مادری که شهیدش را ازبوی پیراهن شناخت
یکی از خادمان شهدا روایت میکند: مادر شهید وارد سالن معراج شهدا شد، به پیکرهایی که جز تکهای استخوان از آنها باقی نمانده بود، نگاهی کرد و در برابر چشمان حیرتزده ما مستقیم به طرف پیکر فرزند شهیدش رفت و گفت «من یقین دارم که این پسرم است؛ من مادرم و بوی بچهام را احساس میکنم».