چرا امام زمان را شریک قرآن مینامیم؟
این را میدانیم که به امام زمان (عج) «شریک قرآن» گفته میشود. این تعبیر به چه معناست؟ و چرا به ایشان «شریکالقرآن» گفته میشود؟
خواندن امام زمان (عج) با تعبیر زیبا و گرانسنگ «شریکالقرآن» برگرفته از سخنان ائمه معصومین، (ع) است. این تعبیر در چند زیارت معتبر خطاب به امام حسین (ع) و حضرت مهدی (عج) وارد شده است:
«السلام علیک یا امین الرحمان، السلام علیک یا شریکالقرآن» «السلام علیک یا صاحبالزمان، السلام علیک یا خلیفة الرحمان، السلام علیک یا شریک القرآن، السلام علیک یا قاطع البرهان»
از طرفی چون تعبیر «شرکاءالقرآن» در زیارت مجموعه ائمه معصومین (ع) مورد استفاده قرار گرفته، یقیناً مفرد آن «شریکالقرآن» در مورد شخصیت ممتاز این سلسله، یعنی حضرت مهدی (عج) صادق خواهد بود:
«السلام علیک ائمةالمؤمنین... و عباد الرحمان و شرکاءالفرقان و منهجالایمان» «السلام علیک ائمة المؤمنین و سادة المتقین... و شرکاءالقرآن»
علاوه براین، اگر «شریکالقرآن» بودن به معنای «همپا و همراه بودن با قرآن» باشد، کلام جاودانه پیامبر (ص) بر آن دلالت دارد که فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین کتابالله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا» «من کتاب خدا و خاندان خودم را به عنوان دو ودیعت گرانبها در بین شما باقی میگذارم، تا زمانی که به آن دو چنگزده باشید، هرگز گمراه نخواهید شد.»
اگر عترت و خاندان معصوم پیامبر (ص) قرین قرآن و همراه و همپای آن شمرده شدهاند، به یقین در روزگار ما این عنوان در وجود شریف تنها باقیمانده آنان امام زمان (عج) تجلی مییابد.
تنها اوست که در این دوران همیشه با قرآن و در کنار قرآن بوده و خواهد بود. اگر قرار باشد امت اسلام به حفظ امانتهای پیامبر بزرگوار خویش پایبند باشند باید در ضمن تمسک به قرآن، همواره به ولای شریک القرآن حضرت مهدی (عج) نیز متمسک باشند.
اگر «شریکالقرآن» بودن امام در تلازم با «شریکالامام» بودن قرآن قرار گیرد و مشارکت هر دو را در ابعاد مختلف اعجاز و هدایت برساند، باز هم همان سخن پیشین پیامبر(ص) بر آن دلالت دارد که فرمود:
«تا زمانی که به هر دو ودیعه چنگ زده باشید، هرگز گمراه نخواهید شد.»
تمسک به قرآن در کنار تمسک به امام زمان (عج) است که اثربخش و حیاتآفرین است، چنانکه تمسک به امام زمان (عج) درکنار تمسک به قرآن است که از ضلالت و سرگشتگی باز میدارد.
قرآن و امام اگر هر دو با هم در زندگی فرد یا ساختار جامعهای مورد توجه و اقتدا قرار گرفتند، هدایت آن فرد یا جامعه تضمین شده خواهد بود، چنانکه امام و قرآن اگر هر دو با هم مورد بیتوجهی و غفلت واقع شدند، ضلالت و سقوط آن فرد وجامعه قطعی خواهد بود.
حال اگر امام بدون قرآن، یا قرآن بدون امام در حیات فرد یا جامعهای مطرح شد، نقش هدایتی هر دو عقیم خواهد ماند و دیگر رشد و حرکت و پویایی را به ارمغان نخواهند آورد.
مثال چنین شراکتی را در مشارکت آب و آفتاب برای رشد گیاه میتوان جست، گیاه با بهرهگیری از آب و آفتاب است که رشد میکند و به برگ و بار مینشیند.
با توجه به همین مشارکت طرفینی بین «قرآن و امام» است که میتوان گفت در منطق پیامبر(ص) که منطبق بر وحی است، قرآنی که شریک امام معصوم نباشد، قرآن هست، اما «معجزه جاودانه اسلام» و «کتاب هدایت» و «یگانه قانون سعادت» نیست و نیز امامی که شریک قرآن نباشد، امامت میکند، اما «امام معصوم» و «یگانه پیشوای راه نجات « نیست.
در همین راستاست که پیامبر (ص) میفرماید: «علی مع القرآن و القرآن مع علی» «علی (ع) با قرآن است و قرآن با علی» و اگر بپذیریم که علی (ع) و حضرت مهدی (عج) به عنوان آغازگر و پایانبخش سلسله وصایت و امامت هر دو یک نورند و دو جلوه یک حقیقت ناب به شمار می آیند، میتوان سخن پیامبر (ص) را عمومیت داد و گفت: «مهدی (عج) با قرآن است و قرآن با مهدی (عج)» که این بیانی دیگر از همان تعبیر شریف و شگفت «شریک القرآن» بودن امان زمان (عج) است