چه کسی را می توان به عنوان دوست انتخاب کرد؟
چه کسی را می توان به عنوان دوست انتخاب کرد؟
چه کسی را می توان به عنوان دوست انتخاب کرد؟
پاسخ :
به طور کلی میتوان گفت که یک دوست خوب باید واجد این شرایط و ویژگیها باشد:
1- عقل و رشد عقلانی: یک دوست خوب باید عاقل بوده و از رشد عقلانی کافی برخوردار باشد. انسان عاقل است که میتواند با درایت خود گره از کار دوست بگشاید و او را به راه صواب رهنمون گردد. علی(علیه السلام) میفرمایند: "اکثر الصواب و الصلاح فی صحبة اولی النهی و الالباب"[1] یعنی بیشترین مصلحت و خیر هم صحبتی با صاحبان عقول است. همچنین آن حضرت میفرمایند: "صحبته الولی اللبیب حیاة الروح"[2] یعنی همنشینی با دوست عاقل، باعث زنده شدن و حیات یافتن روح آدمی است. همچنین داشتن هوش و ذکاوت باعث میشود تا انسان بتواند از او در مسائل و مشکلات، سود بطلبد، علی(علیه السلام) میفرمایند: "افضل العدد اخ و خی و شفیق ذکی"[3] بهترین چیزی که انسان ذخیره میکند دوست باوفا و دلسوز و با ذکاوت است
.
دوستی با انسان احمق، نتیجهای جز پشیمانی ندارد. علی(علیه السلام) در وصایای خود به امام حسن(علیه السلام) میفرمایند: "یابنی ایاک و سادقة الاحمق فانه یرید ان ینفعک فییضرک"[4] فرزندم از دوستی با احمق بپرهیز که او اگر بخواهد به تو سودی برساند ضرر خواهد رساند و نیز امام صادق(علیه السلام) فرمودهاند: "من لم یجتنب مصادفة الاحمق او شک ان یتخلق باخلاقه"[5] کسی که با احمق دوستی کند نزدیک است که اخلاق او را بپذیرد. دوستی با یک فرد، خواه خوب یا بد، موجب میشود که انسان از او تأثیر بپذیرد. اگر انسان با یک فرد احمق دوستی کند، حماقت او و اعمال حماقتآمیز او، به وی نیز سرایت خواهد کرد.
2- علم و حکمت: دلیل این که انسان با دیگری دوستی میکند آن است که میخواهد از او در مسائل و مشکلات خود یاری بطلبد دوستی با شخص دانا و عالم باعث میشود که انسان بسیاری از مسائل و معضلات خود را به راحتی حل کند. لذا علی(علیه السلام) میفرمایند: "صاحب الحکماء و جالس العلماء"[6] با افراد حکیم مصاحبت کن و با علماء نشست و برخاست داشته باش، دوستی با فرد نادان نه تنها باری از دوش انسان بر نمیدارد بلکه او را به رنج و زحمت میافکند و برای او دردسر درست میکند. امام رضا(علیه السلام) فرمودهاند: "صدیق الجاهل فی تعب"[7] دوستِ فرد نادان، در رنج و زحمت است.
3- تقوا و پرهیز از گناه: تقوای فرد پرهیزکار در دوست او اثر میگذارد همانطور که همنشینی با گناهکاران و بی تقوایان باعث تأثرپذیری از آنان میشود و لذا با افراد پرهیزکار همنیشین شد و از دوستی با اصل گناه پرهیز کرد. علی(علیه السلام( فرمودند: "یغسم مؤاخاة الاخیار و یجتنب مصاحبة الاشرار و الفجار"[8] باید دوستی و برادری با نیکان، غنیمت شمرده شود و از مصاحبت و همنشینی با بدکاران و گناهکاران، اجتناب گردد.
4- راستگویی: دوست خوب کسی است که در گفتار خود صادق باشد تا بتوان با اطمینان از راهنماییهای او سود جست. علی(علیه السلام) فرمودند: "دوست راستگو یکی از نعمتهاست. همچنین امام باقر(علیه السلام) فرمودند: "لاتقارن ولاتؤاخ... و الکذاب.. فانه یصدق ولایصدق"[9] با دروغگو همنشینی و دوستی نکن، چون او گاهی راست و گاهی دروغ میگوید، و معلوم نیست که باید به کدام سخن او اعتماد کرد.
5- نصیحت، امر به معروف و نهی از منکر: از صفات بسیار مهم یک دوست خوب آن است که خیرخواه انسان باشد، او را نصیحت کند، از او انتقاد نماید، او را به انجام کارهای خیر وا دارد و از انجام کارهای زشت برحذر دارد. علی(علیه السلام) میفرمایند: "انما سمی الصدیق صدیقاً لانه یصدقک فی نفسک و معایبک فمن فعل ذلک فاستنم الیه فانه الصدیق" دوست را از آن جهت، صدیق گفتهاند که با تو رو راست است و معایب تو را باز گوید.
6- مساعدت و یاری در حل مشکلات: دوست واقعی کسی است که در مصائب و سختیها به یاری انسان بشتابد و او را تا حد ممکن کمک کند. علی(علیه السلام) میفرمایند: "تمسک بکل صدیق انادتکه الشدة"[10] به دوستی پناه ببر که در هنگام سختی تو را یاری کند.
7- وفاداری: وفاداری یکی از ویژگیهای دوست خوب است. دوست خوب کسی است که به دوستی خود پایبند باشد و درصدد ادامه این دوستی باشد. علی(علیه السلام) میفرمایند: "من طلب صدیق صدق وفا طلب ما لایوجه" کسی که به دنبال یک دوست باوفا است به دنبال چیزی است که یافت نخواهد شد.
