سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عاشقی -3

صفحه خانگی پارسی یار درباره

درباره نواب چهار گانه

    نظر

 

درباره نواب چهار گانه

نواب چهار گانه کسانى بودند که در غیبت صغرى از طرف امام(ع)

داراى وکالت‏خاصه بودند.آنان به ترتیب و بنا به تسلسل تاریخى عبارت‏بودند از:

1-عثمان بن سعید العمرى.

2-محمد بن عثمان العمرى.

3-حسین بن روح نوبختى.

4-على بن محمد سمرى. (5)

و با پایان زندگى آنان،دوران غیبت صغرى به سال 329 هجرى به‏پایان رسید سپس دوران غیبت کبرى آغاز گردید.آنان به ماموریت‏خود دررهبرى پایگاههاى امام(ع)از لحاظ فکرى و سلوک و رفتار،طبق تعلیمات‏امام(ع)و رابط بودن بین او در رساندن تبلیغات و دستور العمل‏ها و صادرکردن توقیعات و حل مشکلات و از میان بردن دشواریهایى که با آن روبرومیشدند،آشنا بودند.

تحرکات فعالیتهاى آنان،بدون اینکه توجه ماموران را به خود جلب‏کنند،و براى اینکه بزرگترین فرصت و گسترده‏ترین زمینه مساعد را براى‏فعالیت تحت رهبرى امام(ع)فراهم آورند،بى آنکه دچار گرفتارى تعقیب ومجازات شوند-بطورى که عبرت دیگران گردند-بسیار سرى بود.

شاید انگیزه‏هائى که نایبان را واداشت تا این روش را برگزینند موجبات‏زیر بود:

1-بیم حکومت از علویان و کوشش در تعقیب و آزار تعدادى بسیار ازرهبران و سران آنان. همان مقدار از علویان که بدست ماموران بقتل رسیدندو ابو الفرج در کتاب مقاتل الطالبین نام آنان را به ثبت رسانیده است براى‏آگاهى ما ازین معنى کافى است.

طوسى در کتاب غیب گوید:«از شمشیر معتضد خون مى‏چکید (6) و آن‏مدت:«از ستم و جور و خونریزى پر بود» (7) .

2-جو نگرانى و تشویش که پایگاههاى مردمى امام بخصوص چهارنایب او،در آن به سر مى‏بردند تا آنجا که عثمان بن سعید،نخستین نایب امام(ع)پولها را در مشکهاى روغن منتقل میکرد،زیرا فشار و تعقیب ماموران‏را احساس مى‏نمود و اگر دولت از کار او آگاه مى‏شد یا مدرکى علیه اوبدست مى‏آورد،مجازاتى سخت در کمین او بود.

3-تعقیب جدى و دائمى امام مهدى(ع)و کوشش براى دستگیرى اوو حمله‏هاى منظم براى بازرسى خانه وى.

وقتى موضع دولت در برابر امام(ع)چنین سخت و خصمانه بود،مى‏توان دانست که موضع او در برابر پایگاهها و دوستان و مردم او چگونه بود؟

نواب امام(ع)براى گرفتن و پخش اموالى که دوستان از اطراف شهرهاى‏اسلام به سوى امام(ع)حمل میکردند،حلقه ارتباطى بودند،که آنها را دریافت‏مى‏کردند و توزیع مى‏نمودند.

هیئت‏هاى نمایندگى نزد نایب مى‏آمدند و وجوه و سؤالات را با خودمى‏آوردند.نایب اموال را دریافت میکرد و پاسخ سؤالها را مى‏داد و مشکلات را حل مى‏نمود.ظاهر بعضى از روایات چنین است:«در سالهاى‏نخستین غیبت صغرى،پولها به سامره حمل میشد.شخصى که آنها را میگرفت‏و به امام مهدى(ع)تسلیم میکرد آنجا بود و این کار با راهنمائى شخص سفیرصورت میگرفت.آن سان که ابو جعفر العمرى با«دینور (8) »کرد.سپس آن‏برنامه قطع شد و نایب شخصا، برنامه گرفتن مال و دادن آنرا،ادامه مى‏داد. 

دریافت پول و اعطاى آن به صورت سرى و دور از چشم و نظارت‏دولت انجام مى‏یافت و بسیار کم اتفاق مى‏افتاد که موضوع علنى شود.توزیع‏پول غالبا و عموما با روش بازرگانى بود.یعنى بصورت قرض دادن،به افرادداده میشد بى آنکه این روش،شک ماموران را بر انگیزد.

