عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

تبیین بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد شعار سال 1391

    نظر


تبیین بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در مورد شعار سال 1391


(رابطه سیاست با تولید ملی)

رهبر معظم انقلاب سال جاری را همانند چند سال گذشته به اجرای یک سیاست اقتصادی کلان و پایه­ای موسوم کردند و آن «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» است. معظم­له در پیام ابتدایی سال 1391 فرمودند:

«من امسال تقسیم می­کنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادی را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادی برمی­گردد به مسئله‌ تولید داخلی. اگر به توفیق الهی و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئله‌ تولید داخلی را، آنچنان که شایسته‌ آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمده‌ای از تلاش­های دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمی از جهاد اقتصادی، مسئله‌ تولید ملی است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهی و هوشمندی خود، با همراهی و کمک مسئولان، با برنامه‌ریزی درست بتواند مشکل تولید داخلی را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالش­هایی که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبه‌ کامل و جدی پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئله‌ تولید ملی، مسئله‌ مهمی است. اگر ما توانستیم تولید داخلی را رونق ببخشیم، مسئله‌ تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلی به معنای حقیقی کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهده‌ این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتی دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد. بنابراین همه‌ مسئولان کشور، همه‌ دست‌اندرکاران عرصه‌ اقتصادی و همه‌ مردم عزیزمان را دعوت می­کنم به اینکه امسال را سال رونق تولید داخلی قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه‌ ایرانی» است.»

از بیانات معظم­له چنین برمی­آید که موضوع تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی، خود درون راهبرد کلان جهاد اقتصادی قرار دارد و به این معناست که حداقل تا چند سال آینده، موضوع اقتصاد در اولویت سیاست­های نظام قرار دارد تا آنجا که مشکلات پایه­ای و اساسی حوزه اقتصاد برطرف شود. از طرفی با گذشت سه سال از دهه پیشرفت و عدالت، هفت سال دیگر از این دهه باقی است و طی این مدت، اقتصاد کشور باید به سطحی برسد که ضمن برخورداری از رشد مطلوب، فقر در کشور ریشه­کن شود و نوعی عدالت نسبی برقرار گردد. این راه، پیشرفتی است که مبتنی بر سند چشم­انداز 20ساله، می­تواند ایران را به سطحی از پیشرفت برساند که هرچند همسان با پیشرفت کشورهای غربی نخواهد بود؛ اما مشکلات و ورشکستگی آن­ها را نیز نخواهد داشت.

قرار گرفتن اقتصاد در رأس سیاست­های کلان کشور - به­ویژه اینکه اقتصاد ایران باید بر مبنای الگوی اسلامی ایرانی سامان یابد- ایجاب می­کند تا سایر بخش­های کشور یعنی حوزه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، امنیتی و... نیز در راستای موفقیت اقتصادی کشور قرار گیرند. به­عبارتی، فارغ از برخی مسائل اقتصادی که تا حد زیادی ریشه خاص اقتصادی دارند، برخی مسائل آن، آبشخور سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، امنیتی و... دارد. اساساً تفکیک حوزه­های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی از یکدیگر کار آسانی نیست و آمیختگی زیادی بین این حوزه­ها وجود دارد؛ بنابراین برای کسب موفقیت در حوزه اقتصاد و مقوله تولید، باید ریشه­های ناکامی و نیز موفقیت آن­ها را در سایر حوزه­ها شناسایی کرد و به قطع عوامل منفی و تقویت عوامل مثبت پرداخت. بر این اساس و باتوجه به لزوم عملیاتی کردن شعار تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی در سال جاری و اولویت داشتن اقتصاد در سال­های پیش­رو، این نوشتار تلاش دارد چگونگی بهره­گیری از حوزه سیاست برای حل مشکلات اقتصادی و تولیدی را تا اندازه­ای تشریح کند:

 

 

