احترام به همسر
همسرامام خمینی(ره): امام (ره)به من خیلی احترام می گذاشتندوخیلی اهمیت می دادند؛یعنی یک حرف بد یا زشت به من نمیزدند. حتی یک روز به دخترانشان صدیقه وفریده که از پشت بام رفته بودند منزل همسایه اعتراض داشتندومی گفتند در آن خانه نوکر بوده است وازاین بابت نگران بودند،ولی من می گفتم که کسی آنجا نبوده است. ایشان حتی دراوج عصبانیت،هرگزبی احترامی واسائه ادب نمی کردند. همیشه دراتاق جای خوب را به من تعارف می کردند،همیشه تا من نمی آمدم سر سفره ،خوردن غذا را شروع نمی کردند.به بچه ها هم میگفتند صبر کنید تا خانم بیاید. اصلا حرف بد نمی زدند. ولی اینکه من بگویم زندگی مرا به رفاه اداره میکردند، نه . طلبه بودندو نمی خواستند دست پیش این وآن دراز کنندـ همچنان که پدرم نمی خواست ـ دلشان میخواست با همان بودجه کمی که داشتند زندگی کنند، ولی احترام مرا نگه می داشتند. حتی حاضر نبودند که من د ر خانه کار بکنم. همیشه به من می گفتند جارو نکن. اگر می خواستم لب حوض روسری بچه را بشویم میآمدند می گفتند: " بلند شو تو نباید بشویی". من پشت سر او اتاق را جارو می کردم، وقتی او نبود لباس بچه را می شستم. حتی یکسال که کسی که همیشه در منزلمان کار می کرد نبودـ آن موقع ما در امامزادهقاسم بودیم، زمانی بود که بچه ها بزرگ شده و شوهرکرده بودند ـ وقتی ناهار تمام شد، من نشستم لب حوض تا ظرف ها را بشویم ـ از بین دخترها، فریده منزل ما بود ـ گفتند:"فریده برو،خانم دارد ظرف می شوید" فریده دویدو آمد ظرفها را از من گرفت وشست وکنار گذاشت.
درسهایی از امام ص34 ، به نقل از برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج1 ،ص83.