سخن چینان و جاسوسان،غالبا با روشى بى اندازه جالب روبرو میشدند.

ازین قبیل بود نحوه وصول اخبار به عبد الله بن سلیمان وزیر،درباره وکلاى‏مهدى(ع)که در بغداد و دیگر مناطق حضور داشتند و شایع بود که براى امام(ع)کار میکنند.

کسانى نزد وزیر مزبور آمدند و به او گفتند که نزد هر یک ازین نواب،کسى فرستد و آن اشخاص بگویند که پولى دارند و میخواهند نزد امام بفرستند.

هر کس از آنان پولى دریافت کرد،حجت علیه او اقامه میشود و به جرم مشهوددستگیر میگردد.وزیر براى کشف و شناسائى نواب امام(ع)به این نصیحت‏عمل کرد،اما دستورها و راهنمائیهاى امام(ع)زودتر به وکیلان رسیده بود.

لذا آنان نیابت امام را انکار کردند و خود را در برابر مزدوران دولت به‏نادانى زدند و تجاهل کردند.ازین رو توطئه وزیر با شکست روبرو گردید ونواب از شر ماموران نجات یافتند (10) .

دیگر از فعالیتهایى که نواب بر عهده داشتند،حل مشکلات علمى و شرکت‏در بحثها و مناظرات عقیدتى بود که براى راهنمائى پایگاههاى مردمى یا براى‏اعتراض به شبهه‏ها و دفاع از اسلام به عمل مى‏آمد.


معجزات آن حضرت، دو دسته است

    نظر

معجزات آن حضرت، دو دسته است: چشم انتظار

الف) معجزاتى که آن حضرت در دوران تولّد و کودکى و غیبت، انجام داده اند. 1- تولّد بدون ظاهر شدن آثار حمل از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل شده که به حکیمه (دختر امام جواد(علیه السلام)) فرمود: «امشب، به خانه ى ما بیا; زیرا، امر مهمّى رخ خواهد داد.». حکیمه پرسید: «چه اتفاقى؟». امام(علیه السلام)فرمود: «قائم آل محمد امشب به دنیا خواهد آمد.». حکیمه پرسید: «از چه کسى؟». امام(علیه السلام)فرمود: «از نرجس.». حکیمه مى گوید: «به نزد نرجس رفتم و به او، فرزند بزرگوارى را بشارت دادم، در حالى که هیچ اثر حملى در او مشاهده نکردم.».(5) چنین معجزه اى، در مورد حضرت موسى(علیه السلام) هم بیان شده است. در مادر او، یوکابد، هیچ آثار حملى ظاهر نبود(6) و تا روزى که موسى(علیه السلام) به دنیا آمد، کسى نفهمید که او حامله است. 2- قرآن خواندن در بدو تولّد هنگامى که امام مهدى (عج) از مادر تولّد شد، ایشان را به امام حسن عسکرى(علیه السلام) دادند. آن حضرت، وى را در آغوش گرفت و فرمود: «قران بخوان.». امام مهدى (عج) شروع به قرآن خواندن کرد.