الف) ظرفیت­های سیاسی دارای اثر مثبت بر حوزه اقتصاد

نظام طی یکی دو سال گذشته، با چالش­های سیاسی بزرگی مواجه شد. فتنه 88 و تبلیغات مخالفان مبنی بر وقوع شکاف سیاسی در ایران، خانه­نشینی رئیس‌جمهور و موج سنگین جنگ روانی دشمن مبنی بر شکاف حاکمیتی و در نهایت، دعوت به تحریم انتخابات از سوی مخالفان داخلی، ازجمله مشکلات و چالش­های سیاسی بودند که برخی از آن­ها در تاریخ جمهوری اسلامی بی­سابقه بود و می­توانست پیامدهای ناگواری برای کشور داشته باشد. این چالش­ها همه یک معنای مشترک را القا می­کردند که برای دوستداران نظام نگران­کننده بود و آن، القای جدایی بخش­های چشم­گیر مردم از نظام بود؛ اما انتخابات مجلس نهم، مهر باطلی شد بر این تصور. حضور گسترده مردم در این انتخابات با وجود دعوت به تحریم انتخابات از سوی مخالفان داخلی و خارجی، نشان داد که جمهوری اسلامی از پشتوانه مردمی مستحکمی برخوردار است و مخالفان نظام، پایگاه اجتماعی ناچیز و کم‌اثری در جامعه دارند. این وضعیت، نشان­دهنده وجود ظرفیت­های بالای سیاسی نظام است؛ همچون: 1- توانایی زیاد در مهار چالش­های سیاسی؛ 2- برخورداری از پشتوانه مردمی؛ 3- ثبات سیاسی و...

وجود چنین امتیازهایی در حوزه سیاست می­تواند به حل مشکلات اقتصادی و از جمله تولیدی کمک کند. در ذیل به چگونگی بهره­گیری از امتیازات سیاسی برای حل مشکلات اقتصادی و ازجمله مشکل تولید در کشور می­پردازیم:

1- یکی از مشکلات اقتصادی کلان در اوضاع کنونی، ناتوانی بخش تولید است که انتخاب شعار تولید ملی برای امسال از سوی مقام معظم رهبری، ضرورت حل این مشکل را گوشزد می‌کند. کارشناسان اقتصادی معتقدند ازجمله عوامل مهم بروز مشکلات در حوزه تولید، پایبند نبودن دولت به قانون، اجرای ناقص قانون هدفمندی یارانه­ها و عدم اختصاص یارانه به بخش تولید بوده است. همچنین نبود نظارت دقیق بر مبالغ کلانی که به بنگاه‌های زودبازده طی سال­های گذشته اعطا شده، سبب هدر رفتن سرمایه­های ملی شده در حالی­که نتیجه بسیار کمی هم در افزایش توان تولیدی کشور نداشته است. حل این مشکلات، ابتدا نیازمند ابزارهای سیاسی است. نظارت مقتدرانه مجلس، هوشیاری نمایندگان و عدم سکوت نخبگان اقتصادی، از جمله ابزارهای سیاسی است که می­تواند مشکلات گفته­شده را رفع کند. همچنین وجود برخی مشکلات حوزه تولید همچون نوسانات بازار ارز، واردات بی­رویه و قاچاق کالا علاوه بر اینکه در مسائل خاص اقتصادی ریشه دارد، رابطه محکمی هم با مسائل سیاسی دارد؛ ازجمله اینکه تدبیر سیاسی برای غلبه بر این مشکلات، مقابله با گروه­های انحصارگرا و رانتی در حوزه واردات و نظارت قانونی شدید بر قاچاق کالاست.

2- فساد اقتصادی اخیر یکی دیگر از معضلات اقتصادی است که هرچند قوه قضائیه مقتدرانه پرونده آن را بررسی می­کند؛ اما آثار منفی زیادی بر اقتصاد کشور و ازجمله بخش تولید داشته است. در بیان چرایی شکل‌گیری این پدیده، عوامل مختلفی وجود دارد؛ اما آنچه تأکید زیادی بر آن شده، نبود نظارت قوی، نبود قانون­گذاری منطقی برای مقابله با فساد، بی­توجهی به صلاحیت افراد مسئول در بخش­های مرتبط و همچنین بی‌توجهی دولت به هشدارهای نهادهای نظارتی بوده است. در وضعیت مطلوب سیاسی، اکنون مجلس باید با تدوین قوانین مستحکم و نظارت قوی بر صلاحیت افراد مسئول در بخش­های اقتصادی و ارزیابی و احتمالاً پالایش افراد، مقتدارانه حوزه اقتصاد را از وجود زمینه­های مفسده­آمیز پاک کند. 

