دردشناسی نسل جوان از دیدگاه استاد مطهری(ره)
دردشناسی نسل جوان از دیدگاه استاد مطهری(ره)
توفیقی بدست آمد تا لحظاتی با اندیش? مطهری، مطهّر اندیشهها در باب دردشناسی نسل جوان اُنس بگیریم و توشه برداریم و با این شعور که مقدّم بر شعر و مقدّم? شعار است، شمیم شورانگیز بهاری را در فضای جوانی جاری سازیم.
شمیم یاد تو ای گل به باغ جاریست زلال نام تو در بستر زمان جاریست
مگر تو از نفس قدسیان سخن گفتی که واژه واژه کلامت به هر زبان جاریست
هلا مطهری، ای جلو? جمال شهید چه گفتیای که پیامت به هر کران جاریست
چراغ معرفتی برافروختی به جهان که نور آن زِزمین تا به آسمان جاریست
انسانها رفتنیاند و اندیشهها ماندنی و چه والاست اندیشهای که پنجر? زیباییها را بر همگان بگشاید. مطهریها همیشه میمانند و بر ماست که موج یادشان را همواره به تلاطم آوریم.
استاد شهید، در مقام یک دردشناس مسائل عقیدتی، حلّ مشکلات و عقدههای فکری خصوصاً جوانان جامعه را که عقیده داشت آیندهسازان ملک و مملکت هستند، وجهه همّت خود قرار داده بود.
او طبیبی دردآگاه و آشنا با مشکلات و ناراضیها و ناراحتیها بود و این شناخت و بصیرت را نه تنها بواسط? وسعت و عمق غنای اندیشه فراچنگ آورده بود، بلکه خود درد کشیده و رنج بیماری به جان خریده بود و همین خصلت دوگانه سبب شده بود تا آنچه به مقول? درمان، پیشنهاد و ارائه میکرد، به فوریت و سهولت اثر نیکوی خود را برجای میگذاشت و در جانها کارگر میافتاد.
در باب دردشناسی نسل جوان جامعه از زبان او چنین میخوانیم: «نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد در این حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد که باید آن را چاره کرد؛ چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا و احترام گذاشتن به آن، یعنی ادراکات، احساسات و آرمانهای عالی میسّر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت؛ رودر بایستی ندارد.
در نسلهای گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمانهای عالی نبود، باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بیاعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلوی انحرافات فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی که فعلاً ما در مقابل این نسل گرفتهایم، روش دهانکجی و انتقاد صرف و مذمّت است و دائماً فریاد ما بلند است که سینما اینطور، تئاتر اینطور... دائما وای وای میکنیم، درست نیست باید فکر اساسی برای این انحرافات کرد...
در قدیم سطح فکر مردم پایین بود، کمتر در بین مردم شک و تردید و سؤال پیش میآمد، اما امروزه بیشتر دیده میشود، طبیعی است وقتی که فکر کمی بالا برود، سؤالاتی برایش مطرح میشود که قبلاً مطرح نشده بود؛ باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سؤالات و احتیاجات فکریاش پاسخ گفت؛ نمیشود به او گفت برگرد به حالت عوام بلکه این خود زمین? مناسبی است برای آشنا شدن ایشان با حقایق و معارف اسلامی. با یک جاهل بیسواد که نمیشود حقیقتی را در میان گذاشت، بنا بر این در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایینتر بود، ما احتیاج نداشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتابها، اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمیخورد و لازم است رفورم و اصلاح عمیقی در این قسمتها بعمل آید، با منطق روز و زبان روز و افکار آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری جامع? جوان پرداخت.»
خوشبختانه امروز در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، به مسائل ایشان توجّه و اهتمام میشود و بیش از هر جای دیگر به لحاظ علمی و تحقیقاتی در این زمینه کار صورت میگیرد، اما این حرکت شایسته نمیتواند شرط لازم و کافی برای یک قشر عظیم مستعد از جمعیت کشور محسوب شود باید جوان را باور کرد و با نگاه جوان و مشارکت جوان به حلّ این مسئولیت بزرگ پرداخت.