(7) 3- شفاى مریض لاعلاج محمّد بن یوسف نقل مى کند، به مرضى دچار شدم که پزشکان از علاج آن ناامید شدند. نامه اى به حضرت امام مهدى (عج) نوشتم و از آن حضرت، طلب شفا کردم. ایشان در جواب نوشتند: «ألبسک الله العافیه; خداوند، بر تو لباس عافیّت بپوشاند.». مدّتى نگذشت که شفا پیدا کردم و وقتى پزشکان از این ماجرا مطلع شدند، گفتند: «این شفا و عافیت، به یقین، از جانب خداوند بوده است.».(8) هنگامى که امام مهدى (عج) از مادر تولّد شد، ایشان را به امام حسن عسکرى(علیه السلام) دادند. آن حضرت، وى را در آغوش گرفت و فرمود: «قران بخوان.». امام مهدى (عج) شروع به قرآن خواندن کرد 4- طلا شدن سنگریزه یکى از اهالى مدائن مى گوید: به همراه رفیقم، به حج مى رفتیم. در نزدیکى موقف، فقیرى به سوى ما آمد. ما به او جواب ردّ دادیم. سپس به سوى جوانى خوش سیما که ردایى پوشیده بود رفت. او، سنگى از روى زمین برداشت و به فقیر داد. شخص فقیر، مدّت زیادى در حق او دعا مى کرد. در این هنگام، آن جوان غائب شد. ما به نزد مرد فقیر رفتیم و گفتیم: «واى بر تو! آیا براى گرفتن یک سنگ، این قدر دعا مى کنى؟» که ناگهان در دست او سنگى از طلا دیدیم که در حدود بیست مثقال مى شد. وقتى در مورد آن جوان از اهل مکّه و مدینه سوال کردیم، گفتند: «چنین شخصى از علویان است و هر سال با پاى پیاده به حج مى آید.».(9) 5- خبر دادن از غیب از پسر مهزیار نقل شده که در سفرى با کشتى همراه پدرم بودم و مال زیادى به همراه او بود. پدرم، دچار بیمارى سختى شد و گفت: «من، در حال مردن هستم.». و در مورد آن اموال، وصیت کرد که آن ها را به امام زمان (عج) بدهم. از این وصیّت تعجّب کردم، ولى مطمئن بودم که پدرم بیهوده سخن نمى گوید. با خود گفتم: «اگر امر برایم روشن شد، مانند دوران امام حسن عسکرى(علیه السلام) به وصیّت عمل مى کنم والّا آن را صدقه مى دهم.». مدّتى در عراق بودم تا این که فرستاده اى از جانب امام زمان (عج) آمد و مشخصّات مال و محلّ مخفى کردن آن را گفت و حتّى بعضى از مشخّصاتى را که خودم هم نمى دانستم، بیان کرد و من هم مال را به او دادم.(10) ب) معجزاتى که امام مهدى (عج) به هنگام ظهور انجام خواهد داد. امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: «هیچ معجزه اى از معجزات انبیا نیست مگر این که خداوند آن را به دست حضرت قائم (عج) براى اتمام حجّت، بر دشمنان ظاهر خواهد کرد.» .(11) بنابراین، معجزات آن حضرت به دوره قبل از غیبت و غیبت، ختم نمى شود و به هنگام ظهور نیز آن حضرت براى معرّفى حقانیّت خویش و اتمام حجّت بر دشمنان و منکران، معجزاتى را انجام خواهند داد


