عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

امام خمینی(ره)و زن رختشوی

    نظر

حجت الاسلام والمسلمین برهانی: مرحوم آقای اسلامی تربتی که همسایه امام درقم بود،نقل می کرد روزی با امام درحال رفتن به درس مرحوم آقای شاه آبادی بودیم،فصل زمستان بسیارسردی بود ازکنار مدرسه حجتیه عبورمی کردیم دیدیم خانمی کناررودخانه نشسته ودارد پارچه ها و کهنه هایی را می شوید.نمی دانم مال خودش بود یا کلفت بود.می دیدیم که یخ های رودخانه رامی شکست وکهنه می شست بعد دستش را ازآب بیرون می آورد ومقداری با دمای بدنش گرم می کرد ودوباره لباس می شست.امام قدری به او نگاه کرد بعد به من فرمود :شما بروید بعد من می آیم. عرض کردم چه کاری دارید ؟ اگر امری هست بفرمایید گفتند:نه شما بروید وخودشان ایستادند وبه کمک آن خانم لباس ها را شستند وکنار گذاشتند وچیزی هم یادداشت کردند که بعد معلوم شد آدرس آن خانم مستمند را از او گرفته بودند. هر چه از ایشان پرسیدم قضیه چه بود فرمودند:چیزی نبود. بعد معلوم شد به آن خانم گفته اند شما بیایید منزل،من دستورمی دهم آب گرم کنند و دیگر شما اینجا نیایید.با آب گرم لباس بشویید و خود من هم کمک تان می کنم.

 

 

برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج1،ص21