عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

توصیف زیبائى

    نظر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم

در زمان پیامبر دو نفر بنام هیث و ماتع در مدینه زندگى مى کردند. این دو آدمهاى هرزه اى بودند و همواره سخنان زشت مى گفتند و مردم را مى خنداندند و عفت کلام را مراعات نمى کردند.
روزى این دو نفر با یکى از مسلمانان سخن مى گفتند و رسول خدا صلى الله علیه و آله در چند قدمى آنها، سخن آنها را مى شنید که مى گفتند: هنگامى که به شهر طائف هجوم بردید و آنجا را فتح نمودید، در آنجا در کمین دختر عیلان ثقفى باش ، او را اسیر کرده و براى خود نگه دار که او زنى خنده رو، درشت چشم ، جاافتاده ، کمر باریک و قد کشیده است ، هرگاه مى نشیند با شکوه جلوه مى کند و هرگاه سخن مى گوید، سخنش دلربا و جاذب است ، رخ او چنین و پشت رخ او چنان است و...!
با این توصیفات آن مسلمان را تحریک کردند، پیامبر فرمود: من گمان ندارم که شما از مردانى که میل جنسى به زنان دارند باشید، بلکه به گمانم شما افراد سفیهى که میل جنسى ندارند باشید (یعنى عنین )، از این رو زیبائیهاى زنان را (بدون آن که خود لذت ببرید) به زبان مى آورید (و موجب آلودگى دیگران مى شوید).
آنگاه پیامبر آنها را از مدینه به سرزمین ((غرابا)) تبعید کرد، آنها فقط در هفته ، روز جمعه براى خرید غذا و لوازم زندگى ، حق داشتند به مدینه بیایند.
(697)