چند نمونه از شباهت امام زمان علیه السلام به پیغمبران علیهم السلا

    نظر

چند نمونه از شباهت امام زمان علیه السلام به پیغمبران علیهم السلام
1 - شباهت امام زمان علیه السلام به حضرت آدم علیه السلام :
خداوند متعال آدم را خلیفه خود در تمام زمین قرار داد و او را وارث آن ساخت و در قرآن مجید چنین فرمود:
انى جاعل فى الارض خلیفه .(97)
خداوند امام زمان علیه السلام را نیز وارث زمین خواهد ساخت و خلیفه خود در زمین خواهد فرمود، چنانکه در قرآن کریم فرمود: وعدالله الذین امنوا منکم .
(98)
امام صادق علیه السلام فرمود: او قائم آل محمد و اصحابش مى باشند و هنگام ظهورش در مکه دست بر صورت مى کشد مى گوید: الحمدلله الذى صدقنا وعده و اورثنا الارض . (99)
2 - شباهت به نوح علیه السلام :
حضرت نوح شیخ الانبیاء از امام صادق و امام هادى علیه السلام روایت است که حضرت نوح علیه السلام دوهزار و پانصد سال عمر کرد.
امام زمان علیه السلام شیخ الاوصیاء است
((بنا به روایت کافى )) در نیمه شعبان سال 255 هجرى متولد شد.
(100)
پس عمر آن حضرت تاکنون 1160 سال است .
امام سجاد علیه السلام فرمود:
در قائم روشى از آدم و از نوح هست و آن طول عمر مى باشد.
(101)
3 - شباهت به ادریس علیه السلام :
1. حضرت ادریس علیه السلام از قومش غائب شد، هنگامى که مى خواستند او را بکشند.
امام زمان علیه السلام نیز همینطور، هنگامى که دشمنان مى خواستند آن حضرت را بکشند غایب شد.
2. غیبت ادریس به طول انجامید.
امام زمان نیز غیبتش طولانى است .
(102)
4 - شباهت به هود علیه السلام :
حضرت هود علیه السلام ، خداوند کافرین را به وسیله او هلاک کرد و باد عقیم را بر آنها فرستاد. چنانچه خداوند مى فرماید: فارسلنا علیهم الریح العظیم .
(103)
امام زمان علیه السلام نیز چنان است که خداوند به وجود او جمعى از کافرین را با باد سیاهى نابود مى کند.(104)
5 - شباهت به حضرت ابراهیم علیه السلام :
حضرت ابراهیم علیه السلام ، دوران حمل و ولادتش مخفیانه بود. امام زمان علیه السلام نیز حمل و ولادتش مخفى بود.
حضرت ابراهیم دو غیبت داشته است .
امام زمان نیز دو غیبت داشته است .
حضرت ابراهیم علیه السلام هنگامى که در آتش افکنده شد جبرئیل برایش ‍ جامه اى از بهشت آورد.
امام زمان علیه السلام نیز همان جامه را - هنگامى که قیام کرد - خواهد پوشید.
(105)
6 - شباهت به اسماعیل علیه السلام :
خداوند متعال به ولادت حضرت اسماعیل علیه السلام بشارت داد: فبشرناه بغلام حلیم .
(106)
خداوند به ولادت امام زمان علیه السلام و قیام آن حضرت نیز بشارت داده است .
7 - شباهت به لوط علیه السلام :
حضرت لوط علیه السلام فرشتگان براى یاریش آمدند.
قالوا یا لوط انا رسل ربک . (107)
ما فرستادگان خداوند هستیم ، هرگز دست آزار آنان به تو نمى رسد.
امام زمان علیه السلام نیز فرشتگان براى یاریش فرود خواهند آمد.
(108)
8 - شباهت به یعقوب علیه السلام :
حضرت یعقوب علیه السلام براى یوسف علیه السلام آنقدر گریست تا اینکه چشمانش از اندوه سفید شد، در حالى که خشم خود را فرو مى برد.
(109)
امام زمان علیه السلام براى جدش امام حسین علیه السلام گریست و در زیارت ناحیه فرمود: ((و لابکین علیک بدل الدموع دما)). به جاى اشک خون بر تو مى گریم . (110)
یعقوب علیه السلام منتظر فرج بود.
امام زمان علیه السلام نیز منتظر فرج است .
9 - شباهت یوسف علیه السلام :
حضرت یوسف علیه السلام زیباترین اهل زمان خود بود.
امام زمان علیه السلام نیز زیباترین اهل زمان خود مى باشد.
حضرت یوسف علیه السلام را خداوند امرش را یک شبه اصلاح فرمود که پادشاه مصر آن خواب را دید.
امام زمان علیه السلام نیز خداوند امرش را یک شبه اصلاح مى فرماید.
(111)
10 - شباهت به خضر علیه السلام :
حضرت خضر علیه السلام خداوند متعال عمرش را طولانى نموده و این موضوع نزد شیعه و سنى مسلم است .
امام زمان علیه السلام نیز خداوند عمرش را طولانى قرار داده . حکمت اینکه عمر خضر علیه السلام طولانى شده دلیلى بر طول عمر امام زمان علیه السلام باشد. حضرت خضر علیه السلام هر سال در مراسم حج شرکت مى کند، امام زمان علیه السلام نیز هر سال در مراسم حج شرکت مى کند و مناسک را بجاى مى آورد.