3- یکی دیگر از برنامه­های اقتصادی کلان که در حال اجراست، واگذاری بخش­هایی از اقتصاد دولتی به بخش خصوصی است که در قالب سیاست­های اعلام شده از سوی رهبری ذیل اصل 44 قانون اساسی انجام می­شود. هدف از این برنامه، مردمی­سازی اقتصاد کشور است. به­عبارتی، روح و جوهر اصلی این برنامه، مشارکت دادن مردم در بخش­های اقتصادی کلان است. اجرای این مهم، زمانی به­درستی خواهد بود که قوای سه­گانه، حقوق شهروندی را جدی بگیرند و برای حفاظت از حقوق شهروندان، تدابیر لازم را به کار بندند. در واقع، سیاست‌های اصل 44 حقوقی را به شهروندان اختصاص داده و بخش­هایی از اموال دولتی را به شهروندان واگذار می­کند. آنچه در واگذاری­های اقتصادی سال­های اخیر مشاهده می­شود، با مردمی‌­سازی اقتصاد فاصله دارد. این موضوع قبل از هر چیز ناشی از این است که حقوق مردم در قوه مقننه و مجریه به لحاظ نظری و عملی نهادینه نشده است. در وضعیتی که جریان­های مخالف نظام، جایگاه خود را در بین مردم از دست داده­اند، فرصت مناسبی است تا مفهوم حقوق شهروندی که همواره دستاویز مخالفان برای حمله به نظام بوده، در سطوح مختلف حکومت به­ویژه حوزه اقتصاد، تبیین، تعریف و عملیاتی شود. حقوق شهروندی در اقتصاد ایجاب می­کند که با یک نهضت کارآفرینی، توانمندسازی و ظرفیت­سازی، مردم با مشارکت عملی خود، از نتایج رشد اقتصادی بهره­مند شوند، نه اینکه بخش­های شبه­دولتی، خود را قیم مردم بدانند و واسطه مردم و بخش­های اقتصادی شوند.

4- در سال گذشته بخش­های دولتی در راستای عملیاتی کردن شعار جهاد اقتصادی، اقدامات مطلوبی انجام دادند. هرچند بخش­های دولتی رویکردی جهادی در عرصه اقتصادی داشتند و موفقیت­هایی را نیز کسب کردند؛ اما نکته مهم اینکه به سبب وجود مشکلات معیشتی و تورم، مقوله جهاد اقتصادی و اقدامات شکل­گرفته درباره آن، در فکر و عمل مردم جا باز نکرد. مردم در سال جاری بیشتر با خرید و فروش سکه و ارز ارتباط داشتند تا با ضرورت انجام فعالیت­های جهادی در حوزه اقتصاد. اینکه یک سیاست کلان اقتصادی با بدنه مردم ارتباط برقرار نمی­کند، مشکل بزرگی است که مانع از اجرای موفقیت­آمیز آن می­شود. به نظر می­رسد این ارتباط نداشتن، ناشی از دو عامل باشد: اول، عدم موفقیت در مردمی­سازی اقتصاد از طریق واگذاری­ها و دوم، ضعف تبلیغات و آموزش مردم در حیطه اقتصاد از طریق رسانه­های جمعی. می­توان رسانه­های جمعی را در انتشار کم­رنگ سیاست جهاد اقتصادی در بین مردم مقصر دانست. رسانه­ها به­ویژه مطبوعات در سال گذشته تنها تحولات اقتصادی خبرساز همچون تحولات بازار ارز، سکه، مسکن و... را بازتاب می‌دادند و تحلیل می­کردند و در راستای مردمی­سازی جهاد اقتصادی کار چندانی انجام ندادند. بر این اساس، در سال جاری باتوجه بیشتر و جدی­تر به نقش مردم در اقتصاد و با اجرای صحیح سیاست­های باقی­مانده اصل 44 و نیز تبلیغ و آموزش مردم در حیطه چگونگی ایفای نقش در تولید ملی، بهتر می­توان برنامه تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی را اجرا کرد.

