حکمت غیبت طولانى
حکمت غیبت طولانى
برگرفته از آثار آیة الله سید محمد کاظم قزوینی
در اینجا پرسشى است که ناگزیر باید بدان پاسخ داد.
پرسش این است که : ((حکمت و دلیل غیبت آن حضرت در طى این قرون و اعصار طولانى چیست ؟)) و براى چه منظورى از دیگان غایب است ؟))
پاسخ :
هـنـگـامـى کـه بـه روایـات رسـیـده از پـیـامـبـر و اهل بیت علیه السلام در مورد امام عصر علیه السلام مى نگریم به این نکته تصریح شده اسـت کـه : حـکـمت غیبت طولانى آن وجود گرانمایه به فرمان خدا، صیانت از جان گرامى و حیات پربرکت او براى به تحقق رسانیدن نویدها و بشارتهاست .
چرا که ما مى دانیم که دو رژیم سیاهکار عثمانى و عباسى و دیگر حکومت گران خودکامه اى کـه در طى قرون و اعصار در کشورهاى اسلامى بویژه خاورمیانه حکومت مى کردند، هموراه تـمـامـى تـلاش و کوشش ارتجاعى خود را در راه از میان برداشتن آن مصلح بزرگ جهانى بـکـار گـرفتند، بویژه پس از دریافت این حقیقت که او طبق آیات و رایات همان اصلاحگر پـرشـکـوهـى اسـت کـه پـایـه هـاى قـدرت ظـالمانه آنان را به لرزه در مى آودر، کاخهاى بـیـدادگرانه آنان را منهدم مى سازد و آنان را از تسلط ظالمانه ، بر سرنوشت بندگان خدا و سرزمینهاى آنان باز مى دارد.
گام به گام با زندگى امامان علیهم السلام
شما اندکى به تاریخ زندگى امامان اهل بیت علیه السلام بنگرید، یکى از آنان را نـخـواهـیـد یـافت که به طور طبیعى از دنیا رفته باشد، تمامى آنان را تجاوزکاران به حقوق و هستى جامعه ها، به دلیل ظلم ستیزى آن بزگواران ، به شهادت رسانده اند.
از تـاریـخ نـخستین امام راستین امیرمؤ منان علیه السلام آغاز کنید همیگونه با تاریخ گام بـه گـام پـیـش بـیـایید، خواهید دید که همه آنان یا با شمشیر بیداد به خود پاک خویش خـفـتـه انـد و یـا بـوسـیـله سـم خیانت مسموم شده اند، حتى حضرت عسکرى علیه السلام را بـوسـیله سم به شهادت رساندند با اینکه مى دانستند که نویدها و رایاتى که در مورد حضرت مهدى علیه السلام رسیده است در مورد آن گرامى نیامده است .
در مـورد هیچکدام از امامان نور علیهم السلام حتى یک نوید و روایت نیامده است که : او جهان را از عـدالت لبـریـز خـواهـد سـاخـت و یـا بـر سـراسـر جـهـان حـکومت خواهد نمود. یا همه وسایل و امکانات پیروزى کامل براى او فراهم خواهد شد.
بـراى ایـن وصـف ، سـتـمـکـاران بـا هـمـه آنـان ایـنـگـونـه بـیـداگـرانـه عـمل کردند و همه را به شهادت رساندند، اینک باید دید که موضع حکومتها و قدرتها در مـورد آن اصـلاحگر بزرگى که مهمترین خطر براى قدرت و امکانات ظالمانه و استبدادى آنهاست و انبوه آیات و روایات نیز از او به عنوان اصلاحگر زمین و زمان یاد کرده و نوید ظهور و طلوع او را مى دهد، چگونه خواهد بود؟
گـذشـت کـه حـضرت عسکرى علیه السلام به منظور صیانت از جان گرانمایه فرزندش مـهـدى عـلیـه السلام از شرارت فرعونهاى تجاوزکار، چگونه ولادت او را از توده مردم ، پـنـهـان مـى داشـت و در بـحـثـهاى آینده نیز خواهد آمد که : جاسوسان و مزدوران بنى عباس بـراى دسـت یافتن به آن وجود گرانمایه ، چگونه حضرت عسکرى علیه السلام را تحت نـظـر گـرفته و ضمن بازرسى و تفتیش همه امور و شئون او، همواره در جستجوى حضرت مـهـدى عـلیـه السـلام بـیـت رفـیـع امـامت و ولایت را در پوشش جاسوسى واطلاعاتى خویش داشتند.
