احترام به همسر *
همسر علامه شهید مطهرى نقل مى کنند. یادم هست یکبار براى دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم بعد از چند روز با یکى از دوستانم به تهران برگشتم ، نزدیکیهاى سحر بود که به خانه رسیدم وقتى وارد خانه شدم دیدم همه بچه ها خواب هستند ولى آقا استاد شهید مطهرى بیدار است چاى حاضر کرده بودند میوه و شیرینى چیده بودند و منتظر من بودند دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد ار سلام علیک وقتى آقا دیدند بچه ها همه خوابند با تاثر به من گفتند: مى ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسى نباشد به استقبالتان بیاید. **
*برگرفته از کتاب درس زندگی (زندگی نامه و خاطرات زندگی چهار علامه فرزانه )تألیف سید رضا حسینی ** سرگذشتهاى ویژه ج 1 ص 143 |
همسر علامه شهید مطهرى نقل مى کنند. یادم هست یکبار براى دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم بعد از چند روز با یکى از دوستانم به تهران برگشتم ، نزدیکیهاى سحر بود که به خانه رسیدم وقتى وارد خانه شدم دیدم همه بچه ها خواب هستند ولى آقا استاد شهید مطهرى بیدار است چاى حاضر کرده بودند میوه و شیرینى چیده بودند و منتظر من بودند دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد ار سلام علیک وقتى آقا دیدند بچه ها همه خوابند با تاثر به من گفتند: مى ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسى نباشد به استقبالتان بیاید. **
*برگرفته از کتاب درس زندگی (زندگی نامه و خاطرات زندگی چهار علامه فرزانه )تألیف سید رضا حسینی ** سرگذشتهاى ویژه ج 1 ص 143 |
همسر علامه شهید مطهرى نقل مى کنند.
یادم هست یکبار براى دیدن دخترم به اصفهان رفته بودم بعد از چند روز با یکى از دوستانم به تهران برگشتم ، نزدیکیهاى سحر بود که به خانه رسیدم وقتى وارد خانه شدم دیدم همه بچه ها خواب هستند ولى آقا استاد شهید مطهرى بیدار است چاى حاضر کرده بودند میوه و شیرینى چیده بودند و منتظر من بودند دوستم از دیدن این منظره بسیار تعجب کرد و گفت همه روحانیون این قدر خوب هستند؟ بعد ار سلام علیک وقتى آقا دیدند بچه ها همه خوابند با تاثر به من گفتند:
مى ترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسى نباشد به استقبالتان بیاید. **
*برگرفته از کتاب درس زندگی (زندگی نامه و خاطرات زندگی چهار علامه فرزانه )تألیف سید رضا حسینی
** سرگذشتهاى ویژه ج 1 ص 143