یکى از خدّام آستانه مقدّسه حضرت معصومه به نام میرزا اسد اللَّه، از ناحیه پاگرفتار بیمارى (بى حسّى و فاسد شدن عضوى از اندام) گشته، جراحان بالاتفاق نظر به قطع پاى ایشان دادند، تا بیمارى به دیگر اعضا سرایت نکند .
ایشان مىگوید: حال که بناست فردا پایم را قطع کنند، امشب مرا به حرم مطهر حضرت معصومه ببرید. او را به دوش مىکشند و به حرم مىآورند. خدّام در را بسته و او را به حال خود وا مىگذارند، وى از فشار درد تا صبح صادق فریاد مىزند. هنگام صبح خوابش مىبرد و در عالم خواب خانم مجلّلهاى را مشاهده مىکند که به او مىگوید: ترا چه مىشود؟ جواب مىدهد: پایم فاسد شده و از خدا مىخواهم که یا مرا مرگ دهد و یا شفا بخشد .
آن خانم گوشه مقنعه خود را چندین دفعه به پاى او مالیده مىفرماید: تو را شفا دادیم. عرض مىکند: شما کى باشید؟ مىفرماید: فاطمه دختر موسىبن جعفر.
او از خواب بیدار مىشود و خود را سالم مىیابد. فریادش بلند مىشود که در را باز کنید، شفا گرفتم. خدّام در را باز کرده، وى را خندان و سالم مىبینند .
شگفت اینکه مقدارى پنبه نزد او یافت مىشود که هر مریضى آن را به موضع درد خود مىمالید شفا(1) مىیافت، ولى در خرابى سیل قم آن پنبه مفقود گردید.
حضرت معصومه در سال ( 201) قمرى در شهر قم، بعد از هفده روز بیمارى وفات یافت و در مقبرهاى در محلّ فعلى مدفون گردید، و بعدها چهار زن دیگر از خواتین اهل بیتعلیهمالسلام در کنار او دفن شدند.
ابتدا زینب دختر حضرت جوادعلیهالسلام سقفى از بوریا بر قبر بنا کرد. در سال ( 529) قمرى "شاد بیگم"(2)، از زنان خاندان امیر تیمور گورکانى، گنبد منور را ساخت، و در سال ( 925) قمرى به دستور شاه اسماعیل صفوى تجدید بنا شد و بعدا فتحعلى شاه قاجار، گنبد را طلا نمود.
طبق روایتى که در کتاب "کامل الزیارات" مذکور است، امام جوادعلیهالسلام فرمود :
" وَمن زار عمّتی بقم فله الجنّة"(3)
یا رب چه قشنگ است و چه زیبا حرم قم چون جنّت اعلا، حرم محترم قم
بانوى جنان، اخت رضا، دختر موسى دُردانه زهرا و ملائک، خدم قم
این مژده بس او را که بهشت است جزایش هر کس که زیارت کندش در حرم قم
1-انوار المشعشعین ص .217
2-تاریخ دار الایمان قم از محمّد تقى بیک ارباب، ص 35 و تاریخ قم از ناصر الشریعه، ص .80 - 75