8- خوش اخلاقی: اخلاق خوب یکی از ویژگیهای مهم یک دوست خوب است. علی(علیه السلام) فرمودند: "من لانت عریکته وجبت محبته" دوستی با انسان نرمخو واجب است. خوش اخلاقی باعث ازدیاد محبت بین دوستان میشود و از این طریق دوستی را پایدار میکند. علی(علیه السلام) فرمودند: "حسن الخلق یدر الارزاق و یونس الرفاق"[11] "خوش اخلاقی، روزی را سرازیر و دوستی را با محبت میکند". همچنین پیامبر اکرم فرمودند: "حسن اخلق یثبت المودة"[12] اخلاق نیکو دوستی را استحکام میبخشد.
9- امانت داری: هر انسانی از دوست خود انتظار دارد که امانتدار باشد. به انسان خائن نمیتوان اعتماد کرد. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: "حذر من الناس ثلاثة...الخائن لان من خان لک خانک"[13] از فرد خائن دوری کن زیرا کسی که به نفع تو به دیگران خیانت میکند روزی هم به تو خیانت خواهد کرد.
10- رازداری: رازداری یکی از ویژگیهای مهم دوست خوب است. انسان، یا باید با کسی که رازدار نیست دوستی کند و یا این که باید رازهای خود را به او نگوید. علی(علیه السلام) میفرمایند: "ابذل لصدیقک کل المودة و لاتبذل له کل الطمأنینه"[14] نهایت محبت را برای دوست نثار کن اما نهایت اطمینان را به او نداشته باش. منظور آن دوستی است که این ویژگی را ندارد.
11- پرهیز از سخن چینی: دوست خوب از سخن چینی پرهیز میکند. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: "احذر من الناس ثلاثة... و النهام، لان... من نم الیک سینم علیک"[15] از دوستی با فرد سخن چین بپرهیز زیرا کسی که به نفع تو سخن چینی میکند روزی به زیان تو سخن چینی خواهد کرد.
به علاوه دوست خوب آن کسی است که به سخنِ سخن چینان اعتنا نکند زیرا این کار باعث بریده شدن رشتهها دوستی میشود.
علی(علیه السلام) میفرمایند: و من اطلاع الراشی ضیع الصدیق"[16] کسی که گفتهی سخنچین را بپذیرد دوست خود را ضایع ساخته است.
12- پرهیز از عیب جویی: انسان عیب جو که مدام به دنبال معایب و نقاط ضعف دیگران است نمیتواند به عنوان یک دوست خوب، پذیرفته شود. علی(علیه السلام) فرمودند: "ایاک معاشرة متتبعی عیوب الناس فانه لم یسلم مصاحبهم منهم"[17] از دوستی با کسانی که به دنبال عیوب مردم هستند بپرهیز زیرا همنشین این افراد از آنان در امان نیست (و ممکن است به دنبال عیب جویی از او باشند.)
13- پرهیز از حسد:دوست واقعی کسی است که اگر نعمتی به انسان رسید خوشحال شود نه این که نسبت به انسان حسد بورزد. علی(علیه السلام) فرمودند: "حسد الصدیق من ستم المودة"[18] حسد ورزی دوست به دلیل وجود اشکال در خود دوستی است به تعبیر دیگر، انسان حسود که اظهار دوستی میکند در واقع، دوست انسان نیست.
در پایان، نکته مهم این که دوستی که همهی این صفات را در حد اعلی دارا باشد ممکن است مقدر ما نباشد لذا باید با کسی دوستی کرد که بیشتر از دیگران این صفات را دارا باشد. سعی انسان باید بر این باشد که کسی را به عنوان دوست برگزیند که از خودش بهتر باشد تا از این طریق به کسب کمالات بالاتر نائل آید. امام صادق(علیه السلام) میفرمایند: "اصحب من تزین به ولاتصحب من تنزین بک"[19] با کسی مصاحبت کن که تو را زینت کند نه این که تو زینت او باشی.
منابع برای مطالعه بیشتر:
1- عبدالواحد بن محمد تمیمی آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصطفی درایتی، (محل نشر: قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلام، چاپ اول).
2- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة (محل نشر، قم، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم).
3- علی رضا صابری یزدی، الحکم الظاهرة، ج2 (محل نشر قم، ناشر دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول).
4- سیدشریف رضی، نهج البلاغه، نسخه معجم المفهرس (محل نشر قم، ناشر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ سوم).
[1] . میزان الحکمة، ج5، ص 301.
[2] . همان.
[3] . تصنیف غرر الحکم، ص 417، شماره 9519.
[4] . میزان الحکمه، ج 5، ص 306.
[5] . میزان الحکمه، ج2، ص 529.
[6] . میزان الحکمه، ج5، ص 301.
[7] . میزان الحکمة، ج5، ص 304.
[8] . تصنیف غرر الحکم، ص 216، شماره 9545.
[9] . الحکم الظاهرة، ج2، ص 414.
[10] . تصنیف غرر الحکم، ص 417، شماره 9528.
[11] . میزان الحکمه، ج3، ص151.
[12] . میزان الحکمه، ج3، ص151.
[13] . میزان الحکمه، ج5، ص 304.
[14] . میزان الحکمة، ج4، ص 427.
[15] . میزان الحکمة، ج5، ص 304.
[16] . نهج البلاغه، کلمه قصار 239، ص 171.
[17] . میزان الحکمة، ج5، ص 304.
[18] . نهج البلاغه، کلمه قصار 2180، ص 170.
[19] . الحکم الظاهر، ج2، ص415.