سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

آیا در آن بحران فکرى و روحى و جسمى و تزلزل شخصیّت، ازدواج موفّقی

    نظر

آیا در آن بحران فکرى و روحى و جسمى و تزلزل شخصیّت، ازدواج موفّقیت آمیز است؟

سوال: انسان با سنّ بلوغ باید ازدواج کند. آیا در آن بحران فکرى و روحى و جسمى و تزلزل شخصیّت، ازدواج موفّقیت آمیز است؟ آیا بهتر نیست تا فراهم شدنِ شرایط مناسب صبر کنند؟

پاسخ :

فرایند بلوغ، یکى از حساس ترین دوره هاى زندگى هر فرد است. نوجوانان در این دوره، تمایلات و خواهش هاى گوناگون و متفاوتى داشته، این دوران براى آنان نوعى تولد مجدّد به حساب مى آید.

عدّه اى از روان شناسان، رشد و تحوّل انسان را یک پدیده ى مداوم و پیوسته نمى دانند; بلکه آن را متشکل از مراحل و دوره هاى مختلف مى دانند که از جمله دوره هاى آن «بلوغ» است که مى توان آن را نوعى بحرانِ بلوغ نامید که با آن، بى سروسامانى روانى آغاز مى شود.[2] و حدّ فاصلى میان کودکى و بزرگى است.

اما در مقابل این گروه، برخى دیگر از روان شناسان، رشد را امرى مداوم و پیوسته مى دانند که از کودکى شروع شده، بدون انقطاع، ادامه داشته، در هنگام بلوغ، آهنگى سریع تر مى یابد; بنابراین آن را نمى توان بحران بلوغ نامید.[3] چرا که:

1. کلّیه ى نوجوانان، بحران و انقلاب عمیق و شدید شخصیّتى را نمى گذرانند و تحمّل بلوغ بر حسب وضعیّت اجتماعى و شخصى افراد مختلف تغییر مى کند.

2. تغییرات بیولوژیک (زیستى) را نمى توان، بحران در تمام زمینه هاى روانى و رفتارى دانست.

3. در روان شناسى اجتماعى و تحلیل روانى، تعارض ها را منحصر به دوره ى بلوغ نمى دانند و نشانى از بحران خاصّى در دوره ى بلوغ نمى بینند.

پس به صورت کلّى و فراگیر نمى توان قائل شد که همه ى نوجوانان و جوانان دچار بحران شدید فکرى و تزلزل شخصیّت مى شوند; به صورتى که قادر به تصمیم گیرى درست نیستند، و همین دو دسته شدنِ روان شناسان، مى تواند شاهدى بر عمومیّت نداشتن این قضیّه باشد که همه ى جوانان دچار این بحران نشده، بلکه به دو گروه تقسیم مى شوند. اما بر این نکته نیز ادغان مى کنیم که جوانى، بدون دغدغه هاى مختلف روحى و فکرى نیست و جوان در پى جستوجوى مفاهیم و صفاتى است که تشکیل دهنده ى شخصیّت و هویّت اوست و او در پى بازسازى و پى ریزى هویّت شخصى است و از جمله مشغله هاى ذهنى او اهداف بلند، انتخاب شغل، رفتار و تمایل جنسى و مذهب و ارزش هاى اخلاقى است.[4]

بدیهى است، همان گونه که گفتیم، در ایّام جوانى، شوقِ جنسى و احساسات، بر روان آدمى سایه انداخته، ناخودآگاه به رفتار و سخن و نگاه جوان رنگ و لعاب دیگر مى بخشد. در این میان، التهاب و هیجان چنان به اوج مى رسد که آهنگ صدا و رفتار و حرکات را تحت تأثیر قرار مى دهد.

و اگر به این بیدارى طبیعىِ غریزه، محرّکاتِ عصر ارتباطات (فیلم و عکس و...) را ضمیمه کنیم در مى یابیم که کفِّ نفس و صبر، بسیار مشکل است و اگر این تمایلات شدید از راه صحیح و قانونى ارضا نشود، امکان انحراف جوان مى رود و این انحراف، اغلب به صورت کام جویى بدلى تجلّى مى کند که آثار مخرّبى بر روح و روان و جسم او نهاده، سلامت فرد و جامعه را به خطر مى اندازد. از جمله ى انحرافات، ابتلا به خودارضایى، هم جنس بازى، خود فروشى و چشم چرانى را مى توان نام برد.

حال باید بدانیم با طبیعت و غریزه چه رفتارى کنیم؟ آیا طبیعت حاضر است خواسته هاى خود را به تأخیر بیندازد؟ آیا تا ما آمادگى لازم را تحصیل نکردیم، غریزه ى جنسى ما را رها مى کند؟

آیا باید به خاطر خطرات ناشى از دوران بلوغ، از ازدواج سرباز زد و رهبانیّت و یا انحراف در مفاسد را پذیرفت؟

این جاست که بسیارى از دست اندرکاران امور جوانان، ازدواج را به عنوان تنها راه صحیح و کامل، پیشنهاد نموده، بر این باورند که جامعه، دولت و خانواده، باید تمام تلاشِ خود را براى تسریع در امر ازدواج جوانان معطوف سازند. خود جوانان نیز خواستار تسهیلات هر چه بیش تر در این امرند تا پاسخ گوى نیازهاى روحى و جسمى آنان باشد. بنابراین دین حیات بخش اسلام تأکید فراوانى بر ازدواج داشته، آن را مایه ى سلامت دین و روان جوان مى داند.[5] البتّه تنها بلوغ جسمى را نمى توان شرط ازدواج دانست; بلکه رسیدن به سنّ رشد نیز لازم است. شهید «مطهرى»(رحمهم الله) در این باره مى گوید:

از نظر اسلام مسلّم است که پسران اگر به سن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند، اختیاردار خود هستند.[6]

از شرایط لازم ازدواج، شناخت درست دختر و پسر از یک دیگر و رعایت شرایط همسانى در مسائل اعتقادى و خانوادگى و تحصیلات است و جوان و نوجوان مى تواند براى جبران ضعف هاى ناشى از این دوره، از کمک خانواده و مشاوران دلسوز استفاده نموده، از تجارب آنان بهره مند شود.

در پایان، خاطرنشان مى شود که نقش ازدواج در رشد و تعالىِ فکرى و روحى جوانان، نباید مورد غفلت واقع شود. ازدواج، ظرفیّت ها و استعدادهاى خفته ى جوان را شکوفا کرده، به آهنگ رشدِ آن سرعت مى بخشد. جوان با احساس مسئولیّت در رفتار و اعمال خود دقیق تر شده، سریع تر به پختگى اجتماعى مى رسد و نسبت به مسائل جامعه نیز حساس تر مى شود و با دقت و تیزبینى بیش ترى بدان ها مى پردازد.

[1]. از پرسش هاى رسیده به مرکز.

[2]. احمد احمدى، روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 20; نماینده ى این گروه پیاژه و الون هستند.

[3]. نماینده ى این گروه، گزل مى باشد; روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 19.

[4]. دکتر ایزدى، مسائل نوجوانان، ص 22; به نقل از روان شناسى نوجوان و جوانان، ص 118.

[5]. وسائل الشیعه، ج 14، کتاب النکاح، ص 1 ـ 30.

[6]. مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، ص 77.