5- اقتصاد یک کشور و به­ویژه حوزه تولید، زمانی رونق می­گیرد که صادرات آن مثبت باشد و کشور از ظرفیت­ صادراتی زیادی برای ارسال اجناس ایرانی به همه جای دنیا برخوردار باشد. این کار، نیازمند فعال­کردن دیپلماسی اقتصادی و اختصاص بخشی از تبلیغات رسانه­های فراملی ایرانی به موضوع تولیدات ایرانی است. دیپلماسی اقتصادی ایران در سال­های اخیر، عملکرد مطلوبی به­ویژه در کشورهای منطقه­ای و ازجمله کشورهای حوزه آسیای میانه و قفقاز نداشته است. باوجود نزدیکی و شبکه ارتباطی زمینی مطلوب ایران با کشورهای آسیای میانه، حجم مبادلات اقتصادی و صادرات ایران به این کشورها بسیار پایین است و اقدام مناسبی طی سال­های اخیر در این زمینه انجام نشده است. سال گذشته 718 میلیون دلار کالا از کشورهای آسیای مرکزی به ایران وارد شد. این در حالی است که حجم صادرات ایران به این کشورها فقط 348 میلیون دلار اعلام شده است. برخی موانع از جمله ضعف کشور در بهره‌وری اقتصادی از روابط خارجی و توافق‌نامه‌های کم‌صرفه و تعرفه‌های سنگین بر کالاهای ایرانی در این کشورها که شامل ازبکستان، تاجیکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان می‌شود، ازجمله دلایل تراز منفی تجاری ایران برشمرده می‌شود. عبدالمجید اسدیان، مدیرکل اداره اروپا و آمریکای سازمان توسعه و تجارت، به برخی آمار اشاره کرد و گفت: در سال گذشته ایران 124 میلیون دلار کالا از قزاقستان وارد و فقط 64 میلیون دلار کالا به این کشور صادر کرد که این آمار، بیانگر تراز «60-» میلیون دلاری ایران با این کشور است. همچنین به گفته وی، تراز بازرگانی ایران با ازبکستان نیز «35-» بوده است. تنها تراز بازرگانی ایران با تاجیکستان در سال گذشته 135+ تخمین زده می‌شود. باوجود چنین تراز منفی صادرات آن هم با کشورهای همسایه، باید از حذف معاونت اقتصادی در وزارت خارجه و عدم جایگزینی نهادی کارآمد به­جای آن به­شدت نگران بود.

در مورد تبلیغات فراملی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه­هایی همچون پرس­تی­وی و العالم نیز باید گفت ضرورت دارد این شبکه­ها بیش از گذشته ظرفیت­های سرمایه­گذاری در ایران و تولیدات ایرانی را در دنیا منعکس کنند و با ارائه گزارش­های مستند در این زمینه، یاری­گر تولید و سرمایه ایرانی باشند.

 ب) چالش­های سیاسی پیش­رو و دارای اثر منفی بر اقتصاد

 کارشناسان، سال 91 را سال حساسی در عرصه سیاسی کشور می­دانند. پیش­بینی می­شود طی سال جاری در عرصه سیاسی کشور جریان­های سیاسی جدید با خطوط سیاسی مختلفی متولد شوند و با نظر به انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 قطب­بندی­های جدیدی در کشور شکل گیرد. نتایج انتخابات مجلس نهم هم هرچند پیروزی اصول­گرایان را نشان می­دهد، با این حال به­سبب تولد جریان جدیدی به نام جبهه پایداری در طیف اصول­گرا و راه­یابی تعداد زیادی از نامزدهای آن­ها به مجلس نهم، پیش­بینی می­شود که در مجلس آینده فضای رقابت و برخورد آرا و نگرش­های سیاسی مختلف، داغ­تر باشد به‌گونه­ای که از غالب شدن یک گفتمان واحد جلوگیری می­کند. از طرفی، دولت احمدی­نژاد سال 91 را آخرین فرصت برای ایجاد یک جریان سیاسی وابسته به خود می­داند تا بتواند حیات سیاسی حلقه احمدی­نژاد- مشائی را تضمین و احتمالاً برای انتخابات ریاست‌جمهوری خرداد 92 برنامه­ریزی کند. جریان فتنه و اصلاح­طلبان تندرو که با تحریم انتخابات مجلس، ضربه سنگینی به خود وارد کردند، در قبال انتخابات ریاست‌جمهوری آینده نیز منفعل نخواهند بود و هرگونه تصمیم آن­ها چه مشارکت فعال و چه تحریم فعال، صحنه سیاسی کشور را بیشتر از قبل به سمت رقابت­ها و حتی منازعات سیاسی سوق خواهد داد. در کنار این جریان، طیف­های اصول­گرا و اصلاح­طلب میانه­رو نیز فعالیت‌های انتخاباتی خود را خواهند داشت. حاصل کلام اینکه صحنه سیاسی کشور در سال جاری، مستعد رقابت­ها و منازعات سیاسی داغی خواهد بود. از همین‌رو، مقام معظم رهبری در بیانات ابتدای سال، همگان را به حفظ وحدت دعوت کردند و فرمودند: «امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یکپارچگی. بهانه‌های اختلاف، زیاد است. گاهی در یک قضیه‌ای سلیقه‌ یک نفر، دو نفر با هم یکسان نیست؛ این نباید بهانه‌ اختلاف بشود. گاهی در کسی یک گرایشی هست، در دیگری نیست؛ این نباید مایه‌ اختلاف بشود. آرا، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه‌ در درون، موجب فشل می­شود. قرآن به ما تعلیم می­دهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم» اگر منازعه کنیم، سر مسائل گوناگون - مسائل سیاسی، مسائل اقتصادی، مسائل شخصیتی - دست‌به‌یقه شویم، دشمن ما جری می­شود.»