(112)
11 - شباهت به شعیب علیه السلام :
حضرت شعیب علیه السلام در قوم خود گفت : بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین .
(113)
امام زمان علیه السلام نیز هنگامى که خروج کند به کعبه تکیه مى زند و 313 مرد به نزدش حاضر مى شوند.
پس اولین سخنى که به زبان مى آورد این آیه است : بقیه الله خیر لکم ان کنتم مومنین ، من بقیه الله در زمین و خلیفه خدا و حجت او بر شما هستم ، پس هیج مسلمانى بر او سلام نمى کند، مگر اینکه چنین مى گوید: السلام علیک یا بقیه الله فى ارضه .
(114)
12 - شباهت به موسى علیه السلام :
حضرت موسى علیه السلام دوران حملش مخفى بود. امام زمان علیه السلام نیز همینطور.
حضرت موسى علیه السلام ولادتش مخفیانه صورت گرفت ، امام زمان علیه السلام نیز ولادتش مخفیانه انجام شد.
موسى علیه السلام از سنگ برایش دوازده چشمه جوشید.
امام زمان علیه السلام هرگاه ظهور نماید با پرچم رسول خدا صلى الله علیه و آله و انگشترى سلیمان و سنگ و عصاى موسى قیام خواهد کرد. تا آخر حدیث .
(115)
13 - شباهت به یوشع علیه السلام :
حضرت یوشع علیه السلام پس از وفات حضرت موسى علیه السلام منافقان امت آن حضرت با او جنگ کردند.
امام زمان علیه السلام منافقان این امت با او جنگ خواهند کرد.
14 - شباهت به داود علیه السلام :
حضرت داود علیه السلام را خداوند متعال در زمین خلیفه ساخت و فرمود: یا داود انا جعلناک خلیفه فى الارض .
(116)
امام زمان علیه السلام را نیز خداوند خلیفه در زمین نموده و فرمود: امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء (117)
داود علیه السلام جالوت را کشت .
امام زمان علیه السلام دجال را - که از جالوت بدتر است - مى کشد.
15 - شباهت به سلیمان علیه السلام :
حضرت سلیمان علیه السلام ، داود را جانشین و خلیفه خود قرار داد، در حالى که هنوز به سن بلوغ نرسیده بود.
(118)
امام زمان علیه السلام را نیز خداوند خلیفه قرار داد و حال آنکه کودکى تقریبا پنج ساله بود.
سلیمان علیه السلام خداوند باد را تسخیر او قرار داده بود، قرآن مجید مى فرماید:
فسخرنا له الریح . (119)
امام زمان علیه السلام نیز خداوند باد را در خدمتش قرار مى دهد.
(120)
16 - شباهت به عزیر علیه السلام :
حضرت عزیر علیه السلام وقتى به سوى قومش بازگشت و در میان آنها ظاهر شد تورات را آنطور که بر موسى بن عمران علیه السلام نازل شده بود خواند.
امام زمان نیز قرآن را براى اهل زمین آنچنان که بر حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله نازل شده خواهد خواند.
17 - شباهت حضرت ایوب علیه السلام :
ایوب علیه السلام هفت سال بر با صبر کرد.
(121)
امام زمان علیه السلام از هنگامى وفات پدرش تاکنون صبر کرده .(122)
18 - شباهت به زکریا علیه السلام :
زکریا علیه السلام در مصیبت امام حسین علیه السلام سه روز گریه کرد.
امام زمان علیه السلام نیز تمام عمر و در همه زمانش بر آن حضرت مى گرید.
19 - شباهت به یحیى علیه السلام :
حضرت یحیى علیه السلام پیش از ولادت به او بشارت و مژده داده شد.
امام زمان علیه السلام نیز بشارت و مژده اش پیش از ولادت داده شد.
حضرت یحیى علیه السلام در شکم مادر سخن گفت .
امام زمان علیه السلام نیز در شکم مادر سخن گفت ، سوره قدر را قرائت کرد.
یحیى علیه السلام زاهدترین و عابدترین مردم زمانش بود.
امام زمان علیه السلام نیز زاهدترین و عابدترین مردم زمانش مى باشد.
(123)
20 - شباهت عیسى علیه السلام :
حضرت عیسى علیه السلام در کودکى در گهواره سخن گفت .
امام زمان علیه السلام نیز در کودکى در گهواره سخن گفت .
حضرت عیسى علیه السلام را خداوند به سوى خود بالا برد.
امام زمان علیه السلام را نیز خداوند به سوى خود بالا برد. (124)
21 - شباهت به حضرت خاتم الانبیاء صلى الله علیه و آله :
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: مهدى از فرزندان من است ، اسم او اسم من ، و کنیه اش کنیه من ، از نظر خلق و خلق شبیه ترین مردم به من است .


