دستگیرى امام ره و قیام خونین 15 خرداد(163)
دستگیرى امام ره و قیام خونین 15 خرداد(163)
به دنبال سخنرانى آتشین و کوبنده عصر عاشوراى امام ، عملیات فاشیستى رژیم آغاز شد؛ و همزمان با دستگیرى رهبر نهضت اسلامى ایران و بسیارى از علما و وعاظ و شخصیتهاى ذى نفوذ در قم ، تهران و شهرستانها، زمینه یک سرکوب وحشیانه و خونین توسط ایادى دژخیم فراهم شد.
اجتماعات و تظاهرات مردمى زنان و مردان در اعتراض به بازداشت امام در قم ، تهران و برخى دیگر از شهرستانها با هجوم نیروهاى مسلح و ماءموران خون آشام به خاک و خون کشیده شد.
اما رژیم درمانده ، دانشگاه را با تانک و مسلسل و افراد مسلح به محاصره درآورد، اما نمى دانست که آتش قیام و قهر از هر کجا قابل شعله ور شدن است .
سیل خروشان کشاورزان غیور و کفن پوش ورامین ، دهقانان کن ، و مردم جماران به سوى تهران سرازیر شدند؛ و انبوه جمعیت اعم از بازاریان ، بارفروشان ، دانشگاهیان ، و اقشار مختلف مردم با غریور رعد آساى یا مرگ یا خمینى و مرگ بر شاه تهران را به لرزه درآورد.
شاه که در برابر قیام قهر آلود ملت ، تاج و تخت خود و سلطه آمریکا را در حال زوال و سقوط مى دید، با رگبار مسلسل به جنگ ملت آمد؛ و توسط نیروهاى جهنمى و خون آشام خود، تظاهر کنندگان را با وضع فجیعى که قلم از توصیف آن عاجز است ، قتل عام کرد؛ و تهران را در 15 خرداد 1342 به کشتارگاه مخوف و حمام خون تبدیل ساخت .
قیام قهرآمیز و خونین مردم غیور تهران در 15 خرداد، یک بار دیگر نشان داد که هیچ نوع سرکوب و کشتار نمى تواند نهضتى را که به رهبرى امام آغاز شده است ، خاموش سازد.
همزمان با قتل عام مردم مبارز در تهران ، کشتارهاى فجیعى در قم ، شیراز، مشهد، تبریز و دیگر شهرستانها توسط دژخیمان رژیم به وقوع پیوست و براى ادامه سیاست سرکوب على رغم سانسور شدید رژیم به وقوع پیوست و براى ادامه سیاست سرکوب على رغم سانسور شدید رژیم شاه ، اخبار مربوط به دستگیرى رهبر نهضت اسلامى ایران و قیام 15 خرداد و کشتارهاى قم ، تهران ، مشهد و سایر شهرستانها در مدت کوتاهى در سراسر کشور پخش شد و موجى از خشم و نفرت علیه شاه به راه افتاد. خبرگزاریها نیز بازتاب گسترده قیام شکوهمند ملت ایران در حمایت از رهبر نهضت اسلامى را به سراسر جهان مخابره کردند و عکس العملهاى شخصیتهاى سیاسى ، علمى و مذهبى که حاکى از اعتراض نسبت به دستگیرى امام و کشتار مردم بى گناه بود، گزارش دادند.
یکى از نمونه هاى آن ، اعلامیه اعتراض آمیز شیخ محمد شلتوت ، مفتى و رئیس دانشگاه الازهر مصر بود که شش روز بعد از دستگیرى امام و فاجعه خونین 15 خرداد صادر شد؛ در این اعلامیه دستگیرى علما و اهانت به ساحت مقدس آنان به عنوان داغ ننگى بر پیشانى بشریت معرفى گردید؛ وى طى تلگرافى خطاب به شاه خواست از تجاوز به حریم روحانیت و علماى اسلام که پاسداران قوانین الهى هستند خوددارى کند و علماى بازداشت شده را هر چه زودتر آزاد سازد.(164)
حوزه هاى علمیه نجف اشرف ، کربلا و کاظمین نیز بمحض دریافت خبر بازداشت امام و کشتار 15 خرداد تهران ، قم و دیگر شهرهاى ایران به پا خاستند و با تشکیل اجتماعات و طى تلگرافهائى به سلاطین و رؤ ساى جمهورى کشورهاى و سازمانهاى بین المللى ، حمایت خود را نسبت به امام ، و تنفر خویش را نسبت به اعمال وحشیانه رژیم شاه اعلام نمودند، و خواستار آزادى فورى رهبر نهضت اسلامى ایران شدند، و مراجع تقلید در قم و مشهد و جمعى از علما در تهران و شهرستانها هر کدام به گونه اى حمایت خود را ابزار کردند، و خواستار آزادى حضرت امام شدند.
اعتصاب سراسرى تهران در 21 خرداد به مناسبت هفتم فاجعه خونین فیضیه ضربه اى بود که رژیم را درمانده تر کرد؛ مهاجرت مراجع قم و مشهد، علماى سرشناس شهرستانها به تهران موجب شد که رژیم تن به سیاست آرام سازى و تشنج زدایى زند و با آزاد نمودن رهبر نهضت اسلامى ایران خشمها را فرونشاند.
11 مرداد ماه 1342 رسانه هاى گروهى ، آزادى امام را به اطلاع مردم رسانیدند، اما این آزادى نمایشى در مدت کوتاهى تبدیل به حصر گردید؛ رژیم از ترس سیل خروشان جمعیت که براى دیدار امام مى شتافتند، نخست وى را از زندان پادگان عشرت آباد به داودیه و از آنجا به قیطریه انتقال داد؛ بدین ترتیب امام در یک منزل شخصى که افتخارا در اختیار ایشان گذاشته شده بود، تحت نظر و مراقبت شدید ماءموران قرار گرفت . گرچه مردم با اطلاع از وضع امام آرامش خاطرى یافتند، اما اقامت مراجع قم و مشهد و علماى شهرستانها در تهران تا مدتى ادامه یافت .
سرانجام ، رژیم ، هر کدام از آنان را به گونه اى مجبور به مراجعت کرد.
على رغم این شرایط، فریبکارى رژیم مانع از تداوم نهضت و ضربات ناشى از آن نگردید.
یکى از آثار ادامه حصر امام ، تشکیل گروههاى زیر زمینى در قم ، تهران و شهرستانها بود که گاه با نامهاى جبهه مسلمانان آزاد، جمعیتهاى مؤ تلفه اسلامى ، مجمع روحانیون مجاهد، و گاه بدون نام ، مانند تشکیلات سرى اصفهان ، شیراز، قزوین و گاه نیز به صورت نشریه هاى انقلابى مانند بعثت و فریاد خودنمایى مى کرد.
از تعداد شهداى 15 خرداد آمار صحیحى در دست نیست . اما تعداد آنها را رقمى بین 5 تا 15 هزار نفر تخمین زده اند. در تهران و قم و سایر شهرستانها دولت به دستگیرى و محاکمه روحانیون و مردم ادامه داد. زندآنها از روحانیان و بازاریها و کسبه پر شد و عده اى نیز محاکمه و اعدام شدند.
جریان 15 خرداد به هر نحوى که بود ظاهرا به نفع شاه تمام شد اما در واقع در 15 خرداد سال بعد شاه از این خوب برخاست و با رفتن او بار دیگر خورشید پرتشعشع اسلام طلوع کرد و مملکتى را از ظلم و ستم او رهانید.
یاد و خاطره شهداى 15 خرداد براى همه تاریخ گرامى باد.