در واقع، منازعات سیاسی مستقیماً بر حوزه اقتصاد و حمایت از تولید، کار و سرمایه ایرانی اثر منفی دارد. بررسی گام­‌به‌گام این موضوع چنین خواهد بود:

1- رقابت­های سیاسی آینده، منافع حزبی و گروهی را بر منافع ملی غلبه داده و اندیشیدن به منافع ملی و ازجمله حمایت از تولید و سرمایه ملی را به حاشیه خواهد برد.

2- با فراگیر شدن گفتمان رقابت و منازعه سیاسی در کشور و غالب شدن آن بر گفتمان اقتصاد و حمایت از تولید، نظام­های سیاسی معمولاً ناچار می­شوند به سمت ساماندهی حوزه سیاست و ایجاد ثبات سیاسی سوق یابند و بنابراین گفتمان اقتصاد و حمایت از تولید در معرض فراموشی قرار می­گیرد.

3- اما در مقابل این روند تهدیدزا، نظام از یک ابزار قدرتمند برخوردار است و آن، تبدیل کردن گفتمان اقتصاد و حمایت از تولید، کار و سرمایه ملی در حیطه اجتماع به یک گفتمان فراگیر است. اولاً گرایش مردم و جامعه بیشتر به سوی معیشت و اقتصاد است و ثانیاً دستگاه­های تولیدی در حال حاضر شعار حمایت از تولید را آب حیاتی برای خود می­دانند؛ بنابراین در سطح اجتماع، گرایش زیادی وجود دارد تا شعار حمایت از تولید و سرمایه ایرانی عملیاتی شود و با عملیاتی شدن این موضوع، حوزه سیاست نیز لاجرم به سمت مسائل اقتصادی سوق می‌‌یابد و منازعات سیاسی، آسیب کمتری به اقتصاد می­رساند. بر مبنای مطالعات، راه و ابزار مطلوب و کارآمد نظام برای انجام این کار بار دیگر حمایت و جدی­گرفتن مردمی‌سازی اقتصاد است که باید اقدامات هم در حوزه ساختاری و هم تبلیغاتی انجام شود. بنابراین در سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی، مردمی‌سازی اقتصاد و ایجاد گرایش به تولید در مردم و سوق­دادن آن­ها به سوی کالای داخلی، ضرورتی اساسی است. مقام معظم رهبری در بیانات ابتدای سال جاری، نقش مردم در حمایت از تولید داخلی را مهم دانستند و فرمودند: «عمده، مردمند. شما باید کالای ایرانی بخواهید. این افتخار نیست؛ این تفاخر غلطی است که ما مارک­های خارجی را در پوشاکمان، در وسایل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمره‌مان، در خوراکی‌هامان ترجیح بدهیم به مارک­های داخلی؛ در حالی که تولید داخلی در خیلی از موارد، بسیار بهتر است. من شنیدم پوشاک داخلی را که در بعضی از شهرستان­ها تولید می­شود، می­برند مارک خارجی می­زنند، برمی­گردانند! اگر همین‌جا بفروشند، ممکن است خریدار ایرانی رغبت نکند؛ اما چون مارک فرانسوی دارد، خریدار ایرانی همان لباس را، همان کت و شلوار را، همان دوخت را انتخاب می­کند؛ این غلط است. تولید داخلی مهم است. ببینید کارگر ایرانی چه تولید کرده است، سرمایه‌دار ایرانی چه سرمایه‌گذاری کرده است. در زمینه‌ مصرف، عمده‌ کار دست مردم است؛ که این بخشی از اصلاح الگوی مصرف است که من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض کردم و بخشی از جهاد اقتصادی است که سال گذشته عرض کردم. تولید ملی مهم است؛ این را باید هدف قرار بدهند