براى آقا امام زمان(عج)

    نظر
براى آقا امام زمان(عج)

کوچ ش
در دلم افتاده روزى این قفس پر مى شـود
در دلم افتاده کوچ عشق هـم سـر مـى شود
در دلـم افتـاده روزى آسمـان در آسمان
پهنه پـرواز را خوش سایه گستر مـى شـود
در دلـم افتـاده روزى واژه بیـداد هـم
در میــان گــامهاى نــور پرپر مـى شود
در دلـم افتـاده روزى بـا ظـهور آفتاب
خلــوت تاریــک شبهــایم منــور مى شود
در دـم افتاده روزى ایـن خزان بـى نصیب
با ظهــور مهــدى مــوعود پر بر مى شود

مریم خدادادیان   در حـریـم عشقبـازى دست  و پـا گـم کـــرده ام
عاشقـم, خـود را به بـوى آشنـا گـم کــرده ام
در شب میلاد جـانبـازى به رسـم اشتیـــاق
لحظه دیـدار جـانـان, دست و پـا گـم کـرده ام
پـاى بـر جـا, همچـو کـوهـم بـر سـر پیمان هنـوز
عافیت را گـرچه در ایـن راستـا گـم کــرده ام
در رگـم خـون شهادت پـاى مـى کـوبـد هنوز
دست و پـایـى گـرچه در رقص بلا گـم کـــرده ام
ارمغانـى بـود نـاقابل به اسلام عزیز
آنچه مشتـاقـانه در راه خـدا گـم کرده ام
از علمـدار رشیـد عاشقـان آمـوختــم
دست و پـایـى گـر به عشق کـربلا گـم کــرده ام
مـانـده بـا حسـرت نمـاز اشتیـاقـم نـاتمـام
در قنـوت عشق, تـا دست دعا گـم کــرده ام
دست و بـازویـى که از رهبـر نشـان بوسه داشت
در شب مستـى نمـى دانـم کجـا گـم کـرده ام
هست پیـونـدى جـدا بـا دوست هـر بنـد مـــرا
زیـن سبب, دستـى جـدا پـایـى جـدا گـم کـــرده ام
بـرگ بـرگـش بـا حـدیث کــربلا آغشته است
دفتـر عمـرى که در کـوى وفـا گـم کرده ام
خـوانده داغم اهل عالـم را به مهمانـى, (فرید)
تـا به بزم عشق, خـود را بـى صـدا گـم کرده ام
قادر طهماسبى (فرید)


عطر انتظار

    نظر
عطر انتظارکجاست
جواد محدثى


گـرچه خسته ام, گـرچه دلشکسته ام, بـاز هـم گشـوده ام درى به روى انتظار تـا بگـویمت, هنـوز هـم به آن صـداى آشنا امیـد بسته ام.

اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمیـن! دل, جدا ز یاد تو آشیانه اى خـراب وبى صفاست یاد سبز و روح بخـش تـو یاد لطف بـى نهایت خـداست کـوچه باغ سینه ام, اى گل محمدى, به عطر نامت آشناست آنکه در پى تـو نیست, کیست؟ آنکه بـى بهانه تـو زنـده است, در کجاست؟

اى کرامت وجود! باد غربتى که مى وزد به کوچه هاى بى تـو, بـوى مرگ مـى دهـد, ـ بـوى خستگى, فسـردگـى ـ کـوچه ها در انتظار یک نسیـم روح بخـش, یک پیـام آشنـا و دلنـواز, سینه را گشـوده انـــد. کـوچه هـاى مـا همیشه عاشق تـو بـوده انـد.

اى کبوتر دلـم هوایى محبتت! سینه ام, آشناى نعمت غم است گر هزار کـوه غم رسـد, هنـوز هـم کـم است از درون سینه ام نـاله هاى مـرغ خسته اى به گـوش مـى رسـد. بالهاى زخمـى ام, نیازمنـد مـرهـم است.

صبحگاه جمعه ها آفتاب یاد تـو ز (نـدبه)هاى ما طلـوع مـى کنـد. آنکه شب پـس از دعا, با سرود اشتیاق و نغمه امید, با دلـى سفید خـواب رفته است, روز را به شـوق دیدنت شروع مـى کند اى تـو معنى امیـد و آرزو! اى بـراى انتظار عاشقانه, آبـرو! عشقهاى پاک, در میان خنده ها و گریه هاى عاشقان, پیـش عصمت الهى ات, خضـوع مى کند.

اى بهانه اى براى زیستـن! اشتیاق, همچو سبزه بهاره هر طرف دمیده است. جمکران, جلوه اى از انتظار و شـوق ماست اى بهار جاودان, اى بهار آفـریـن, مـا در انتظار مقـدم تـوییـم, اى امیـد آخـریـن!

اى عزیز دل, پناه شیعیان اى فـروغ جـاودان! سـایه بلنـد نام و یاد تـو, از سر و سراى عاشقان بیقرار, کـم مباد قامت بلند شوق, جز بـر آستـان پـرشکـوه انتظار, خـم مبـاد