اگر کمی در تاریخ یعنی به زمان صدر اسلام برگردیم، در شیو? حکومت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) و ائم? اطهار (علیهم السلام) و فرزانگان اسلام، به نکت? بسیار جالبی بر میخوریم؛ به عنوان مثال گزینش یک جوان 21 ساله به نام عتاب ابن اسید، فرماندار مکّه در جنگ مهم و سرنوشتساز حنین، در آن زمان که جامعه در مجموع به ریشسفیدی معروف بود، باعث تعجّب و حیرت بسیاری از مسلمین شد. پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) به آن جوان فرمودند: «اگر بین مسلمین کسی را از تو شایستهتر میشناختم، حتماً این مقام را به وی محوّل میکردم.» یا انتخاب یک جوان 18 ساله به نام اسامه ابن زید به عنوان فرماندهی سپاه مسلمین برای جنگ با کشور نیرومند روم در واپسین ایام حیات پُربرکت خود.
از این کردار نیک و پسندید? پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله وسلّم) نتیجه میگیریم که آن بزرگوار، مظهر جوانباوری و اسو? جوانیاوری بودند.
ایشان برای نهادینه کردن امر جوانباوری کاری انجام دادهاند که امروزه مقام معظّم رهبری و ریاست محترم جمهوری آن را الگوی خویش قرار داده و شجاعانه در برابر باورهای غلط و تلقینهای نامناسب ایستاده و با اقدامات مشابه متعددی، نیروی زلال جوانی را ارج نهاده و به خدمت اهداف انقلاب اسلامی به کار گرفتهاند.
اگر به سیاست بعضی از دولتهای جهان هم نگاهی بیافکنیم، خواهیم دید که آنها نیز در تشکیلات حکومتشان جوانباوری را مورد توجّه قرار دادهاند و میتوان در مورد این دولتها ردّپای جوان را در مسائل گوناگون مشاهده کرد؛ به عنوان مثال دولت چین سعی دارد با بها دادن به جوانان، کشور خود را به ابرقدرتی جهانی در سطح دنیا، تبدیل و معرفی نماید.
با تفکّر و تأمّل در مکتب این دولتها میتوان به نتیج? جالبی رسید و آن این است که تمام این تشکیلات حکومتی، جوان را به عنوان نیروی بالقوّه به حساب آوردهاند که با یک برنامهریزی حسابشده، منطقی و سنجیده میتواند به نیروی مولّد و فعّال با پتانسیل بالا تبدیل شود.
علی ایحال امید است که مدیران و مسئولان کشور عزیزمان، ایران اسلامی برای ساختن آیند? درخشان کشور، بیش از پیش جوانباور باشند و جوانیاور و فرادستیاش را باور کنند و فرودستیاش را یاوری؛ و فضایی فراهم نمایند تا من و تو جوان در چارچوب قانون بتوانیم با همدیگر حرف بزنیم، همدیگر را حس کنیم، همدیگر را تحمّل کنیم و پلههای ترقّی یکدیگر برای رسیدن به قلّههای رفیع افتخار و موفقیت شویم.
توفیقی بدست آمد تا لحظاتی با اندیش? مطهری، مطهّر اندیشهها در باب دردشناسی نسل جوان اُنس بگیریم و توشه برداریم و با این شعور که مقدّم بر شعر و مقدّم? شعار است، شمیم شورانگیز بهاری را در فضای جوانی جاری سازیم.
انسانها رفتنیاند و اندیشهها ماندنی و چه والاست اندیشهای که پنجر? زیباییها را بر همگان بگشاید. مطهریها همیشه میمانند و بر ماست که موج یادشان را همواره به تلاطم آوریم.
استاد شهید، در مقام یک دردشناس مسائل عقیدتی، حلّ مشکلات و عقدههای فکری خصوصاً جوانان جامعه را که عقیده داشت آیندهسازان ملک و مملکت هستند، وجهه همّت خود قرار داده بود.
