‌کنیم».
به عقیدة شیعه، با توجّه به دلایل نقلی موجود، امامان معصوم(ع) بر اعمال و احوال همة آفریدگان خدا، چه در روی زمین و چه در آسمان‌ها و منظومه‌ها، آگاهی دارند.
رمیله می‌گوید: در زمان امیرالمؤمنین، علی(ع) سخت بیمار شدم؛ تا آنکه در روز جمعه، قدری احساس سبکی کردم. با خود گفتم بهتر از هر چیز این است که آبی بر روی خود بریزم و نماز را به جماعت و امامت حضرت امیرالمؤمنین(ع) اقامه کنم. همین کار را کردم. وقتی حضرت بالای منبر رفت، حال من دوباره بد شد. وقتی امیرالمؤمنین، علی(ع) از مسجد برگشت و داخل جایی به نام «قصر» شد، من هم همراه ایشان داخل شدم. ایشان به من فرمود: «ای رمیله! دیدم به خودت می‌پیچیدی». گفتم: بلی، داستان بیماری خود را برای ایشان تعریف کردم. ایشان فرمود: «ای رمیله! هیچ مؤمنی بیمار نمی‌شود مگر اینکه ما هم به خاطر بیماری او بیمار می‌شویم و غمگین نمی‌شود مگر آنکه ما هم در غم او، غمگین می‌شویم و دعایی نمی‌کند مگر آنکه به دعای او آمین می‌گوییم و سکوت نمی‌کند مگر آنکه ما برایش دعا می‌کنیم».
گفتم: ای امیرمؤمنان! فدایت گردم. این مربوط به کسانی است که با شما در این مکان هستند. آن کسانی که در اطراف زمین هستند، چطور؟ فرمود: «ای رمیله! هیچ مؤمنی در شرق و غرب زمین از ما غایب نیست».1
وقتی چنین توجّهی از سوی امام عصر(ع) به مؤمنان وجود دارد، چه سعادتی بالاتر از اینکه انسان به جای هر چیز، مراقب اعمال خود باشد و برای تعجیل فرج خود آن حضرت دعا کند. بی‌شک، امام بسیار کریم‌تر از آن است که یاد کنندگانش را فراموش کند. امام زمان(ع) در توقیع مبارکشان به شیخ مفید(ره) فرمودند:
«ما به آنچه بر شما می‌گذرد احاطة علمی داریم و هیچ یک از خبرهای شما از ما پوشیده نیست... ما نسبت به رعایت حال شما اهمال نمی‌کنیم و یاد کردن شما را فراموش نمی‌کنیم».2
تا دل آشفته‌ام، شیفتة روی توست
هر طرفی رو کنم، روی دلم سوی توست
به گرد بیت الحرام، طواف بر من حرام
ای صنم خوش خرام،3 کعبة من کوی توست
دل ندهم از قصور، به صحبت حُسن حور
بهشت اهل حضور، صحبت دلجوی توست
سوز و گذار جهان، از غم غمّازی‌ات
راز و نیاز همه در خم ابروی توست4
امام عصر(ع) هر چند از دیدگان بندگان، غایب است، ولی به شرق و غرب عالم، آگاه است. ایشان از راز پنهان دل مؤمنان با خبر است، آن گونه که هیچ ظاهر و باطنی از چشمان پر فروغ‌شان پنهان نیست و هیچ‌کس از سلطة ولایت ایشان خارج نخواهد بود.5
فاطمه کارشناس
ماهنامه موعود شماره 102
پی‌نوشت‌ها:
1. بصائر الدرجات، جزء 5، باب 16، ح 1.
2. احتجاج طبرسی، ج 2، ص 323.
3. ای محبوبی که با ناز و به آرامی راه می‌روی.
4. شیخ محمّد حسین غروی (معروف به کمپانی)، دیوان شعر، ص 269.
5. سیّد محمّد بنی هاشمی، معرفت امام عصر(ع)، ص


سیمای ظاهری امام مهدی‏(ع)

    نظر

حضرت رضا(ع) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانه‏های قائم شما هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید: نشانه‏اش این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.
نویسنده ارجمند کتاب مکیال المکارم، در بخش چهارم کتاب خود، جمال و زیبایی حضرت مهدی‏(ع) را یکی از ویژگی‏های آن حضرت می‏شمرد و می‏نویسد: بدان که مولای ما حضرت صاحب‏الزمان‏(ع)، زیباترین و خوش صورت‏ترین مردم است؛ زیرا شبیه‏ترین مردم به پیامبر اکرم‏(ص) است.1
از بررسی روایات و مطالعه حکایت‏های نیک‏بختانی که توفیق زیارت آن امام را یافته‏اند، برمی‏آید که قامت و رخسار نازنین امام عصر(ع) در کمال زیبایی و اعتدال بوده و سیمای مبارکش، دل‏ربا و خیره‏کننده است.
