عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

ترنم داوودی

    نظر

عارف کامل، امام راحل (قدس‎سره)، پیوسته از این دعا و مضامین بلندش یاد می‎کرد، آن‎هم با زبانی پر از اشتیاق و لحنی خاص و شوق‎انگیز. و همان تأکیدها «فرهنگ‎ساز» شد و این دعا و مفاهیم زیبا و عاشقانه‎اش را بر سر زبان‎ها انداخت.

امام امت می‎فرمود: «مناجات شعبانیه از مناجات‎هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دل‎سوخته، – نه از این عارف‎های لفظی – بخواهد آن را شرح کند… بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است…»1

بیا به زمزمه یاد یار، در دل شب‎ها

درون تیره خود را چو روز، روشن کن

خزان خسته دلی را

به عطر یاد و شمیم دعا، چون گلشن کن

 

دعاهای اسلامی، دریایی‎ست که حقایق ناب عرفانی در آن موج می‎زند. می‎توان افزون بر خواندن و ثواب بردن و حال دعا پیدا کردن و مناجات با پروردگار، نگاهی آموزشی هم به آن‎ها داشت و نکته آموخت و معرفت افزود.

یکی از نغزترین، معروف‎ترین و زیباترین ادعیه، «مناجات شعبانیه» است، که به روایت «ابن خالویه»، این دعا را حضرت امیر و امامان دیگر (علیهم‎السلام) در «ماه شعبان» می‎خوانند.

در مفاتیح نیز، در اعمال مشترک ماه شعبان، به‎عنوان «عمل هشتم» آمده و آغاز آن چنین است: «اللهم صل علی محمد و آل محمد، اِسمع دعائی اذا دعوتک…».

عارف کامل، امام راحل (قدس‎سره)، پیوسته از این دعا و مضامین بلندش یاد می‎کرد، آن‎هم با زبانی پر از اشتیاق و لحنی خاص و شوق‎انگیز. و همان تأکیدها «فرهنگ‎ساز» شد و این دعا و مفاهیم زیبا و عاشقانه‎اش را بر سر زبان‎ها انداخت.

امام امت می‎فرمود: «مناجات شعبانیه از مناجات‎هایی است که اگر یک نفر انسان دلسوخته، یک عارف دل‎سوخته، – نه از این عارف‎های لفظی – بخواهد آن را شرح کند… بسیار ارزشمند است و محتاج به شرح است…»1

«مناجات شعبانیه را خواندید؟ بخوانید آقا! مناجات شعبانیه از مناجات‎هایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند، انسان را به یک‎‎جایی می‎رساند… همه ائمه هم به حسب روایت می‎خواندند.»2 گرچه در این مختصر، ادای حق بر این دعا ممکن نیست، ولی حال که از این دریا یاد کردیم و بر ساحلش نشستیم، جرعه‎ای از آن بچشیم.

«الهی! ای اخذتنی بجرمی، اذتک بعفوک…» خدایا! اگر مرا به جرمم بگیری، دست به دامان عفوت می‎زنم. اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت بازخواست می‎کنم. اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام می‎کنم که دوستت دارم.

خدایا! اگر در کنار طاعتت، عملم کوچک است، امید و آرزویم بزرگ و بسیار است. خدایا! عمرم را در رنج غفلت از تو تباه کردم. جوانی‎ام را در سرمستی دوری از تو هدر دادم.

در آستان بزرگی‎ات ایستاده‎ام و کرمت را وسیله تقرب به حضورت قرار داده‎ام. بنده‎ای زشت‎کارم که به عذرخواهی آمده‎ام. خداوندا!… آن‎که به تو معروف گردد، ناشناخته نیست.

آن‎که به تو پناه آورد، خوار و درمانده نیست. آن‎که از تو راه یافت، روشن شد. آن‎که پناهنده تو گشت، روشن شد.

از رحمتت مأیوسم مکن و از رأفتت محجوبم مگردان…»

پی‎نوشت:

1- صحیفه نور، ج 2. ص 189.

2- همان، ج 19 ص 158.

جواد محدثی