اشکالها و پاسخها
در پـایـان این بحث شما را به برخى از سؤ الها و چون و چراها و مغالطه هایى که بـرخـى تـردیـد افکنان در مورد غیبت حضرت مهدى علیه السلام نموده اند جلب مى کنم با ایـن یـادآورى کـه ایـن تـردیـد افـکـنـان بـخـاطر صدها روایت رسیده در مورد آن حضرت و صراحت آنها، بناگزیر به ((اصل مهدویت )) و وجود گرانمایه او، اعتراف دارند و آنگاه در ایـنـکـه آن حـضـرت ولادت یـافـته یا هنوز به دنیا نیامده است ، تردید مى کنند. صدها روایـتـى کـه بـخـطـر صـراخـت و روشـنـى ، بـه هـیچ وجه نمى توان آنها را تضعیف و یا سـاخـتـگـى قـلمـداد کـرد، چـرا که این روایات هم از نظر محتوا و ماده بسیارند و هم از نظر شمار.
قصیده مجهولى از این قماش ، اخیرا به ((نجف اشرف )) رسیده است که شاعر آن ، بدون ذکـر نـام و هـویـت و جـهـت فـکـرى و عقیدتى خویش ، در مورد غیبت آن خورشید جهان افروز، بـرخـى تـردیدهاى سست را برانگیخته است و دانشمندان ما نیز در قالب نظم و نثر بدان شبهات پاسخ گفته اند، اما ما نیز در اینجا، آن قصیده را بصورت بریده بریده در شش بـنـد با پاسخ بدان سؤ الها و تردیدهایى که در آن گنجانیده شده است مى آوریم و این بحث را به پایان مى بریم .
قصیده مورد اشاره این است :
شعر :
ایا علماء العصر یا من لهم خبر |
بکل دقیق حار فى مثله الفکر |
لقد حارمنى الفکر فى القائم الذى |
تنازع فیه الناس و اشتبه الامر |
هـان اى دانـشـمـنـدان روزگـار! و اى کـسـانـى که در هر موضوع دقیق و عمیق داراى شناخت و آگاهى هستند! که اندیشه ها در شناخت همانند آن دچار بهت و حیرت شده است .
حـقـیـقـت ایـن اسـت کـه انـدیـشـه مـن در مـورد وجـود قـائم آل محمد(ص ) که مردم درباره وجود او کشمکش مى کنند و کار مشتبه شده است ، دچار حیرت و سرگردانى گردیده است .
شـاعر، اعتراف دارد که در مورد ولادت حضرت مهدى علیه السلام دچار حیرت شده است چرا کـه دیـدگـاهـهـا در ایـن مـورد یکسان نیست ، برخى با اعتراف به وجود گرانمایه او به دلیل انبوه روایات و نویدها، بر این پندارند که او هنوز به دنیا نیامده است و برخى همه اعـتـراف و ایـمـان به روایات و نویدها دارند و هم بر این اندیشه اند که آن حضرت دیده بـه جـهـان گـشـوده اسـت . مـا در بـخـش گـذشـتـه ، هـر دو دیـدگـاه را طـرح کـردیـم و دلایل خویش را همراه انبوه روایات بر این حقیقت که او به دنیا آمده است ، ترسیم نمودیم.