همین قامت رعنا و رخسار دل‏ربا موجب شده است هزاران عاشق دل‏سوخته در آغاز هر صبح با زاری و التماس از خدای خود چنین بخواهند:
خداوندا! آن چهره زیبا و جمال دل‏آرا را به من بنمای و چشمان مرا با یک نظر به او روشنایی بخش.2
از آنجا که آشنایی بیشتر با صفات و خصال یوسف زهرا، حضرت مهدی‏(ع) راهی برای شناخت مدعیان دروغین به شمار می‏آید و افزون بر این می‏تواند موجب انس و ارتباط شیعیان با آن عزیز غایب از نظر باشد، با بهره‏گیری از کلمات معصومان‏(ع) و حکایت‏های نقل شده از تشرّف یافتگان، به بررسی این موضوع می‏پردازیم. باشد تا به مصداق «وصف العیش نصف العیش»، ما هم از آن جمال دل‏آرا بهره‏مند شویم.
روایات فراوانی در توصیف جمال دل‏آرای آخرین حجت خدا، حضرت مهدی‏(ع) وارد شده است که در مجموع آنها را به دو بخش می‏توان تقسیم کرد:
الف) روایاتی که به توصیف کلی سیرت و صورت آن حضرت، بسنده و از ایشان به عنوان شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(ص) یاد کرده‏اند که از آن جمله به روایات زیر می‏توان اشاره کرد:
1. از «جابر بن عبدالله انصاری» نقل شده است که پیامبر گرامی اسلام فرمود:
مهدی از فرزندان من است. اسم او، اسم من و کنیه او، کنیه من است. او از نظر خَلق و خُلق، شبیه‏ترین مردم به من است.3
2. «احمد بن اسحاق بن سعد قمی» می‏گوید: از امام حسن عسکری‏(ع) شنیدم که می‏فرمود:
سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا به من نشان داد. او از نظر آفرینش و اخلاق، شبیه‏ترین مردم به رسول خدا(ص) است.4
با توجه به این روایات، همه خصال و صفاتی را که در قرآن و روایات به پیامبر گرامی اسلام نسبت داده شده است، به وجود مقدس امام مهدی‏(ع) نیز می‏توان نسبت داد. روایاتی که به توصیف ویژگی‏های ظاهری پیامبر اکرم‏(ص) پرداخته‏اند، فراوانند. در اینجا به یکی از آنها اشاره می‏کنیم. در روایتی که از امام محمد باقر(ع) نقل شده، ویژگی‏های ظاهری پیامبر خاتم چنین توصیف شده است:
رخسار پیامبر خدا، سپید آمیخته به سرخی و چشمانش سیاه و درشت و ابروانش به هم پیوسته و کف دست و پایش پر گوشت و درشت بود؛ بدان سان که گویی طلا بر انگشتانش ریخته باشد. استخوان دو شانه‏اش بزرگ بود. چون به کسی روی می‏کرد، به خاطر مهربانی شدیدی که داشت، با همه بدن به جانب او توجه می‏کرد. یک رشته موی از گودی گلو تا نافش روییده بود، انگار که میانه صفحه نقره خالص، خطی کشیده شده باشد. گردن و شانه‏هایش مانند گلاب‏پاش سیمین بود. بینی کشیده‏ای داشت که هنگام آشامیدن آب نزدیک بود به آب برسد. هنگام راه رفتن محکم قدم برمی‏داشت که گویا به سرازیری فرود می‏آید. باری، نه قبل و نه پس از پیامبر خدا کسی مثل او دیده نشده است.5
ب) روایاتی که خصال و سیمای امام مهدی‏(ع) را به تفصیل بیان کرده و ویژگی‏های آن حضرت را یک به یک برشمرده‏اند. برخی از روایاتی که در این زمینه وارد شده، به شرح زیر است:
1. پیامبر گرامی اسلام(ص)، امام مهدی(ع) را شبیه خود معرفی کرده، در توصیف او می‏فرماید:
پدر و مادرم به فدای او که هم نام من، شبیه من و شبیه موسی، زاده عمران است. بر [بدن] او نوارهایی [جامه‏هایی] از نور است که از شعاع قدس است.6
2. آن حضرت در روایت دیگری در توصیف چهره فرزندش، امام مهدی‏(ع) می‏فرماید:
مهدی از فرزندان من است. چهرة او مانند چهره ماه درخشنده است.7
3. پیامبر اعظم‏(ص) در روایتی پیشانی و بینی امام مهدی‏(ع) را این‏گونه توصیف می‏کند:
مهدی از من است، پیشانی گشاده و بینی کشیده دارد.8
4. در روایت دیگری از پیامبر خاتم‏(ص) نقل شده، رنگ چهره و اندام امام مهدی‏(ص) چنین توصیف شده است:
