عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گریه حضرت على (ع )

    نظر
گریه حضرت على (ع )
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْحضرت صادق علیه السلام فرمود روزى امیرالمؤ منین علیه السلام با عده اى از اصحاب خود بود که مردى آمد و گفت : یا على من با پسر بچه اى لواط کرده ام اینک مى خواهم مرا پاک کنى ؛ فرمود به خانه ات برگرد شاید این سخن را بر اثر اختلال مزاج و آشفتگى حواس مى گویى ، فردا براى مرتبه دوم آمد و گفتار خود را تکرار کرد این بار نیز به او همان جواب را داد، تا چهار دفعه این عمل را انجام داد، دفعه چهارم على علیه السلام فرمود درباره مثل تو، پیامبر اکرم سه نوع حکم نموده هر کدام را مایلى انتخاب کن . 1- یا یک شمشیر به کردنت بزنند تا هر جا همان ضربت کار کرد. 2- یا از بالاى قله کوهى دست و پا بسته پرتابت کنند. 3- و یا با آتش ترا بسوزانند.
پرسید: یا امیرالمؤ منین کدامیک از کیفرها دردناکتر است ؟ فرمود: سوختن . گفت من همان را انتخاب مى کنم . فرمود: وسیله آتش افروختن تهیه کن ، قبول کرد و خیلى زود وسایل آتش را آماده کرد. آنگاه جوان ایستاد و دو رکعت نماز خواند بعد از نماز عرض کرد: پروردگارا تو خودت مى دانى چه گناهى کرده ام اکنون پیش پسر عمو و جانشین پیامبر آمده ام و درخواست پاک شدن کردم او مرا مخیر بین سه کار کرد و من آن که از همه سخت تر بود برگزیدم ، خدایا از تو مى خواهم این کیفر دنیوى را کفاره گناهم قرار دهى و در آتش آخرت مرا نسوزانى ؟! از جا حرکت کرد، سیلاب اشک فرو ریخت ، داخل گودالى که على علیه السلام برایش ‍ حفر کرده بود نشست ، شراره آتش را از چهار طرف مى دید که به سویش ‍ مى آید.
اشکهاى امیرالمؤ منین و تمام صحابه جارى شد، در این حین على علیه السلام رو به آن مرد کرده فرمود از جاى خود حرکت کن تمام ملائکه آسمان و زمین را به گریه انداختى ، خدا تو را بخشید، برو ولى دیگر مبادا عمل گذشته را تکرار کنى .
( 71)

برگرفته از کتاب : عاقبت بخیران عالم جلد2 اثر: على محمّد عبد اللهى