از کوچه های کوفه تا کوچه های شهر ما
کوچه های کوفه، کوچه های کوفه ای که به پهنه زمین و زمان گسترش یافته است هنوز در حسرت مردی است که در قامت حاکم اسلامی، هم برای فقرزدایی برنامه داشت و با هدفگذاری حرکت می کرد و هم فقرا را از نظر دور نداشت. برای امام علی به عنوان خلیفه اسلامی موضوعیت داشت که پیر جذامی در خرابه گرسنه نخوابد و پیرزن شوی از دست داده شرمنده کودکان خویش نماند.
امام آن قدر بر شانه خویش سنگینی بار مسئولیت را حس می کرد که به شانه کشیدن کیسه نان و خرما برایش بسیار سبک بود. همان زمان هم شاید کسانی بودند که می گفتند این چه کاری است. شاید می گفتند این در شان خلیفه اسلام نیست که بار بر دوش، ناشناس در کوچه ها بگردد و نان وخرما توزیع کند و گوش و دل بسپارد به کلام محروم ترین مردم. علی (ع) خود را در مقابل جامعه، حتی در مقابل یکان به یکان مردم تحت حکومتش مسئول می دانست لذا به همه زوایای زندگی شان توجه داشت.
او به دنبال «اتمام مکارم اخلاق» بود همان که پیامبر بزرگوار آن را فلسفه بعثت خود می دانست. لذا انسان ها را بزرگ می شمرد، از تحقیر همدیگر پرهیز می داد و نسبت به تکریم مردمان خود را مسئول می دانست و برای ارتقاء سطح زندگی مردم در حوزه معیشت و معاد می کوشید، هم مراقب بود، درازدستان فزونخواه به بیت المال چنگ نیندازند و هم مواظب این که باطل باوران به باور و ایمان مردم درازدستی نکنند.
انسان جامعه علوی، یک انسان در مسیر کمال بود، کمال در همه ساحت ها، نهج البلاغه ، این کلام روشن، و «نهج رفتاری» امام تبیین کننده ویژگی های انسان موردنظر علی علیه السلام است و هرکس می خواهد شیعه باشد و شیعگی کند باید خود را و رفتار خود را بر کلام و سیره امام عرضه کند و به دیگر عبارت باید فکر کند اگر الان امام علی(ع) در موقعیت او بود چگونه رفتار می کرد، حالا هم او چنان کند، به راستی اگر امام علی(ع) امروز بودند، نسبت به مسائل و حوادث چگونه رفتار می کردند؛ این را از خود بپرسیم و پاسخ آن را به رفتار درآوریم که شیعه یعنی رهرو ،رهرو راهی که امام پیمودند.
اگر امروز امام علی (ع) بودند و این فقر را می دیدند چه کار می کردند. این اوضاع فرهنگی را می دیدند چه می کردند؟ کوچه گردی کوفه اگر آن روز برای فقرزدایی اقتصادی بود، امروز در کوچه گردی زمان و زمین آیا فقرزدایی فرهنگی فراموش می شد؛اگر آن روز نیازمندان به لقمه های نان و خرما تکریم می شدند، امروزیان را نباید به کلام نورانی و هدایت گر تکریم کرد؟ امربه معروف، دقیقا تکریم انسان و انسانیت است. بزرگداشت زیبایی و نیکویی است. از خوبی ها گفتن و بدان هدایت کردن، بزرگداشت انسان است. تفسیر «انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» است و در مدرسه زندگی علوی این یک فرض و فریضه همیشگی است.
«فرضیه» نیست که برخی به خاطر آزمون و خطا از آن چشم پوشند و دست شویند، «فریضه» است و واجب و همانطور که باید در فقرزدایی در کوچه گردی کوفه، و انبان نان و خرما به دوش کشیدن امام علی را دید و ستود باید در کلام هدایتگر و امر به معروف و نهی از منکر هم به احترام امام برخاست و رفتار ایشان را در پیش کشید. اگر فقر محدود اقتصادی و گرفتاری گروهی اندک از مردم زیبنده حکومت و جامعه اسلامی نیست که نیست، فقر فرهنگی در قالب الفاظ فریبنده و پشت پرده ایسم های گوناگون هم شایسته جامعه اسلامی و حکومت اسلامی نیست.
آمار بالای طلاق و فسادهای اخلاقی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فراوانی پرونده های قضایی هم در شان مردمانی که خود را شیعه می دانند نیست. پس باید کاری کرد هم باید حکومت برنامه ریزی کند و هم همه ما مردمان باید برخیزیم و برای احیای شان جامعه اسلامی علی وار تلاش کنیم همه ما از مردم تا حاکمیت و از حاکمیت تا مردم! اصلاح امور هم جز با بعثت همگان محقق نمی شود.اگرقرار است کاری بشود، همه باید تلاش کنند که اصلاح امور علوی دیدن، علوی اندیشیدن وعلوی عمل کردن همگان را طلب می کند...