مهدی مردی از فرزندان من است. رنگ [چهره] او رنگ عربی9 و اندام او اندام اسرائیلی10 است. بر گونة راست او خالی است که همانند ستاره درخشان است.11
5. با توجه به همه ویژگی‏های یادشده است که پیامبر اسلام‏(ص) در وصف امام مهدی‏(ع) می‏فرماید:
مهدی، طاووس اهل بهشت است.12
6. امام باقر(ع) از پدرش و جدش روایت می‏کند که روزی امام علی‏(ع) در حالی که بالای منبر بود، فرمود:
از فرزندان من در آخرالزمان، مردی ظهور می‏کند که رنگ [صورتش] سفید متمایل به سرخی و سینه‏اش فراخ و ران‏هایش ستبر و شانه‏هایش قوی است و در پشتش دو خال است، یکی، به رنگ پوستش و دیگری، مشابه خال پیامبر اکرم‏(ص).13
7. امام رضا(ع) نیز در بیان صفات و ویژگی‏های امام عصر(ع) می‏فرماید:
قائم کسی است که در سن پیرمردان و با چهرة جوانان قیام کند و نیرومند باشد تا بدانجا که اگر دستش را به سوی بزرگ‏ترین درخت روی زمین دراز کند، آن را از جای برکند و اگر بین کوه‏ها فریاد برآورد، صخره‏های آن فروپاشد.14
8. حضرت رضا(ع) در روایت دیگری، در پاسخ اباصلت هروی که از ایشان پرسید: «نشانه‏های قائم شما هنگام ظهور چیست؟» می‏فرماید:
نشانه‏اش این است که در سنّ پیری است، ولی منظرش جوان است، به گونه‏ای که بیننده می‏پندارد چهل ساله یا کمتر از آن است. نشانه دیگرش آن است که به گذشت شب و روز پیر نشود تا آنکه اَجَلش فرا رسد.15
9. «علی بن ابراهیم بن مهزیار اهوازی» که بیست مرتبه به شوق دیدار مولایش ـ امام مهدی(ع) ـ به حج مشرف شد و سرانجام به آرزوی خود دست یافت، در گزارش دیدار خود، آن حضرت را این گونه توصیف می‌کند.
او میانه بالابود، نه بسیار بلند قد و نه بسیار کوتاه قد. صورتی گرد، سینه‏ای فراخ، پیشانی سفید و ابروانی به هم پیوسته داشت. بر گونه راست او خالی بود؛ چون دانه مشک که بر قطعه عنبر ساییده باشد.16
10. «ابراهیم بن مهزیار» نیز که به شرف ملاقات امام مهدی‏(ع) رسیده است، در بیان خصال آن امام می‏گوید:
او جوانی نورس و نورانی و سپید پیشانی بود با ابروانی گشاده و گونه‏ها و بینی کشیده و قامتی بلند و نیکو چون شاخه سرو. گویا پیشانی‏اش ستاره‏ای درخشان بود و برگونه راستش، خالی بود که مانند مشک و عنبر بر صفحه‏ای نقره‏ای می‏درخشید. بر سرش، گیسوانی پرپشت و سیاه و افشان بود که روی گوشش را پوشانده بود. سیمایی داشت که هیچ چشمی برازنده‏تر و زیباتر و با طمأنینه‏تر و باحیاتر از آن ندیده است.17
ابراهیم شفیعی سروستانی
ماهنامه موعود شماره 86

پی‌نوشت‌ها:
1. حائری قزوینی، مکیال المکارم، ج 1، ص 132.
2. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 99، ص 111، (قسمتی از دعای عهد).
3. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه: منصور پهلوان، ج 1، باب 25، صص 534 و 535، ح 1.
4. همان، ج 2، باب 38، ص 118، ح 7.
5. کلینی، الکافی، ج1، ص 443.
6. علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج 36، ص 337-338، ح 200.
7. همان، ج 51، ص 91.
8. همان، ص 90.
9. رنگ عربی، گندمگون یا سفید است. در برخی روایات وارد شده است که رنگ چهره امام مهدی همانند رنگ چهره پیامبر اکرم(ص)؛ یعنی سپید آمیخته به سرخی است.
10. اندام اسرائیلی، اندام فرزندان یعقوب(ع) است که به داشتن قد بلند و اندام رشید مشهور بودند.
11. همان، ص 95.
12.علامه مجلسی، همان، ج 51، ص 91.
13.شیخ صدوق، همان، ج2، باب 57 ، ص 560 ، ح 17.
14. همان، ج 2، باب 35، ص 69 ، ح 8 .
15. همان، باب 57 ، ص 558 ، ح 12.
16. علامه مجلسی، همان، ج 52، .
17.شیخ صدوق، همان، ج 2، باب 43، صص 180 و