عاشقی -3

با سلامی به گرمی به یاران گرامی

دوباره ما  باز آمده ایم به همین جایی که می بایست می آمدیم یعنی به همین دنیای مجازی پیش ساخته خودمان تا بار دیگر و با همدیگر بتوانیم از فاصله های دور دلهایمان را به هم نزدیک کنیم . اینجانب از سروران گرامی خودم مدتی را که بدلیل گرفتاری و بیماری در حضورشان نبوده ام پوزش می طلبم . هر چند در این مدت تمامی سروران گرامی را در ذهن داشته ام و به یاد بوده ام اما بدون اغراق باید بگویم که ارتباط داشتن با شما عزیزان آنهم بدین صورت در خود لذت دیگری دارد که بغیر از این گفته توصیف دیگری نمی توانم برای آن بیابم . برای من چه افتخاری بالاتر از این است که تاکنون دوستانی همچون شما را داشته ام و با کمال سپاسگزاری از شما عزیزان که در این مدت کمال لطف را بر من داشته اید و با با نظرات خودتان مرا بسوی خود جذب کرده اید . دوستان گرامی ، تصاحب یک دل کار سختی است اما سخت تر از آن  جذب جمع دلهاست که به رضایت طلبیدن هر کدام همت فراوانی را می طلبد و بدین منظور با شعری که به تازگی برای شما صاحب دلان تنظیم نموده ام امیدوارم توانسته باشم رضایت تک تک دلهای شما را بدست آورده باشم ، انشاءالله...

 

  آن روز که من یافتمت

  به دام تو افتادمت

  هر روز که من نخوانمت

  به فکر تو من بودمت

  هر روز که من به یادمت

  در ذهن باشم کنارمت

  آن روز که من نبینمت

  که من باشم بیمارمت

  با پا آیم به سویمت

  ترا گیرم به دستمت

  نگاه کنم نگاهمت

  بگیر مرا تو مشتمت

  پذیر مرا در حسمت

  تا من روم در روحمت

  که من ترا پذیرمت

  با این جانم و قلبمت