او طبیبی دردآگاه و آشنا با مشکلات و ناراضیها و ناراحتیها بود و این شناخت و بصیرت را نه تنها بواسط? وسعت و عمق غنای اندیشه فراچنگ آورده بود، بلکه خود درد کشیده و رنج بیماری به جان خریده بود و همین خصلت دوگانه سبب شده بود تا آنچه به مقول? درمان، پیشنهاد و ارائه میکرد، به فوریت و سهولت اثر نیکوی خود را برجای میگذاشت و در جانها کارگر میافتاد.
شهید مطهری: «نسل جوان ما مزایایی دارد و عیبهایی، زیرا این نسل یک نوع ادراکات و احساساتی دارد که در گذشته نبود و از این جهت باید به او حق داد در این حال یک انحرافات فکری و اخلاقی دارد که باید آن را چاره کرد؛ چاره کردن این انحرافات بدون در نظر گرفتن مزایا و احترام گذاشتن به آن، یعنی ادراکات، احساسات و آرمانهای عالی میسّر نیست. باید به این جهات احترام گذاشت؛ رودر بایستی ندارد.»
شهید مطهری: «در نسلهای گذشته فکرها این اندازه باز نبود، این احساسات با این آرمانهای عالی نبود، باید به این آرمانها احترام گذاشت. اسلام به این امور احترام گذاشته است. اگر ما بخواهیم به این امور بیاعتنا باشیم، محال است که بتوانیم جلوی انحرافات فکری و اخلاقی نسل آینده را بگیریم. روشی که فعلاً ما در مقابل این نسل گرفتهایم، روش دهانکجی و انتقاد صرف و مذمّت است و دائماً فریاد ما بلند است که سینما اینطور، تئاتر اینطور... دائما وای وای میکنیم، درست نیست باید فکر اساسی برای این انحرافات کرد...»
شهید مطهری: «در قدیم سطح فکر مردم پایین بود، کمتر در بین مردم شک و تردید و سؤال پیش میآمد، اما امروزه بیشتر دیده میشود، طبیعی است وقتی که فکر کمی بالا برود، سؤالاتی برایش مطرح میشود که قبلاً مطرح نشده بود؛ باید شک و تردیدش را رفع کرد و به سؤالات و احتیاجات فکریاش پاسخ گفت؛ نمیشود به او گفت برگرد به حالت عوام بلکه این خود زمین? مناسبی است برای آشنا شدن ایشان با حقایق و معارف اسلامی.»
شهید مطهری: «با یک جاهل بیسواد که نمیشود حقیقتی را در میان گذاشت، بنا بر این در هدایت و رهبری نسل قدیم که سطح فکرش پایینتر بود، ما احتیاج نداشتیم به یک طرز خاص بیان و تبلیغ و یک جور کتابها، اما امروز آن طرز بیان و آن طرز کتابها به درد نمیخورد و لازم است رفورم و اصلاح عمیقی در این قسمتها بعمل آید، با منطق روز و زبان روز و افکار آشنا شد و از همان راه به هدایت و رهبری جامع? جوان پرداخت.»
خوشبختانه امروز در نظام مقدّس جمهوری اسلامی، به مسائل ایشان توجّه و اهتمام میشود و بیش از هر جای دیگر به لحاظ علمی و تحقیقاتی در این زمینه کار صورت میگیرد، اما این حرکت شایسته نمیتواند شرط لازم و کافی برای یک قشر عظیم مستعد از جمعیت کشور محسوب شود باید جوان را باور کرد و با نگاه جوان و مشارکت جوان به حلّ این مسئولیت بزرگ پرداخت.
امید است که مدیران و مسئولان کشور عزیزمان، ایران اسلامی برای ساختن آیند? درخشان کشور، بیش از پیش جوانباور باشند و جوانیاور و فرادستیاش را باور کنند و فرودستیاش را یاوری؛ و فضایی فراهم نمایند تا من و تو جوان در چارچوب قانون بتوانیم با همدیگر حرف بزنیم، همدیگر را حس کنیم، همدیگر را تحمّل کنیم و پلههای ترقّی یکدیگر برای رسیدن به قلّههای رفیع افتخار و موفقیت شویم